|
|
|
|
|
|
|
|
- جزئیات
- مجموعه: غدیر, میلاد اميرالمؤمنين امام علی (علیه السلام)
- غزلی بخوان بشوَد عیان ، که امیرِ روز جزا علیست که حسابِ ما که عِقابِ ما ، که عذابِ ما همه با علیست نشد از غم ضُعَفا جدا ، و َ کسی که در پیِ هر گدا برَوَد شبانه و بی صدا ، ببَرَد لباس و غذا علیست همه رمز و راز جهان بدان ، شده در عبای علی نهان شد اگر کسی یَل و پهلوان ، به یقین که از دَمِ یا علیست همه دم بگو بِکَ یا علی ، که نفس علی که هوا علی که دوا علی که شِفا علی ، که دعای دفعِ بلا علیست ز علی کسی که جدا شود ، و اگرچه از خُلفا شود تو بِدان که یک شَبه لا شود ، به خدا که نونِ لَنا علیست بوَد اولین ، بوَد آخِرین ، شَهِ مسلمین ، شَهِ مومنین برو در صفاتِ خدا ببین ، نه علی خدا که خدا علیست بروَد فراتَر از آن چه که ، نرسیده بالِ ملائکه قَدَری که در دلِ معرکه ، درِ قلعه کنده ز جا علیست چه صلابتی و چه شوکتی ، چه شجاعتی و چه هیبتی به صفا و مروه چه حاجتی ، به صفا قَسم که صفا علیست نجف است و ساغَرِ تا لبه ، نجف است و مستی هر شبه نجف است و گیجی عقربه ، تب و لرزِ قبله نما علیست وَ به لطفِ پاکی مادرم ، نشدم حرامی و از سَرم نرود که بنده ی حیدرم ، سَنَد شرافتِ ما علیست
|
- جزئیات
- مجموعه: مداحی - حضرت زینب (علیهاالسلام)
- امشب زده عالم زانو به محضر زینب یا عقیله ی بنی هاشم ای جانم به این منسب دختر شاه، سلامٌ علیک عصمت الله، سلامٌ علیک سِرُ الاَسرار، سلامٌ علیک شصت و نُه بار، سلامٌ علیک مادر گیتی مثلشو نیاورده نور قل هو الله احده زینب به خدا خورشید بعد هر اذان صبح عرض ادب داره به گنبد زینب لکنت، دشمنت گرفته از صلابت خطبت اُسکتو گفتی و عالم از صدا افتاد از این صحبت شور محشر، سلامٌ علیک بنت الحیدر، سلامٌ علیک ضربانم، سلامٌ علیک عمه جانم، سلامٌ علیک عمه جانم ،عمه جانم ،عمه جانم
|
- جزئیات
- مجموعه: غدیر, شعر - امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام, میلاد اميرالمؤمنين امام علی (علیه السلام)
- باشد علی خدا که نه، ولی ناخدا که هست بعد از خدا و بعد رسول خدا علی ، ساقی است گر شراب نداری بیا که هست ما سائل رکوع علی نیستیم اگر او إنّما ولیّکم الله ما که هست محشر صفی به وسعت آغوش مرتضاست ای عاشقان هجوم نیارید، جا که هست! آن بی نشانه ای که نشان داشت از علی ،دل بی قرار یافتنش هرکجا که هست خدایا به سلامت دارش دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم و من الماء کل شئ حی، همه مدیون حضرت آبیم از زلال تو روشنیم ای آب، دل به دریا که میزنیم ای آب موج در موج شرح دلتنگی ست، لب هر جوی اگر که بیتابیم دجله هر شب هزار و یک قصه از نیستان سامرا دارد مثل ما که هزار و یک سال است زائر غصههای سردابیم کی بتابی تو یک شبِ بی ابر، بر شبستان حوض کوچکمان و ببینیم باز هم با تو، غرقِ تسبیح موج و مهتابیم بی تو یک روزِ خوش نبود و نرفت آبِ خوش از گلویمان پایین یا سرابیم بی تو در پوچی یا که در خواب خویش مردابیم گفته پیری که از بلندی کوه، جویبار دل تو جاری شد ما که یک عمر رفت و در خوابیم مگر این چند روز دریابیم آمدی بغض کوچهها وا شد، اشکها قطره قطره دریا شد با شما هر جزیره خضراء شد، در بهارت چه سبز و شادابیم
|
- جزئیات
- مجموعه: مداحی - امام حسین (علیه السلام)
- نه تو عالم فنا ، توی عالم بقا کسی نیست غیر از حسین جایی نیست جز کربلا کسی نمیتونه دل خدا رو ببره الّا حسین نمیتونه دل مصطفی رو ببره الّا حسین کی میبره دل علی و فاطمه رو الّا حسین کی میتونه که ببره دل همه رو الّا حسین تو بردی دلها رو، اباعبدالله گرفتی دنیا رو، اباعبدالله توی دریای مشکلات عالم بگیر دست ما رو، اباعبدالله اباعبدالله یا اباعبدالله به خدایی خدا ،تو تموم مشکلا کسی جز امام حسین، نرسه به داد ما کسی نمیبره منو از روی صراط الّا حسین نمیبره ما رو توی کشتی نجات الّا حسین کی بدی منو فراموش میکنه الّا حسین کی آتیش دوزخو خاموش میکنه الّا حسین تو تنها لیلی، یا اباعبدالله دوسِت دارم خیلی، اباعبدالله به جایی غیر از پایین پای تو ندارم من میلی، اباعبدالله اباعبدالله یا اباعبدالله
|
|
- جزئیات
- مجموعه: مداحی - حضرت زینب (علیهاالسلام)
- بنشین تا به تو گویم زینب غم دل با تو بگویم زینب بعد من قافله سالار تویئ ، خواهر من خولی و شمر به ما دشمن جان ، خواهد شد بعد من قافله سالار تویئ ، خواهر من دختر حیدر کرار توئی ، خواهر من خون ما جمله در این دشت روان خواهد شد خولی و شمر به ما دشمن جان ، خواهد شد
|
- جزئیات
- مجموعه: میلاد اميرالمؤمنين امام علی (علیه السلام)
- ما بچه شیعه های مولود کعبه هستیم ، ما جز علی و آلش دل به کسی نبستیم پیغمبر گرامی تاج سر است ما را ، او دست ما نهاده در دستهای مولا روز ولادت او هر شیعه شادمان است ، دیوار کعبه پر از بال فرشتگان است وقت ولادت او اعجاز حق عیان شد ، بنت اسد به سوی بیت خدا روان شد دیوار کعبه شد باز بر روی میهمانش ، خدا نصیب او کرد الطاف بی کرانش بعد از سه روز آمد بیرون زِ کعبه مادر ، شد خیره چشم عالم بر روی کودک مادر بو طالب آمد از راه گفتا تبارک اللّه ، ای وجه تو خدایی ای دست تو یداللّه نام تو گشته نازل از آسمان علی جان ، وقتی پیمبر آمد قرآن بخوان علی جان قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ... به راستى كه مؤمنان رستگار شدند آمد نبی طاها تا یار خود ببیند ، غمخوار خود ببیند دلدار خود ببیند لبخند زد محمد چون دید روی اورا ، بوسید روی او را بوئید موی او را آن لحظه بود معلوم آن شاه و این وزیر است ، بعد از نبی طاها تنها علی امیر است این روز عید بادا بر مصطفی مبارک ، بر بی بی دو عالم خیر النساء مبارک مولا اگر نمی بود همتا نداشت زهرا ، زهرا اگر نمی بود همتا نداشت مولا شکر خدا که هستیم ما بچه شیعه هایش ، تمام هستی ما بادا همه فدایش شاعر:سید محمد تقی موسوی
|
- جزئیات
- مجموعه: غدیر, شعر - امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام, میلاد اميرالمؤمنين امام علی (علیه السلام)
- نه از خیابان های تهران مینویسم نه از هوای خیس باران مینویسم من شاعر مولا امیرالمؤمنینم با افتخار از شاه مردان مینویسم از شمعدانی های اطراف ضریحش از گنبد و از صحن و ایوان مینویسم تکلیفم را اینگونه یادم داده استاد هر شب صد و ده تا علی جان مینویسم هر وقت شعرم بند می آید زبانش با چشم هایم مدح سلطان مینویسم از شوق او انقدر مستم در این شعر امضای خود را کلب دربان مینویسم
|
- جزئیات
- مجموعه: میلاد اميرالمؤمنين امام علی (علیه السلام)
- پادشاهی که کنیزش زر را خاک می کند رزق این حداقل را حداکثر می کند خضر پیغمبر نشسته گوشه ای و سالها روز و شب در مدح مولا شعر از بر یم می کند راه مسجد بسته شد بر دیگران چون که خدا هر عبادت را قبول از راه حیدر می کند می رود با اسب چوبی در جهنم هر کسی صحبت از غیر علی بالای منبر می کند احتیاطا یا علی را با وضو گفتیم چون واجب شرعی است کاری که پیمبر می کند غالبا کارهای پیش پا افتاده را در نبود مرد صاحبخانه نوکر می کند روزهایی که علی مشغول صحبت با خداست معجزاتش را به اذن الله قنبر می کند هرکه سر بر خاک او نگذاشته قطع الیقین در قیامت می نشیند خاک بر سر میکند هر که سر بر خاک او نگذاشته قطعُ الیقین در قیامت مینشیند خاک بر سر میکند من که از تفسیر حبلُاللّه میفهمم فقط حُب مولا خلق را با ما برادر میکند در مقاماش گفتم و، در گوش دشمنان نرفت نطفه ناپاک گاهاً گوش را کر میکند ذوالفقارش دست و سر ها را، سر هم ریخته اجتماع کفر را جمع مُکسر میکند کافران را شیوه جنگیدنش مجبور به اختیاری گفتن اللّه اکبر میکند گوشهای از مسجد کوفه سحر قبل از نماز مینشیند رزق عالَم را مقرر میکند حرف خود را میزنم راحت به زُوّار نجف حرف یک دیوانه را دیوانه باور میکند آنقدر که مزه دارد، دورِ این گنبد طواف جبرییل خود را اینجا شکل کفتر میکند خوردن چای عراقی با دِهینی از نجف خستگی را از تنِ هر نوکری در میکند از علی تا عرش میگویند، جانم روی چشم بین خانه فاطمه، وقتی که لب تر میکند فاطمه نه، بگذریم از کوچه وقت روضه نیست یاد کوچه، خاطرِ او را مکدّر میکند فتحِ قلبِ مردم ایران، بدون جنگ را مِهر نسلِ حضرت موسیبن الجعفر میکند
|
- جزئیات
- مجموعه: غدیر, شعر - امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام, میلاد اميرالمؤمنين امام علی (علیه السلام)
- صدا آری، صدا جان جهان را زیر و رو میکرد پیمبر در همه عمر آن صدا را جستجو می کرد نفس های خودش بود، آن صدای با طمأنینه صدایی که شب معراج با او گفتگو می کرد نمی دانم چرا، اما پیمبر بعد معراجش عبای مرتضی را بیشتر از پیش بو می کرد خدا آن شب سخن می گفت با صوت یداللهی خدا پیش پیمبر دست خود را داشت رو می کرد خدا مشغول خلقت بود دنیا را همان موقع علی در مسجد حنانه کفشش را رفو می کرد نفهمیدیم مولا را … نفهمیدیم بعد از جنگ علی شمشیر را با اشک هایش شست و شو می کرد اگر او یازده تن را به جای خود نمی آورد چگونه با نبود او زمین یک عمر خو می کرد
|
|
- جزئیات
- مجموعه: میلاد اميرالمؤمنين امام علی (علیه السلام)
- شب عاشقانگی است و من شده ام گدای تو ،یاعلی به امید آن که صدای من برسد به اهل سما ،علی چه کنم اگر که در آن میان نرسد صدا به صدا ،علی تو کهای که نام بلند تو به خدا رسانده مرا، علی به خدا که با تو رسیده ام به زلال ذات خدا ،علی علی یا علی ، علی یا علی... تو کهای که فراتری از مکان و چنین گذشتهای از زمان تو کهای که از تقیّد تن، زده پل به مرکز بی کران تو همان که در تو به حیرتم، تو همان که إنس و فرشتگان تو همان که درک اهل جهان، شده در صفات تو ناتوان تو همان که قبلهی اهل دل، تو همان که قبله نما، علی نه عجب که درّ نجف شود، قطرات اشک زلال تو ظلمات بود و تو بوده ای، «کَشَفَ الدّجی» به جمال تو تو محمدی و به این سبب، «بَلَغَ العُلی» به کمال تو حسنی و حسین و فاطمه، «حَسُنَت جمیع خصال» تو صلوات بر تو و آل تو، همه وقت، در همه جا علی علی یا علی ، علی یا علی... تو چگونه آمدهای بگو، که نه حاضری و نه غایبی چه بگویم از جلوات تو، تو که جلوه گاه عجایبی... تو ابوتراب و ابوالیمی و طلوع کل مطالبی پدر مکرّم زینبی و شریک هرچه مصائبی برسان مرا به جوار خود، پس از آن به کربوبلا علی به خدا قسم که بدون تو، همه جا همیشه مشوّشم به بهشت بی تو نمیروم، که بدون تو پُر آتشم نخورم می از خُم دیگران، که خمار کوثر بی غشم به کدام شیوه بیان کنم، که چه می کشم که چه میکشم نَفسی اگر نظر نکنی ، به گدای بی سر و پا علی چه خوش است در تصور من، که تو «نون» بین «لـنـا» شوی چه خوش است ای شه لافتی، که شکوه نقطه «با» شوی تو رسیده ای به وصال حق، که امیر هر دو سرا شوی همه ترس من بود از همین، که خدا نکرده خدا شوی شده ذکر هر شب قدر من «بِکَ یاعلی بِکَ یا علی» نه فرشتهای و نه آدمی، تو فقط تجلّی ایزدی تو نگین حلقهی انبیا و شکوه حضرت سرمدی چه در آسمان و چه در زمین، تو سرآمدی، تو زبانزدی تو عزیز خانهی فاطمه، تو عزیز جان محمدی و تویی که وقت مباهله شده شرح «أنفسنا» علی که علیست «یَحکُمُ ما یُرید»، علیست «یُثبِت ما یشاء» که علیست کُنه سوره «روم»، و علیست معنی «هَل أتی» که علیست «مُنتَهِیُ الهِمَم»، که علیست سایهی ماسوا که علیست سعی به سوی حق و علیست مروهی با صفا نشود قبول حج کسی ، به خدا بدون ولا علی به خدا به اذن خدا فقط، ابدی شدی، ازلی شدی و به کام مردم میکده، می ناب لم یزلی شدی ملکوت نابِ غزل شد و ، تو در آن عجب غزلی شدی خبری رسید و در آن خبر، تو فقط امیر و علی شدی لِتُرابِ مَقدَمِکَ الفِدا، دل و جان عاشق ما علی
|