برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
کتاب گرانسنگ منتخب التواريخ، تألیف محمد
موسای طور غربتم و خسته و بیعصا
مجروح عشق هستم و محکوم بیخطا
افتادهام به گوشه زندان بی کسی
در حسرتم به دیدن یک یار آشنا
زندانی بدون ملاقات عالمم
کز اهل و از عشیره خود گشتهام جدا
در قعر تیرگی نفسم بند آمده
از دود شعله ستم و قحطی هوا
گاهی که خواب میبردم فکر میکنم
هستم چو یک کبوتر آزاد در فضا
پر میکشم ز دام و در آفاق میپرم
در دست باد هر طرفی میروم رها
ناگه ولی به ضرب لگد میپرم ز خواب
جا میکند به پیکر من جای ردّ پا
زخم فلز به گردن من دائمی شده
سرتا به پا شکسته تنم زیر چکمهها
در سجده بسکه پیکر من آب رفته است
انگار روی خاک فتاده است یک عبا
گیسوی من به پنجه دشمن گرفته خو
مثل جنازه روی زمین میکشد مرا
وقتی که خسته میشوم از لطمههای او
میگریم از اسارت زنهای کربلا
باران آتش و سر بر نیزه بود و سنگ
آواز و رقص و هلهله شده پاسخ عزا
مجتبی صمدی شهاب
برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
کتاب گرانسنگ منتخب التواريخ، تألیف محمد
جشن میلاد امیرالمؤمنین علی علیه السلام،سخنران : استاد بندانی نیشابوری،با نوای : کربلایی احمد
ادامه خبر...معاونت پژوهش حوزههای علمیه با همکاری واحدهای پژوهشی حوزوی برگزار می کند: نمایشگاه کتاب و
ادامه خبر...
|