با خاطرات

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

اشارات :: مهر 1387، شماره 113
خاطره اول
«يکي از جهانگردان غربي به نام مستر ريتر (RITER) که به فاصله کوتاه از ويراني اين حرم و ساير مقابر و حرم‌ها، بقيع را ديده، ويراني آنجا را چنين ترسيم نموده است: چون وارد بقيع شدم، آنجا را همانند شهري ديدم که زلزله شديدي در آن به وقوع پيوسته و به ويرانه‌اي مبدل ساخته است؛ زيرا در جاي جاي بقيع به‌جز قطعات سنگ و کلوخ به‌هم ريخته و خاک‌ها و زباله‌هاي روي هم انباشته و تيرهاي چوب کهنه و شيشه‌هاي در هم شکسته و آجرها و سيمان‌هاي تکه تکه شده، چيز ديگري نمي‌توان ديد، فقط در بعضي از رهگذرهاي تنگ اين قبرستان از ميان اين زباله‌ها راه باريکي براي عابرين بازنموده‌اند، ... ولي اين ويراني‌ها و خرابي‌ها نه در اثر وقوع زلزله و يا حادثه طبيعي، بلکه با عزم و اراده انسان‌ها به وجود آمده است و همه آن گنبد و بارگاه‌هاي زيبا و سفيد رنگ که نشانگر قبور فرزندان و ياران پيامبر اسلام(ص) بود، با خاک يکسان گرديده است».
خاطره دوم
«مرحوم سيد محسن امين، ابعاد ويراني‌هاي وهابيان در حجاز را اين‌گونه وصف مي‌کند: وقتي وهابيان وارد طائف شدند، گنبد مدفن ابن عباس را خراب کردند، چنان‌که يک‌بار ديگر اين کار را کرده بودند. آنان هنگامي که وارد مکه شدند قبر عبدالمطلب، ابوطالب و حضرت خديجه(ع) را ويران نمودند و زادگاه پيامبر اعظم(ص) و فاطمه زهرا(س) را با خاک يکسان کردند و آن‌گاه که وارد جدّه شدند، گنبد و قبر حوا را خراب کردند و به طور کلي تمام مقابر و مزارات را در مکه، جدّه، طائف و نواحي آنها ويران نمودند و زماني هم که مدينه منوره را محاصره کردند، به ويران کردن مسجد و مزار حمزه، سيد الشهدا، پرداختند».