خورشید ری

(زمان خواندن: 7 - 13 دقیقه)

 

نگاهی كوتاه به زندگی و شخصیت حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام)
ولادت
حضرت عبدالعظیم حسنى (علیه السلام) ، در چهارم ربیع الثانی سال 173هجری در شهر مدینه چشم به جهان گشود. ایشان فرزند عبداللّه بن على، از نوادگان امام حسن مجتبی (علیه السلام) بودكه نسبتش با چهار واسطه به آن حضرت می‏ رسید.
عبدالعظیم، از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمۀ معصومین (علیهم السلام) و نیز از چهره‏ های بسیار محبوب و مورد اعتماد، نزد اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) به شمار می ‏رفت. دوران وى، گر چه عصر حاكمیت عباسیان و ایجاد خفقان و سخت ‏گیری نسبت به شیعیان بوده است، ولی مدافعان دین و حافظان مكتب كه روایات امامان را ثبت و نقل می‏ كردند، نقش عمده ‏ای در پاسداری و صیانت از فرهنگ والای اهل بیت (علیهم السلام) داشتند و این بزرگوار نیز یكی از سنگربانان عقیدۀ تابناك تشیع محسوب می‏ شود كه در حفظ و انتشار سخنان ائمۀ اطهار علیهم السلام، سخت كوشا بود و ستایش های فراوان ائمه (علیهم السلام) از وی نشان دهندۀ شخصیت والای علمی و معنوی وی می‏ باشد.

ادب نسبت به ساحت ائمه (علیهم السلام)
«شیخ محمّد شریف رازی» در كتاب خود، پیرامون ادب حضرت عبدالعظیم علیه السلام نسبت به ساحت ائمۀ معصومین (علیهم السلام) چنین می نویسد: «رفتار و عادت كریمانۀ حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) این بود كه هر وقت وارد مجلس حضرت امام جواد (علیه السلام) یا امام هادی (علیه السلام) می ‏شد، با كمال ادب و خضوع و غایت حیا و تواضع، در حالی كه دست‏ های خود را از ردا بیرون آورده بود، با كمال ادب به محضر آن امامان سلام عرض می‏ كرد و امام پس از جواب سلام، او را نزدیك خود می ‏خواند و در كنار خویش می‏ نشاند؛ به حدّی كه زانوی مباركش به زانوی مقدّس امام می‏ چسبید و امام، كاملا از احوال او سؤال می‏ كرد كه این موجب حسرت و غبطۀ دیگران می‏ شد.»
محمّد شریف رازی در ادامه می ‏نویسد: یكی از جنبه ‏های احترام و تعظیم‏ های امام جواد (علیه السلام) و امام هادی (علیه السلام) به جناب عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) این بود كه هیچ وقت او را به نام نمی‏ خواندند و پیوسته حضرتش را با كنیه‏ اش - كه «ابوالقاسم» بود- خطاب می ‏نمودند و علمای ادب می‏ گویند كه كنیه برای تعظیم و تكریم و احترام، وضع شده است؛(2) لذا به خوبی فهمیده می‏ شود كه حضرات ائمۀ معصومین (علیهم السلام) تا چه حدّی برای جناب عبدالعظیم، احترام قائل بوده ‏اند و این ها چیزی جز این نیست كه تقوا، ورع و علم توأم با عمل عبدالعظیم، باعث شده است كه محبوبیت خاصی نزد امامان معصوم (علیهم السلام) بیابد.»

مقام و منزلت عبدالعظیم از زبان معصومین (علیهم السلام)
شیخ صدوق در كتاب «كمال الدین» می‏ نویسد: «وقتی كه حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) خدمت امام هادی (علیه السلام) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود، امام فرمود: تو از دوستان حقیقی ما هستى.»(3)
و نیز مؤلف كتاب «جنةالنعیم» می ‏گوید: «شخصی به نام ابا حماد رازی - از شیعیان و موالیان شهر ری - با وجود مشكلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت امام علی‏ النقی (علیه السلام) رسید و مسائلی را پرسید. امام، ضمن پاسخ به مسائل او، فرمود:
«ای ابا حماد! هرگاه مشكلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشكل خود را از عبدالعظیم حسنی بخواه و سلام مرا به او برسان.»(4)

عبدالعظیم در كلام علمای اسلام
سیّد جلیل القدر، حضرت عبدالعظیم حسنى (علیه السلام) ، در میان فرزندان ائمۀ هدی (علیهم السلام) از مقام و منزلت والایی برخوردار است كه غالب دانشمندان و نوابغ عالم اسلام، هر كدام به نوبه خود، با عباراتی بدیع و بیاناتی لطیف، او را ستایش كرده ‏اند؛ كه بیان برخی از آنها در این جا جالب توجه بوده، موجب معرفت بیشتر به آن حضرت می‏ گردد:
- شیخ بزرگوار، صدوق می ‏نویسد: «حضرت عبدالعظیم (علیه السلام)» شخصی خدا پرست، پارسا و پسندیدۀ خدا و رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلم) و مردم بوده است.»(5)
صاحب بن عباد - كه یكی از علمای اهل تسنن و وزیر فخر الدوله بوده است - می گوید:
«عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) مردی با ورع، پارسا و پرهیزگار و دیندار و خدا پرست، معروف به امانت‏داری و دارای صداقت لهجه، دانای به امور دین و گویای توحید، و عدل بسیار بود. در زمان خودش در علم و ادب و فضل و دانش و تقوا، بعد از امام زمانش، بر تمام معاصران خویش برتری داشته، هیچ كس را منزلت او نبوده و به تمام معنا تبعیّت و تقلید از حضرات ائمه (علیهم السلام) می‏ نمود و در اولاد و احفاد حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) كسی به قدر مرتبه و مقام او نرسیده است.»(6)
نجاشی نیز در كتاب «رجال» خود دربارۀ شخصیت حضرت عبدالعظیم علیه السلام می ‏گوید:
«عبدالعظیم (علیه السلام) در حال خوف و فرار از خلیفه، وارد شهر ری گردید و در سرداب منزل یكی از شیعیان ساكن شد؛ وی در آن زیر زمین، كه مخفی‏گاه او بود، روزها را روزه می داشت و شب ‏ها را به نماز مشغول می شد.»(7)

در محضر سه امام
یكی از ویژگی های مهم در زندگی حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) این بود كه توفیق یافت محضر پرفیض سه حجّت الهی را - كه عبارتند: از امام رضا، جواد و امام هادی (علیهم السلام) - درك نماید، از تعالیم آن بزرگواران بهره ‏مند گردد و سخنان و روایات آنان را به نسل ‏های بعد منتقل نماید. وقتی امام رضا (علیه السلام) در مدینه به سر می ‏برد، برای حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) امكان دیدار با حضرتش فراهم بود؛ پس از شهادت آن حضرت، كه امامت به امام جواد علیه السلام رسید، در آن مدت كه امام نهم در مدینه بود، این سعادت و توفیق همچنان برای حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) فراهم بود كه با آن حضرت، تماس و دیدار داشته باشد و از دانش آن بزرگوار، بهره گیرد. گاهی نیز سؤالات خود را به صورت نامه از امام می ‏پرسید و جواب مكتوب از امام دریافت می ‏كرد.
سرشارترین و حسّاس ‏ترین مقطع حیات حضرت عبدالعظیم(علیه السلام) ، دوران امام هادی (علیه السلام) بود؛ گرچه امام هادی (علیه السلام) بخشی از عمر خویش را در یك منطقۀ حفاظت شدۀ نظامی و تحت نظر، در «سامرا» گذراند و در آن دوران، امكان ارتباط شیعیان با آن حضرت، كمتر و با مشكلاتی همراه بود؛ امّا عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) در همان زمان هم به محضر امام هادی (علیه السلام) می‏ رسید و از او رهنمود می گرفت.

علت هجرت به ری
علت مهاجرت حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) از مدینه به ری و سكونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر، جستجو كرد.
خلفای عباسی نسبت به خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و شیعیان ائمه (علیهم السلام) بسیار سخت‏گیری می‏ كردند. یكی از خشن ‏ترین و بد رفتارترین این خلفا، «متوكل» بود كه دوران خلافتش، نه تنها چندین بار مزار سیّدالشهداء (علیه السلام) را در كربلا تخریب كرد، از زیارت قبر آن حضرت نیز جلوگری می‏نمود. امام هادی (علیه السلام) با پنج نفر از خلفای عباسی - از جمله متوكّل - هم عصر بود. متوكّل، برای مصون ماندن از خشم انقلابی مردم مظلوم و جلوگیری از تجمع شیعه بر محور وجود امام هادی (علیه السلام) آن حضرت را از مدینه به سامرا برد، تا تمامی فعالیت‏ها و ارتباطات آن امام را زیر نظر داشته باشد. حتّی چندین بار مأموران خلیفه به خانه‏ ی امام ریختند و با گستاخی تمام، به تفتیش خانه‏ی آن حضرت پرداختند. وقتی نسبت به امام معصوم، با آن موقعیت حساس، اینگونه برخوردهای تند وجود داشت، درباره‏ ی پیروان آنان و شخصیت‏ های رده‏ ی بعدى، سختگیری و خوف و خطر بیشتری بود.
از آنجا كه حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) بعضا به خدمت امام هادی (علیه السلام) در سامرا می‏رسید و از محضرش استفاده می‏نمود، جاسوسان خلیفه ارتباط ایشان را با امام هادی (علیه السلام) گزارش نمودند و در پی آن، خلیفه دستور تعقیب و دستگیری وی را صادر كرد و لذا حضرت عبدالعظیم حسنى (علیه السلام) برای مصون ماندن از خطر خلیفه‏ ی عباسی، خودرا از چشم مأموران پنهان می‏كرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس، رفت و آمد می‏كرد و این وضع ادامه داشت تا اینكه حضرت عبدالعظیم به شهر «ری» رسید و در آنجا قصد اقامت نمود.(8)

حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) در «ری»
حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) به صورت یك مسافر ناشناس، وارد رِی شد و در محله‏ ی «ساربان» در كوی «سكة الحوالی» به منزل یكی از شیعیان رفت. مدتی در زیر زمین آن خانه به سر می‏برد و مردم از حضورش بی خبر بودند و تنها افراد انگشت شماری از شیعیان او را می‏شناختند و از حضورش در آن محله، مطلع بودند كه آنان هم می‏كوشیدند كه این خبر، فاش نشود تا خطری جان ایشان را تهدید نكند. امّا با گذشت زمان، افراد بیشتری حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) را می‏شناختند و به خانه‏ اش رفت و آمد می‏كردند تا از علوم و روایاتش بهره گیرند وعطر خاندان عصمت را از او ببویند.(9)
آرى! شیعیان آن خطّه، حضرت عبدالعظیم(علیه السلام) را یادگاری از امامان خویش می دانستند و پروانه ‏وار به گرد شمع وجودش طواف می كردند و بر موقعیت علمی و دینی او ارج می‏ نهادند و مسائل شرعی و مشكلات دینی خویش، را به وسیلۀ او حل می ‏نمودند.

غروب خورشید
روزهای پایانی عمر پر بركت حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) با بیماری همراه بود. آن قامت بلند ایمان و تلاش، به بستر افتاده بود و پیروان اهل بیت (علیهم السلام) در آستانه‏ ی محرومیت از وجود پر خیر و بركت این سیّد كریم قرار گرفته بودند. عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) علاوه بر رنجی كه از بیماری و غربت و دوری از خویشاوندان می ‏برد، اندوه مصیبت های پیاپی مردم و روزگار تلخ شیعیان در عصر حاكمیت عباسیان، برایش جانكاه بود. او با ذكر پیوسته خدا و عبادت به روح خود آرامش می ‏بخشید و بار غربت و بیماری را بردوش می ‏كشید.
بنابر قول مشهور، خورشید فروزان رى، حضرت عبدالعظیم حسنى (علیه السلام) در پانزدهم شوال 252 هجری، غروب كرد(10) و در پی آن شعلۀ دیرپای حق و ایمان در آن دیار، فرو خوابید. خبر درگذشت آن بزرگوار، دهان به دهان گشت و مردم شهر، جملگی سیاه پوش شدند و بر در خانه‏ ی آن‏ حضرت صدا به گریه و شیون بلند كردند و پس از آنكه پیكر مطهّر حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) در میان خیل عظیم مردم تشییع شهر، در آن شهر به خاك سپرده شد.
قرن‌هاست كه حرم با شكوه حضرت عبدالعظیم (علیه السلام)، با جلوه ‏ای ملكوتی و معنوی كه داشته، كهربای جان های مشتاق و دل های پاك بوده است و همواره قلوب اهل معرفت، كبوتر وار برگرد حرمش طواف كرده است.

فضیلت و ثواب زیارت
فرهنگ زیارت در مكتب شیعه، از شیوه‏های اساسی احیای نام و یاد بزرگان، عالمان و اولیای خدا است. حضوریافتن در كنار قبور انسانهای والا و برجسته، هم ارج نهادن به پاكی و صداقت و ایمان و جهاد آنان است و هم الگوگیری از زندگی و الهام ‏جویی از نام‏ویاد ایشان است، لذا تشویق‏های بسیاری كه در روایات اسلامی پیرامون زیارت مرقد ائمه‏ معصومین (علیهم السلام) و امامزادگان بزرگوار آمده ‏است، یك دستور تربیتی و ارشادی است. زیارت‏ حرم باصفای حضرت عبدالعظیم حسنى علیه السلام نیز در همین راستا مورد تأكید و توجه بوده است كه در روایتی از امام هادی (علیه السلام) آمده است كه هر كس قبر حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) را زیارت كند، خداوند بهشت را به او پاداش می‏دهد! (11)
وهمچنین در نقل دیگری آمده است كه مردی از اهل رى، خدمت امام هادی (علیه السلام) رسید. امام از او پرسید: كجا بودى؟ گفت: به زیارت سیّد الشهدا (علیه السلام) رفته بودم. حضرت فرمود: بدان كه اگر قبر عبدالعظیم حسنی را زیارت كنی، گویا حسین بن علی علیهما ‏السّلام را زیارت كرده ‏اى.(12)
اینكه زیارت حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) پاداش بهشت دارد و یا همچون زیارت كربلا ارزشمند است، دلیل و نشانه ‏ی مقام والا و عالی آن سیّد بزرگوار در نزد خدا و اهل بیت عصمت (علیهم السلام) است؛ چراكه وی درآن دوران سخت و پرخطر، مطیع امامان بود و فروغ احادیت و كلمات نورانی ائمه‏ ‏اطهار(علیهم السلام) را در شهرهای مختلف می‏گستراند؛ لذا فعالیت او در چنان شرایط خطیر از ارزش خاصی برخوردار بود.

گوهرهای ناب
حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) علاوه بر دانش، تقوا، مجاهدت و مقام والای اخلاقی و فضایل معنوى، از موثّق‏ ترین راویان احادیث از اهل بیت عصمت (علیهم السلام) بود. نام وی در سلسله ی سند تعدادی از احادیث،در موضوعات تفسیرى، فقهى، اخلاقی و اعتقادی می‏درخشد. در پایان این نوشتار كوتاه به عنوان تبرّك از كلام معصومین (علیهم السلام) برخی از احادیثی كه حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) مستقیما خود از امام معصوم (علیهم السلام) شنیده است، بیان می كنیم.

رفتار مكتبی
امام رضا (علیه السلام) خطاب به حضرت عبدالعظیم (علیهم السلام) فرمودند: «ای عبدالعظیم! سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو كه شیطان را به خودشان راه و سلطه ندهند. آنان را به راستگویی و امانت داری و سكوت و ترك مجادله در كارهای بیهوده و دیدار و توجه به یكدیگر دستور بده؛ چراكه اینها مایه ‏ی نزدیك شدن به من است. خود را مشغول دشمنی با یكدیگر و دریدن‏ هم نكنند! من با خودم پیمان بسته ‏ام كه هركس چنین كند و یكی از دوستانم را به خشم آورد، از خدا بخواهم كه او را در دنیا به شدیدترین نحو عذاب كند. در آخرت نیز، وی از زیانكاران خواهد بود.»(13)

زیارت امام رضا (علیه السلام)
حضرت عبدالعظیم حسنى (علیه السلام) از امام جواد (علیهم السلام) روایت می‏كند كه آن حضرت فرمودند: «هر كس پدرم - امام ‏رضا (علیه السلام)- را با معرفت به حقش، در طوس زیارت كند، بهشت را نزد خداوند برای او ضمانت می كنم.»(14)

انتظار فرج
حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) می ‏گوید: «امام جواد (علیه السلام) برای من فرمود: «به درستی كه قائم خاندان ما همان «مهدی» است كه واجب است در زمان غیبتش، انتظار او كشیده شود و در ظهورش اطاعت گردد. سوگند به خدایی كه محمّد را به رسالت برانگیخت و ما را به امامت مبعوث نمود، اگر از دنیا فقط یك روز باقی بماند، آن روز آنچنان طولانی خواهد شد كه مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از پشت پرده‏ی غیبت ظهور خواهد كرد و زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود. خداوند امور ولی‏ عصر را در یك شب، اصلاح خواهد نمود؛ به همان روشی كه امر موسی بن عمران را در یك شب اصلاح كرد....بهترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است.»(15)

**************************************

1- امام زادگان رى، ج 1، ص 78.
2- زندگانی حضرت عبدالعظیم (علیه السلام)، ص 30.
3- كمال الدین، ج 2، ص 51.
4- اختران فروزان رى، ص 37.
5- من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 80.
6- امام زادگان رى، جلد 1، ص 74.
7- رجال نجاشى، ص 247.
8- روح و ریحان، ص 248.
9- امام زادگان رى، ج 1، ص 120.
10- همان منبع، ص 122.
11- كامل الزیارات، ص 324.
12- همان، ص 324.
13- اختصاص، ص 247.
14- عیون الاخبار، ص 341.
15- كمال الدین، ج 1، ص 188.

منبع : خیمه :: آذر 1382- شماره 9 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page