قاتلین حقیقی سیدالشهداء علیه السلام در بیان شریف آن حضرت در روز عاشورا

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

موفق بن احمد خوارزمی م۵۶۸ق از علمای بزرگ عامۀ قرن ششم در کتابش چنین نقل و اعتراف می‌کند

در روز عاشورا چون بر بدن مبارک امام حسین علیه‌السلام هفتاد و دو زخم وارد شد، ایستاد تا اندکى استراحت کند؛ ضعف بر بدنش غالب شده بود، به طوری که دیگر توان جنگ نداشت؛ دراین هنگام ناگاه سنگى آمد و بر پیشانی شریفش خورد و خون جاری شد؛ پس پیراهنش را بالا گرفت تا خون را از پیشانی مبارکش پاک کند که ناگاه تیر سه‌شعبه و مسمومى آمد وبر قلب شریف حضرت نشست؛ امام حسین علیه‌السلام فرمود بسم الله و بالله و على ملّة رسول الله
آنگاه سر به آسمان بلند کرد و عرضه داشت:
خدایا! تو مى‌دانى که اینان کسى را مى‌کشند که روى زمین فرزند پیامبرى جز او نیست
امام علیه‌السلام تیر را از پشت سر بیرون کشید و خون مانند ناودان جارى شد؛ دستش را زیر محل زخم گرفت و چون پر از خون شد به آسمان پاشید، که قطره‌ای از این خون به زمین بازنگشت و پیش از آن، سرخى این چنین در آسمان دیده نشده بود؛ دو مرتبه دست مبارک را زیر زخم گرفت و چون از خون پر شد، به صورت و محاسنش مالید و فرمود: این‌گونه به خون خضاب خواهم بود تا جدّم محمّد صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله را دیدار کنم و بگویم: اى رسول خدا! فلانى و فلانى (ابوبکر و عمر) مرا کشتند

منبع: مقتل الحسین علیه السلام  جلد۲ صفحه ۳۹