عدم بیعت اميرمؤمنان علی بن ابی طالب عليهما السلام

(زمان خواندن: 9 - 18 دقیقه)

 علي عليه السلام كه هنگام رحلت پيامبر صلي الله عليه وآله، مشغول غسل و كفن و دفن حضرت بودند و در اجتماع ادعايي ابن تيميه براي بيعت ابوبكر نبودند؛ بلكه از بيعت با او نيز تخلف كردند.
صحيح بخاري : انصار و اميرمؤمنان و زبير و اطرافيان با بيعت ابوبكر مخالفت كردند .
در كتاب صحيح بخاري عدم حضور و مخالفت حضرت علي عليه السلام چنين نقل شده است:
... عن عمر : حين توفى اللّه نبيّه صلى اللّه عليه وسلم أنّ الأنصار خالفونا، واجتمعوا بأسرهم فى سقيفة بنى ساعدة وخالف عنّا على والزبير ومن معهما .
عمر گويد:0 بعد از وفات پيامبر صلي اله عليه وآله، انصار با ما در امر خلافت ابوبكر مخالفت كردند و همه آنها در سقيفه جمع شدند و علي عليه السلام و زبير و همراهان آن دو نيز با ما مخالفت كردند.
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج 6، ص 2505، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
صحيح بخاري: اميرمؤمنان تا شش ماه با ابوبكر بيعت نكرد
اينكه امير المؤمنين عليه السلام در شش ماه اول خلافت ابوبكر و تا زماني كه حضرت زهرا سلام الله عليها زنده بود ، با ابوبكر بيعت نكرد، از قطعيات تاريخ است كه حتي بخاري و مسلم نيز آن را نقل كرده‌اند . بخاري نقل مي‌كند:
حدثنا يحيى بن بُكَيْرٍ حدثنا اللَّيْثُ عن عُقَيْلٍ عن بن شِهَابٍ عن عُرْوَةَ عن عَائِشَةَ  ... وَعَاشَتْ بَعْدَ النبي صلى الله عليه وسلم سِتَّةَ أَشْهُرٍ فلما تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيٌّ لَيْلًا ولم يُؤْذِنْ بها أَبَا بَكْرٍ وَصَلَّى عليها وكان لِعَلِيٍّ من الناس وَجْهٌ حَيَاةَ فَاطِمَةَ فلما تُوُفِّيَتْ اسْتَنْكَرَ عَلِيٌّ وُجُوهَ الناس فَالْتَمَسَ مُصَالَحَةَ أبي بَكْرٍ وَمُبَايَعَتَهُ ولم يَكُنْ يُبَايِعُ تِلْكَ الْأَشْهُرَ.
فاطمه زهرا سلام الله عليها بعد از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم شش ماه زنده بود ، وقتي از دنيا رفت ، شوهرش او را شبانه دفن كرد و ابوبكر را خبر نكرد و خود بر او نماز خواند . تا فاطمه عليها السلام زنده بود ، علي عليه السلام در ميان مردم احترام داشت ؛ اما وقتي قاطمه عليها السلام از دنيا رفت، مردم ا او روي گرداندند و اين جا بود كه علي عليه السلام با ابوبكر مصالحه و بيعت كند . علي عليه السلام در اين شش ماه كه فاطمه عليها السلام زنده بود ، با ابوبكر بيعت نكرده بود.
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى256هـ)، صحيح البخاري، ج 4، ص 1549، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
عبد الرزاق با سند صحيح : هيچ يك از بني‌هاشم تا شش ماه بيعت نكردند
همچنين بنا به نقل عبد الرزاق، استاد بخارى، امير مؤمنان عليه السلام و هيچ يك از بنى هاشم تا شش ماه با ابوبكر بيعت نكردند:
فقال رجل للزهري: فلم يبايعه عليّ ستة أشهر؟ قال: لا، ولا أحد من بني هاشم.
مردى به زهرى گفت: آيا درست است كه علي در طول شش ماه بيعت نكرد؟ پاسخ داد: علي و هيچيك از بنى هاشم در طول اين مدت بيعت نکردند.
الصنعاني، أبو بكر عبد الرزاق بن همام (متوفاي211هـ)، المصنف، ج 5، ص 472، تحقيق حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ؛
الطبري، أبي جعفر محمد بن جرير (متوفاي310هـ)، تاريخ الطبري، ج 2، ص 236، ناشر: دار الكتب العلمية – بيروت؛
الاسفرائني، الإمام أبي عوانة يعقوب بن إسحاق (متوفاي: 316هـ)، مسند أبي عوانة، ج 4، ص 251، : ناشر: دار المعرفة – بيروت.
ابو نعيم با سند صحيح : حضرت علي عليه السلام از بيعت با ابوبكر امتناع كرد
ابو نعيم اصفهاني نيز در باره تخلف حضرت علي عليه السلام مي‌گويد:
الزهري ، عن عروة، عن عائشة رضي الله عنه، عن أبيها : أن عليا تخلف عن بيعة أبي بكر.
عايشه از پدر ش نقل مي‌كند كه علي عليه السلام از بيعت ابا بكر تخلف كرد.
أبو نعيم ، أحمد بن عبد الله بن أحمد الاصبهاني (المتوفى : 430هـ) ، تثبيت الإمامة وترتيب الخلافة ، ج 1، ص55 و ص261
عبد الملك شافعي : حضرت علي عليه السلام از بيعت با ابوبكر امتناع كرد
عبدالمالك شافعي درباره تخلف حضرت علي عليه السلام مي‌نويسد:
تخلف عن بيعة أبي بكر يومئذ سعد بن عبادة وطائفة من الخزرج وعلي بن أبي طالب وابناه والزبير والعباس عم رسول الله وبنوه من بني هاشم وطلحة وسلمان وعمار وأبو ذر والمقداد وغيرهم وخالد بن سعيد بن العاص ثم إنهم بايعوا كلهم فمنهم من أسرع بيعته ومنهم من تأخر حينا إلا ما روى عن سعد بن عبادة فإنه لم يبايع أبا بكر ولا عمر إلى أن مات.
در آن روز سعد بن عباده، گروهي از خزرجيان ، علي عليه السلام ،‌ و پسرانش ،‌زبير،‌ عباس عموي پيامبر صلي الله عليه وآله ، بني هاشم، طلحه ، سلمان، عمار، ابوذر، مقداد و غير آنها و خالد از بيعت  ابوبكر تخلف كردند سپس همه آنها بيعت كردند وعده اي از آنها با عجله وعده‌اي با تاخير با ابوبكر بيعت كردند  مگر سعد بن عبده كه تا هنگام مرگش با ابوبكر وعمر بيعت نكرد.  
العاصمي المكي، عبد الملك بن حسين بن عبد الملك الشافعي (متوفاى1111هـ)، سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالي، ج 2، ص332، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود- علي محمد معوض، بيروت ، ناشر: دار الكتب العلمية. 1419هـ- 1998م
ابو سعد آبي : حضرت علي عليه السلام ، عباس و بستگان و طرفداران ، براي تعيين خليفه‌اي ديگر جمع شدند
در مخالفت حضرت علي عليه السلام ار بيعت ابوبكر همين بس كه حصرت با عباس، و گروهي از نوادگان وطرفداران آنها براي تبادل نظر درباره بر گرداندن حكومت و خلافت در خانه يكي از انصار جمع شدند كه ابوسفيان و زبير نيز به آنها ملحق شدند
ابوسعد اين اجتماع را چنين گزارش مي‌دهد:
قيل لما قبض رسول الله صلي الله عليه وسلم- اجتمع عليٌ والعباس وجماعةٌ من حفدتهم ومواليهم في منزل رجل من الأنصار لإجالة الرأي ، فبدر بهم أبو سفيان فجاء حتى طرق الباب ؛ فقال: أنشدكم الله أن تكونوا أول من قطع رحم بني عبد مناف ، ثم جاء الزبير يهدج حتى طرق الباب ، فقال : أنشدكم الله والخئولة ، والصهورة ، فلما حضر أرم القوم عن الكلام ، فلما رأى أبو سفيان ذلك قال : مجدٌ قديمٌ أثل بشرف الأبد ، يا بني عبد مناف ؛ ذبوا عن مجدكم ، وانصحوا عن سؤددكم ، وإياكم أن تخلعوا تاج كرامةٍ ألبسكم الله إياه ، وفضلكم بها ، إنها عقب نبوةٍ ، فمن قصر عنها اتبع.
وقال الزبير : قد سمعتم مقالته ، فابذلوا الشركة ، وأحسنوا النية ؛ فلن يستغنى من استحق هذا الأمر عن مقاتل يقاتل معه ، وموئلٍ يلجأ إليه ، والمقاتل معكم خيرٌ من المقاتل لكم . فقال العباس : قد سمعنا مقالتكم ، فلا لقلةٍ نستعين بكم ، ولا لظنةٍ نترك آراءكم ، ولكن لالتماس الحق ؛ فأمهلونا نراجع الفكرة . فإن يكن لنا من الإثم مخرجٌ يصر بنا وبهم الحق صرير الجدجد ،
ونبسط أكفا إلى المجد ؛ لا نقبضها أو تبلغ المدى ؛ وإن تكن الأخرى فلا لقلةٍ في العدد ، ولا لوهن في الأيد . والله لولا أن الإسلام قيد الفتك لتدكدكت جنادل صخرٍ يسمع اصطكاكها من محل الأثيل . قال : فحل علي رضي الله عنه حبوته ، وكذا كان يفعل إذا تكلم ؛ وجثا على ركبتيه وقال : الحلم صبرٌ ، والتقوى دين ، والحجة محمدٌ صلى الله عليه وسلم - والطريق الصراط . إيهاً رحمكم الله ، شقوا متلاطمات أمواج الفتن ، بحيازيم سفن النجاة ، وعرجوا عن سبيل المنافرة ، وحطوا تيجان المفاخرة ، أفلح من نهض بجناحٍ ، واستسلم فأراح . ما آجن لقمةً تغص آكلها ومجتنى الثمرة لغير إيناعها كالزارع في غير أرضه أما لو أقول ما أعلم لتداخلت أضلاعٌ تداخل دوارة الرحا . وإن أسكت يقولوا جزع ابن أبي طالب من الموت . هيهات هيهات بعد اللتيا والتي . والله لعلي آنس بالموت من الطفل بثدي أمه ، ولكني أدمجت على مكنون علمٍ لو بحت به لاضطربتم اضطراب الأرشية في الطوى البعيدة . ثم نهض وفرقهم ، وأبو سفيان يقول : لشيءٍ ما فرقنا ابن أبي طالب.
گفته شده كه زماني كه پيامبر صلي الله عليه وآله از دنيا رفتند، علي عليه السلام ، عباس، وگروهي از نوادگان آنها وموالي آنها در منزل مردي از انصار اجتماع كردند براي بر گرداندن خلافت در اين هنگام ابوسفيان سر رسيد و در زد و گفت: شما را به خدا قسم مي‌دهم آيا مي‌خواهيد اولين كسي باشيد كه از فرزندان عبد مناف قطع رابطه كنيد سپس زبير با صداي لرزان آمد و در زد وگفت : شمار ا به خدا قسم مي‌دهم اي دايي‌ها ودامادها  زماني كه او حاضر شد تمام قوم ساكت شدند و حرفي نزدند هنگامي كه ابوسفيان اين صحنه را ديد گفت: اين بزرگي كهني و اصل مسرت بخشي است اي عبد مناف بزرگي وعظمت خود را بر گردانيد و بپرهيزيد از اينكه تاج كرامت را رها كنيد خدا اين لباس خلافت را بر شما بپوشاند وشما را به وسيله آن فضيلت دهد همانا خلافت دنباله نبوت است كسي كه از آن كوتاهي كند پيروي مي‌شود زبيرگفت : به تحقيق گفتار او را شنيديد پس مشاركت كنيد و نيت خودتان را نيكو كنيد و كسي كه مستحق اين امر خلافت است بي نياز از جنگجويان نيست تا به همراه او جنگ كنند و پناهگاهي كه تكيه گاه داشته باشد و جنگ با شما بهتر است از اينكه بر نفع شما جنگ شود عباس گفت : گفتار شما را شنيديم و كمك ما از شما بخاطر كمي يار نيست و بخاطر بد گماني نظرات شما را تر ك نمي‌كنيم  لكن ما از شما حقيقت را مي‌خواهيم پس به ما مهلت بدهيد تا فكر كنيم اگر راه خروجي از اين گناه باشد هر آن از آن بيرون مي‌رفتيم و دستمان را به شكوه باز مي كرديم  و آن را نمي‌بستيم تا مدت تمام شود نه بخاطر كمي در تعداد و نه بخاطر كمي متفقين و به خدا قسم اگر اسلام كشتن به غفلت مقيد نكرده بود كوه‌ها متلاشى مي‌شدند و صداي اصطكاك آن ازاثيل ( محل نزديك مدينه )شنيده مي‌شد.
پس (از سخنان عبّاس و ابو سفيان) امير المؤمنين عليه السلام  دامان ردا را گشود و بر دو زانو نشست-  و اين كار عادت او به هنگام سخن گفتن بود-  و گفت: بردبارى زيورى زيباست و تقوا ديانت و حجت گويا (وجود و شيوه عمل) محمّد صلّى اللّه عليه و آله، و راه (درست رساننده به هدف) مسير مستقيم هموار و در نورديده است‏ خدا به شما رحم كند  امواج فتنه‏ها را با كشتيهاى نجات بشكافيد و از راه اختلاف و پراكندگى و دشمنى كنار آييد و تاجهاى تفاخر و برترى جويى را از سر بنهيد! آن كس كه با داشتن بال و پر (يار و ياور) قيام كند يا در صورت نداشتن نيروى كافى، راه مسالمت پيش گيرد و راحت شود رستگار شده است. اين (زمامدارى بر مردم) آبى متعفّن و لقمه‏اى گلوگير است (و اگر فرمان الهى نباشد تن به آن در نمى‏دهم)! (اين را نيز بدانيد) كسى كه ميوه را پيش از رسيدن بچيند همانند كسى است كه بذر را در زمين نامناسب، همچون كوير و شوره زار بپاشد (كه سرمايه و نيروى خود را تلف كرده و نتيجه‏اى عايد وى نمى‏شود.
اگر ساكت بمانم مى‏گويند از مرگ ترسيده. هرگز، آن هم با آن همه مبارزات و جنگها! به خدا قسم عشق پسر ابو طالب به مرگ از علاقه كودك شيرخوار به پستان مادر بيشتر است. سكوتم محض اسرارى است كه در سينه دارم كه اگر بگويم همه شما مردم همچون ريسمانهاى بسته در دلو در اعماق چاه به لرزه خواهيد آمد.
الآبي، ابوسعد منصور بن الحسين (متوفاى421هـ)، نثر الدر في المحاضرات، ج 1، ص 276،  تحقيق: خالد عبد الغني محفوط، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت /لبنان، الطبعة: الأولى، 1424هـ - 2004م.
نظر محققين شيعه : حضرت علي عليه السلام حتي يك لحظه هم بيعت نكرد
البته از ديدگاه شيعه، اميرمؤمنان عليه السلام هيچگاه با خلفا بيعت نكرد؛ چنانچه شيخ مفيد رضوان الله تعالي عليه در اين‌باره مي‌گويد:
قد اجمعت الأمّة على أن أمير الموءمنين عليه‏السلام تأخّر عن بيعة أبي بكر ... والمحققّون من أهل الإمامة يقولون: لم يبايع ساعة قطّ .
اجماع امت است كه امير المؤمنين عليه السلام در آن شش ماه بيعت نكرده است . و بعد از آن مدت اهل سنت مي‌گويند كه بيعت كرده است . محققين از شيعه بر اين عقيده هستند كه علي عليه السلام حتي يك ساعت هم با خلفا بيعت نكرده است .
الشيخ المفيد، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبي عبد الله العكبري البغدادي (متوفاى413 هـ)، الفصول المختارة، 56، تحقيق السيد علي مير شريفي ، ناشر: دار المفيد ـ بيروت، الطبعة: الثانية، 1414 هـ ـ 1993م
طريقه بيعت حضرت علي عليه السلام در كتب اهل سنت
با نگاه به كلمات خود حضرت علي عليه السلام و منابع ديگر به وضوح معلوم مي‌شود كه بيعت ايشان با (البته گفته شده كه طبق ديدگاه شيعه حضرت هيچگاه بيعت نكرد) ابوبكر با اجبار و تهديد و هجوم بوده است.
معاويه خطاب به اميرمؤمنان علي عليه السلام : در همه موارد بيعت با خلفا ، تو را به اكراه مي‌بردند !
يکي از مدارک و دلائلي که هجوم به خانه ي حضرت علي عليه السلام را تاييد مي کند نامه‌اي است که معاويه به عنوان طعن و انتقاد براي حضرت علي- عليه السلام- فرستاده است. او در نامه ي خود پس از يادآوري مقاومت و سرسختي علي- عليه السلام- در بيعت نکردن با خليفه ي اول، چنين مي‌نويسد:
وأنت في كل ذلك تقاد كما يقاد البعير المخشوش حتى تبايع وأنت كاره.
دستگاه خلافت تو را مهار کرد و بسان شتر سرکش براي بيعت سوق دادند.
الأندلسي، احمد بن محمد بن عبد ربه (متوفاى: 328هـ)، العقد الفريد، ج 4، ص 312، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان، الطبعة: الثالثة، 1420هـ - 1999م.
اميرمؤمنان عليه السلام در پاسخ به معاويه : به اكراه بردن من براي بيعت ، دلالت بر ذم خلفا دارد
اميرالمؤمنين- عليه السلام- در پاسخ نامه‌ي معاويه، موضوع را بطور تلويح اشاره کرده و مظلوميت خود را اين چنين بيان فرموده:
وقلت : إني كنت أقاد كما يقاد الجمل المخشوش حتى أبايع ، ولعمر الله ، لقد أردت أن تذم فمدحت ، وأن تفضح فافتضحت ، وما على المسلم من غضاضة في أن يكون مظلوما ما لم يكن شاكا في دينه ، ولا مرتابا بيقينه ، وهذه حجتي إلى غيرك قصدها.
در نامه ي خود نوشته بودي که من بسان شتر سرکش براي بيعت سوق داده شدم. به خدا سوگند خواستي از من انتقاد کني، ولي در واقع مرا ستايش کردي، و خواستي مرا رسوا کني، اما خود را رسوا کردي، هرگز بر مسلمان ايرادي نيست که مظلوم واقع شود. تا هنگامى كه در دين خود ترديد نداشته ، و در يقين خود شك ننمايد.
ابن حمدون، محمد بن الحسن بن محمد بن علي (متوفاى 608هـ)، التذكرة الحمدونية، ج 7، ص 166، تحقيق: إحسان عباس، بكر عباس، ناشر:دار صادر - بيروت،، الطبعة: الأولى، 1996م
إبن أبي‌الحديد المدائني المعتزلي، ابوحامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفاى655 هـ)، شرح نهج البلاغة، ج 15، ص 106، تحقيق محمد عبد الكريم النمري، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ - 1998م.
اين جمله نشان مي دهد كه امتناع حضرت از بيعت در حدى بوده است كه به زور او را به بيعت وادار كردند
ابن ابي الحديد : اميرمؤمنان عليه السلام را به زور براي بيعت بردند
ابن ابي الحديد در جاي ديگر جريان هجوم عمر با جماعتى از اعوان خود به خانه فاطمه عليها السلام را چنين ترسيم مي‌كند:
ثم دخل عمر فقال لعلي : قم فبايع ، فتلكأ واحتبس ، فأخذ بيده ، وقال : قم ، فأبى أن يقوم ، فحمله ودفعه كما دفع الزبير ، ثم أمسكهما خالد ، وساقهما عمر ومن معه سوقاً عنيفاً ، واجتمع الناس ينظرون ، وامتلأت شوارع المدينة بالرجال ، ورأت فاطمة ما صنع عمر ، فصرخت وولولت ، واجتمع معها نساء كثير من الهاشميات وغيرهن ؛ فخرجت إلى باب حجرتها ، ونادت : يا أبا بكر ، ما أسرع ما أغرتم على أهل بيت رسول الله والله لا أكلم عمر حتى ألقى الله.
سپس عمر داخل شد و به على بن ابيطالب عليه السلام گفت: برخيز و بيعت كن، حضرت خوددارى فرموده و ابا و امتناع نمودند، عمر دست حضرت را گرفت و گفت: برخيز و بيعت كن، حضرت از برخاستن خوددارى نمود، عمر و ياران او همگى همانطور كه زبير را گرفته بودند على بن ابيطالب را گرفته و به شدت دفع نمودند، و خالد و عمر با جميع همراهانشان با وضع بسيار فظيع و فجيعى با شدت و غلظتى هر چه تمام تر آنها را به مسجد بردند، مردم نيز در تمام شوارع و كوچه هاى مدينه جمع شده و نگاه مى كردند.چون فاطمه اين عمليات خشن را از عمر ديد، ناله كرد، فرياد زد، ولوله نمود و به دنبال على از منزل به سوى مسجد خارج شد و جماعتى بسيار از زنان بنى هاشم با فاطمه به سوى مسجد رفتند.فاطمه آمد تا در حجره خود در مسجد ايستاد و چون نظرش بر ابو بكر افتاد گفت: اى ابو بكر چقدر زود از روى عصبيت جاهلى و نخوت و حميت نفسانى بر اهل بيت رسول خدا يورش برديد و تاختيد، سوگند به خدا كه ديگر من با عمر سخن نمى گويم تا آن كه خداى خود را ملاقات كنم ».
إبن أبي‌الحديد المدائني المعتزلي، ابوحامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفاى655 هـ)، شرح نهج البلاغة، ج 6، ص31، تحقيق محمد عبد الكريم النمري، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ - 1998م.
ابن قتيبه : تهديد اميرمؤمنان (ع) به قتل و اجبار به بيعت
ابن قتيبه دينوري درباره اجبار و تهديد حضرت علي عليه السلام براي بيعت با ابوبكر مي‌نويسد:
فقالوا له : بايع . فقال : إن أنا لم أفعل فمه ؟ ! قالوا : إذا والله الذي لا إله إلا هو نضرب عنقك ! قال : إذا تقتلون عبد الله وأخا رسوله . وأبو بكر ساكت لا يتكلم.
 گفتند با ابوبكر بيعت كن . حضرت علي عليه السلام فرمود : اگر من بيعت نكنم ، چه مي‌شود ؟ گفتند : قسم به خداي كه شريك ندارد ، گردنت را مي‌زنيم . حضرت فرمود : در اين هنگام بنده خدا و برادر پيامبر را كشته‌ايد . ابوبكر ساكت شد و چيزي نگفت .
الدينوري، ابومحمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة (متوفاى276هـ)، الإمامة والسياسة، ج 1، ص 16، تحقيق: خليل المنصور، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1418هـ - 1997م
مسعودي : ابوبكر روي دست حضرت  علي عليه السلام دست كشيد :
و از همه جالب‌تر اين که در بعضي از منابع آمده است كه حضرت علي عليه السلام را كشان كشان بردند به طرف ابوبكر و گفتند كه بايد بيعت كني . دست علي عليه السلام مشت بود ؛ تمام مخالفين جمع شدند تا مشت آن حضرت را باز كنند و در درون دست ابوبكر قرار دهند، اما نتوانستند. ابوبكر جلو آمد و دست خود را بر روي دست بسته امير المؤمنين عليه السلام به عنوان بيعت كشيد.
مسعودي دراين‌باره چنين نقل مي‌كند:
فوجهوا إلى منزله فهجموا عليه وأحرقوا بابه ، واستخرجوه منه كرها ، وضغطوا سيدة النساء بالباب ، حتى أسقطت محسنا ، وأخذوه بالبيعة فامتنع ، وقال : لا أفعل : فقالوا نقتلك فقال : إن تقتلوني فاني عبد الله وأخو رسوله ، وبسطوا يده فقبضها ، وعسر عليهم فتحها ، فمسحوا عليه وهي مضمومة.
آنگاه آن مردم متوجّه منزل علي عليه السلام شده و بر آن بزرگوار هجوم كردند، درب خانه او را سوزانيدند، آن برگزيده خدا را بدون رضايت او از منزل خارج كردند، فاطمه زهراء را بوسيله لنگه درب طورى فشردند كه محسن خود را سقط كرد.
پس از اين جنايات خواستند از على عليه السّلام بيعت بگيرند ولى على قبول نكرد و فرمود: من اين كار را نميكنم، گفتند: ترا خواهيم كشت، فرمود: اگر مرا بكشيد من بنده خدا و برادر رسول او صلى اللّه عليه و آله هستم، خواستند مشت على عليه السّلام را باز كنند ولى آن حضرت مشت خود را بست و آنان نتوانستند آن را باز كنند پس از روى ناچارى با پشت دست آن بزرگوار در صورتى كه بسته بود بيعت و مسح كردند.
مسعودى، على بن حسين ‏،متوفاي 346، إثبات الوصية للإمام على بن أبى طالب،ص 154-155 ‏بيروت ، دارالاصول ، الطبعه الثانيه 1409 هجري
اين عبارت در بحار الانوار نيز آمده است:
المجلسي، محمد باقر (متوفاى 1111هـ)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار،ج28، ص 309،‌ تحقيق: محمد الباقر البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية المصححة، 1403هـ - 1983م.
ابن حزم : اجماعي كه علي(ع) در آن نباشد ملعون است
ابن حزم گفته است :
 وَلَعْنَةُ اللَّهِ على كل إجْمَاعٍ يَخْرُجُ عنه عَلِيُّ بن أبي طَالِبٍ وَمَنْ بِحَضْرَتِهِ من الصَّحَابَةِ.
لعنت خداوند بر هر اجماعى كه علي بن ابوطالب بيرون از آن باشد و صحابه‌اى كه در خدمت او هستند، در آن اجماع نباشند.
إبن حزم الظاهري، علي بن أحمد بن سعيد أبو محمد (متوفاي456هـ)، المحلى، ج 9، ص 345، تحقيق: لجنة إحياء التراث العربي، ناشر: دار الآفاق الجديدة - بيروت.
وي همچنين در جاي ديگر از كتابش مي‌نويسد:
قال أبو محمد أُفٍّ لِكُلِّ إجْمَاعٍ يُخْرَجُ عنه عَلِيُّ بن أبي طَالِبٍ
ابو محمد گفت: اف بر هر اجماعي كه كه علي عليه السلام بيرون از آن باشد
إبن حزم الظاهري، علي بن أحمد بن سعيد أبو محمد (متوفاي456هـ)، المحلى،  ج 5،  ص  127، تحقيق: لجنة إحياء التراث العربي، ناشر: دار الآفاق الجديدة – بيروت
بنا بر اين ، حتي طبق نظر اهل سنت ، اجماع با ابوبكر تا شش ماه مورد لعنت خداوند بوده است .

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page