در آستانه قرن هجدهم، برخی از نویسندگان متعصّب مسیحی مبارزه جدیدی را بر ضدّ اسلام آغاز کردند. آنها با انتشار کتاب هایی که مملوّ از دروغ و نسبت های ناروا به پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بود، تصمیم داشتند مردم را از توجّه به آیین اسلام منصرف و نسبت به پیشوای بزرگ آن، حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم بدبین سازند.
از جمله شبهات آنان مسئله تعدّد همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود که آن را دستاویزی برای خدشه دار کردن چهره پاک و معصوم ایشان قرار دادند و از این رهگذر، سخنان ناروایی به وی نسبت دادند. یکی از نویسندگان این شبهه را چنین القاء کرده است:
«وی پیرو هوا و هوس بود و با اینکه به پیروانش دستور میداد بیش از چهار زن دائمی اختیار نکنند، خودش زنان بیشتری داشت.(1)
مسلّم است اینگونه سخنان واهی نزد کسی که معتقد به عصمت انبیاء: میباشد، نادرست و نامعقول است.
اکنون که در سال پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم قرار گرفته ایم، شایسته است پاسخی متقن و استوار به این شبهه ارائه شود. پرسش اساسی این است:
انگیزه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از تعدّد همسران، چه بود؟
در پاسخ به این پرسش، نکاتی بیان میشود:
1. آن حضرت تا سن 25 سالگی در جامعه ای پر از فساد، هیچگونه ارتباط جنسی نداشته و در طهارت کامل زیسته است.
2. تاریخ نویسان منصف و بیطرف اعمّ از مسلمان و مسیحی نوشتهاند که ازدواجهای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای هوای نفس نبوده است؛ زیرا اگر چنین بود، آن حضرت در سنّ 25 سالگی که دوران شور و هیجان جوانان است و افکار آنان را چیزی جز برخورداری از همسری جوان و شاداب مشغول نمیسازد، با خدیجه، بانویی 40 ساله که نشاط و جوانی خود را در خانه دو شوهر سابقش از دست داده بود، ازدواج نمیکرد.(2)
حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم 25 سال با خدیجه در کمال صفا و صمیمیّت زندگی کرد و با اینکه دوشیزگان و زنان عرب، به همسری آن حضرت مباهات مینمودند و از طرف دیگر، عرف منطقه مکه تعدد همسران را مردود نمیدانست، با زن دیگری ازدواج نکرد. بیشک اگر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تمایل داشت به راحتی میتوانست در این مدّت طولانی با زنان جوان ازدواج کند.
جان دیون پورت انگلیسی میگوید:«با اینکه در آن زمان اختیار همسران متعدّد کار بدی نبود، ولی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم تا پنجاه سالگی با یک زن زندگی کرد و تا خدیجه زنده بود، زن دیگری نگرفت. آیا ممکن است کسی شهوتران باشد و هیچ مانعی هم برای زن گرفتن در کار نباشد، با این حال با یک زن زندگی کند، آن هم با زنی که سن بالایی داشته است؟»(3)
گیورگیو میگوید: «محمّد صلی الله علیه و آله و سلم درسال 595 میلادی ازدواج کرد و زندگی خانوادگی او نمونه زهد، تقوا و پاکی بود. او همانند ابراهیم، نوح و یعقوب در محیطی ساده و بی آلایش زندگی میکرد.»(4)
توماس کارلایل میگوید: «به رغم دشمنان، حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم هرگز شهوت پرست نبود و این تهمت بی انصافی است.»(5)
3. علّامه طباطبایی؛ درباره تعدّد همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چنین میگویند: «اوّلین ازدواج آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم با خدیجه کبری3 بود و حدود بیست سال و اندی از عمر شریف خود را (که تقریبا یک ثلث از عمر آن جناب است) تنها با یک همسر گذراند و به او اکتفاء کرد که سیزده سال از این مدّت بعد از نبوّت و قبل از هجرتش (از مکه به مدینه) بوده است. آنگاه در حالی که هیچ همسری نداشت، از مکّه به مدینه هجرت کرد و به نشر دعوت و اعلاء کلمه دین پرداخت. سپس با زنانی که برخی بیوه و همچنین برخی جوان و بعضی دیگر عجوز و سالخورده بودند، ازدواج کرد. این ازدواجها در مدّت نزدیک به ده سال انجام شد و پس از این چند ازدواج، همه زنان بر آن جناب تحریم شدند، مگر همان چند نفری که در حباله نکاحش بودند و معلوم است که چنین عملی با این خصوصیات ممکن نیست با انگیزه عشق به زن توجیه شود؛ چون نزدیکی و معاشرت با اینگونه زنان آن هم در اواخر عمر و آن هم از کسی که در اوان عمر خود ولع و عطشی برای این کار نداشته باشد، نمیتواند انگیزه آن باشد.
علاوه بر اینکه هیچ شکی نداریم که بر حسب عادت جاری، کسانی که زن دوست و اسیر دوستی آنها هستند، معمولاً عاشق جمال و مفتون ناز و کرشمه ای هستند که در زنان جوان است؛ در حالی که سیره پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از چنین حالتی حکایت نمیکند و عملاً نیز ایشان بعد از دختر باکره با بیوه زن و بعد از زنان جوان با پیره زن ازدواج کرد؛ یعنی بعد از ازدواج با عایشه و ام حبیبه جوان با ام سلمه سالخورده و زینب دختر جحش که در آن روز بیش از پنجاه سال از عمرشان گذشته بود، ازدواج کرد.»(6)
4. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم پیشنهاد سران قریش را مبنی بر اینکه: اگر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در موضع خود (توحید و یکتا پرستی) نرمی و انعطاف نشان دهد، هر کدام از زنان و دوشیزگان زیبا را که متمایل باشد، به تزویج او در می آورند، به کلی رد کرد.(7) انسان هوسران چنین پیشنهادی را رد نمیکند.
5. مردانی که به بهرهمندی از زنان میاندیشند، تلاش میکنند با تهیه لباس و توسعه آسایش و هزینه کردن اموال، دل آنان را به دست آورند.
اما پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در سال نهم هجری که گسترش اسلام، وضع اقتصادی مسلمانان را بهبود بخشیده بود، وقتی همسرانش از او لباس و وسائل بهتر طلب کردند، یک ماه از همه آنها کناره گرفت و پس از گذشت یک ماه، به دستور خداوند آنها را مخیّر ساخت تا میان آسایش و رفاه دنیا و زندگی با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، یکی را برگزینند. آنان که از درخواست های مادی خود پشیمان شده بودند، زندگی با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را برگزیدند.
قرآن کریم، رویداد فوق را چنین بیان میکند:
(یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ زینَتَها فَتَعالَیْنَ أُمَتِّعْکُنَّ وَ أُسَرِّحْکُنَّ سَراحاً جَمیلا)؛(8)
«ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواهان زندگی دنیا و زینت آن هستید، بیایید تا مهرتان را بدهم و خوش و خرم شما را رها کنم.»
6. شیوه های رفتار جنسی آن حضرت با همسران خود، به گونهای بوده است که کاملاً با شیوه های مرسوم متفاوت است. در برخی کتابهای تاریخی آمده است: «پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با زنان متعددی ازدواج کرد و جز مراسم عقد انجام نشد و هرگز با آنها آمیزش نکرد؛ حتی در مواردی تنها به خواستگاری بعضی از زنان قبائل قناعت کرد.»(9)
و آنها به همین قدر خوشحال بودند و مباهات میکردند که زنی از قبیله آنان به نامِ همسرِ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نامیده شده و این افتخار برای آنان حاصل گشته است.
7. شاخصه اصلی یک انسان اهل هوس این است که متحمل مسئولیت های سنگین اجتماعی، به ویژه اداره حکومت نمیشود.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در برههای از زمان اقدام به اختیار همسران متعدد کرد که حکومت نوپای دینی شکل گرفته و جنگ های متعدد و طاقت فرسا بر ایشان و جامعه اسلامی تحمیل شده بود. یک انسان، با این وظائف و مسئولیت های سنگین اجتماعی و حکومتی، فرصتی برای مسائل داخلی زندگی ندارد؛ چه رسد به رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم که از همه چیز خود برای حفظ اسلام و جامعه اسلامی گذشته بود.
8 . پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در بین شمار زیادی از صحابه زندگی میکرد و تمام حرکات و منش و کنش پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم زیر نظر و نظارت صحابه بود. با این حال، یک مورد در تاریخ ذکر نشده که احدی از صحابه در مورد تعدّد همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اعتراض یا انتقاد کرده باشد. گویا حکمت تعدّد همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای صحابه روشن و مشخص بوده است. اگر صحابه و یا منافقین احساس میکردند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با هدف شهوترانی دست به این اقدام زده، به طور یقین سخن به طعن و اعتراض میگشودند؛ لکن این طعن و اعتراض، به ویژه از ناحیه دشمنان در تاریخ مشاهده نمیشود و گویا این امر (تعدّد زوجات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ) برای آنها موجّه و مقبول بوده است.
9. سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در تکریم همسران، روش مناسبی برای یافتن دیدگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در این ازدواجهاست. عایشه خود میگوید:
«پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به گونه ای به خدیجه عشق میورزید و دوستان وی را چنان محترم میداشت که موجب شگفتی میشد.»(10)
«و گاه گوسفندی ذبح نموده، گوشت آن را بین دوستان خدیجه تقسیم میکرد. بدین روی، در برابر هیچ زنی همانند خدیجه حسادت نمیورزیدم؛ زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم همواره یاد او را گرامی میداشت.
یک روز به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گفتم: خداوند در عوض آن پیره زن گندم گون غیر باکره، بهتر از او را نصیب تو ساخته است! پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به سختی برآشفت و در پاسخ فرمود: قسم به خدا! هرگز بهتر از خدیجه نصیبم نشده است؛ زیرا او به هنگام کفر مردمان به من ایمان آورد و آنگاه که همگان مرا تکذیب کردند، مرا تصدیق کرد و آنگاه که همگان محرومم کردند، به یاریام برخاست. خداوند از او فرزندانی به من عطا فرمود که از زنان دیگر نصیبم نساخته است.»(11)
بنابراین، با توجه و دقت نظر در موارد مذکور، هر انسان منصف و بیغرضی به این نتیجه خواهد رسید که: تعدّد همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به انگیزه هوسرانی و شهوت پرستی نبوده است، بلکه دارای حکمت ها و مصالح دقیقی بوده که در ذیل به آنها اشاره میشود.
حکمتها و مصلحت ها در تعدّد همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
پیش از بیان حکمتها در تعدّد همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، ابتدا به تعداد آنان اشاره میشود. همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به ترتیب عبارت اند از:
1. خدیجه بنت خویلد؛ 2. سودة بنت زمعة؛ 3. عایشة بنت ابی بکر؛ 4. حفصة بنت عمر؛ 5. زینب بنت خزیمة الهلالیّة؛ 6. امّ حبیبة بنت ابی سفیان؛ 7. امّ سلمة بنت ابی امیة؛ 8. زینب بنت جحش؛ 9. جویریة بنت الحارث؛ 10. صفیة بنت حیی؛ 11. میمونة بنت الحارث الهلالیة. این یازده نفر در حقیقت جزء «امّهات المؤمنین» به شمار میآیند.(12)به طور کلی، اهداف و انگیزه های پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از ازدواج های متعدد را میتوان در چهار مورد خلاصه کرد:
1. انگیزه انسانی و عاطفی
زنانی که اسلام آورده و هجرت کرده و سپس همسران آنها مرده یاشهید شده بودند و راهی برای بازگشت به خاندان مشرک خود نداشتند، چون تحمل فشارهای روانی و مادی آنها بسیار دشوار بود، چگونه میتوانستند بر دین و عقیده خود پا برجا باشند، در حالی که کفیلی در آن جامعه نداشتند! از این گذشته، بیوه بودن آن زنان باعث تحریک و تهییج هواهای نفسانی و طعنه های دیگران در حق آنها میشد که گاهی موجب نزاع و بحران بین دو قبیله میگردید.همچنین نیاز بود کسی به لحاظ مادی و اقتصادی متکفّل سرپرستی یتیمان بازمانده آنها شود، آن هم در شرائط سخت معیشتی آن زمان که اغلب مردم در فقر و تنگدستی زندگی میکردند.
از طرف دیگر، این زنان به خاطر حفظ آبرو و عزت و شخصیت خویش حاضر نبودند با هر کسی ازدواج کنند، اما با از دست دادن سرپرست خود آبرو و ایمانشان در خطر بود؛ لذا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم برای حفظ مصالح مذکور اقدام به ازدواج با آنها کردند. از جمله آن زنان «سودة» است. او و همسرش سکران بن عمرو از هجرت کنندگان به حبشه بودند. علامه طباطبایی1 درباره علت ازدواج پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با سودة چنین میگوید:
«ازدواج پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با سودة دختر زمعة به این جهت بود که وی بعد از بازگشت از هجرت دوم به حبشه، همسر خود را از دست داد و اقوام و خویشاوندان او همه کافر بودند و اگر به میان اقوامش بر میگشت، یا به قتلش میرساندند و یا شکنجه اش میکردند و یا بر گرویدن به کفر مجبورش میکردند؛ لذا رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای حفظ او از این مخاطر با او ازدواج کرد.»(13)
همچنین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با این اقدام خود میخواستند فرهنگ نگهداری از فقیران، مساکین و آبرومندان را در بین مسلمانان ترویج دهند و مؤمنین رفتار و سلوک ایشان را سنتی در بین خود قرار دهند؛ چنانکه ازدواج با «زینب» دختر خزیمة به همین انگیزه انسان دوستانه بوده است. وی پس از مرگ شوهر از یک طرف، بی سرپرست و از طرف دیگر، گرفتار فقر و درماندگی شد، در حالی که زنی بخشنده و دلجو و معروف به «امّ المساکین» بود. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به خاطر حفظ آبرو و شخصیت زینب با او ازدواج کرد. زینب در زمان حیات پیغمبر در گذشت.(14)
2. وضع قانون و شکستن سنت های جاهلی
زینب دختر جحش که دختر عمه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود، نخست به اشارت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به همسری زید بن حارثه، فرزند خوانده آن حضرت، در آمد؛ ولی بدان جهت که زید در ابتدا غلام و برده ای آزاد شده بود و زینب خود را از نوادگان عبد المطلب، بزرگ قریش میدانست، این پیوند به رغم توصیه های مکرر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به طلاق و جدایی انجامید.(15)
در رسوم جاهلیت ازدواج با همسر پسر خوانده ممنوع بود؛ زیرا پسر خوانده در نظر عرب جاهلی حکم پسر را داشت و همان طور که یک مرد نمیتوانست همسر پسر صلبی خود را بگیرد، از نظر اعراب ازدواج با همسر پسر خوانده نیز ممنوع بود. بر این اساس، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با زینب ازدواج کرد تا این رسم غلط بر انداخته شود. آیات 37 و 38 سوره احزاب در اینباره نازل گردید.(16)
3. آزاد سازی اسیران و بردگان
«جویریة» دختر حارث بن ابی ضرار، بزرگ یهودیان بنی المصطلق بود. جویریة از اسیران غزوه بنی المصطلق بود که سهم ثابت بن قیس بن شماس گردید و بلافاصله برای آزادی خویش با وی قرار داد مکاتبه منعقد کرد و نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد و از او خواست وی را در آزاد شدن از این محنت کمک کند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بهای وی را به ثابت بن قیس پرداخت. آنگاه وی را به ازدواج خود در آورد.(17)
مسلمانان در غزوه بنی المصطلق حدود دویست نفر از زنان و کودکان را به اسارت گرفتند. با انتشار خبر این پیوند، مسلمانان دیگر، اسیران یهودی را خویشاوندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خوانده، بیش از صد نفر از اسیران بنی المصطلق را آزاد کردند. با این ازدواج، پدر و برادر و جمعی از خویشاوندان جویریة به اسلام گرویدند.(18)
البته علامه طباطبایی معتقد است: «مسلمانان همه اسیران بنی المصطلق را آزاد کردند و مردان بنی المصطلق چون این رفتار انسان دوستانه را از مسلمانان دیدند، همگی مسلمان شده، به مسلمانان پیوستند.»(19)
4. انگیزههای سیاسی و امنیتی
هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ندای اسلام را بلند کرد، تک و تنها بود و تا مدتها جز عده محدود و کمی به او ایمان نیاوردند. او بر ضد تمام معتقدات خرافی عصر و محیط خود قیام کرد و به همه اعلان جنگ داد. بنابراین، طبیعی است که همه اقوام و قبائل آن محیط بر ضدّ او بسیج شوند.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می بایست از تمام وسائل برای شکستن اتحاد نامقدس دشمنان استفاده کند که یکی از آنها ایجاد رابطه خویشاوندی از طریق ازدواج با قبائل مختلف بود؛ زیرا محکمترین رابطه در میان عرب جاهلی، رابطه خویشاوندی محسوب میشد و دامادِ قبیله را همواره از خود میدانستند و دفاع از او را لازم، و تنها گذاشتن او را گناه میشمردند.(20)
بنابراین، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از طریق پیوند خویشاوندی با قبائل مختلف به چند هدف نائل میشد:
الف. جلوگیری از کارشکنی ها و حملات احتمالی برخی از قبائل؛ چرا که این ازدواجها راه را برای کینه توزی ها و دسیسه های بعدی میبست.
ب. از آنجا که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم برای هدایت همه مردم آمده بودند، میخواستند با این روش یک نحوه تألیف و پیوند عاطفی را که زمینه ساز هدایت و گسترش اسلام بود، بر قرار کنند.
ازدواج پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با عایشة،حفصة، ام حبیبة، صفیة، و میمونة به همین انگیزه بوده است که به بررسی هر یک میپردازیم:
1. ام حبیبة: وی دختر ابوسفیان است؛ یعنی همان کسی که خاندان او با دودمان رسالت دشمنی آشتی ناپذیر داشت. ام حبیبة وقتی با همسرش عبد الله بن جحش در دومین بار به حبشه مهاجرت کرد، شوهرش در آنجا مرتد شد و به دین نصرانیت گروید؛ ولی خود او در دین اسلام ثابت قدم باقی ماند.(21)
ام حبیبة سخت در اضطراب و ناراحتی به سر میبرد؛ زیرا از یک طرف، شوهر او مرتدّ شده بود و از طرف دیگر، پدرش دشمن درجه یک پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم بود و نمیتوانست به او پناه ببرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با او ازدواج کرد تا هم از عمل نیکش قدردانی شود و هم پدر او دست از دشمنی با آن حضرت بردارد و هم خود او از خطر محفوظ بماند.(22)
2. صفیة: ازدواج پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با صفیة دختر حی بن اخطب، بزرگ یهودیان بنی النضیر، به این علت صورت گرفت که پدرش ابن اخطب در جنگ بنی النضیر کشته شد و شوهرش در جنگ خیبر به دست مسلمانان به قتل رسید و خود او در همین جنگ به اسارت در آمد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم او را آزاد کرد و سپس به ازدواج خود در آورد تا به این وسیله هم او را از ذلت اسارت حفظ کند و هم داماد یهودیان شده باشد و یهود به این خاطر، دست از توطئه و کینه توزی علیه او بر دارد.(23)
همچنین این ازدواج زمینه و بستری شد تا بسیاری از یهودیان مشتاقانه به اسلام روی آورند.
3. میمونة: وی از قبیله بزرگ بنی مخزوم بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در سال 7 هجری با وی ازدواج کرد.(24)
پس از صلح حدیبیة، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای اداء مناسک حج سه روز به مکه آمد و میمونة از طریق خواهرش، عباس را واسطه قرار داد تا خود را به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ببخشد. قرآن کریم اقدام میمونة را چنین گزارش کرده است: (وَ امْرَأَةً مُوءْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِیِّ)؛(25) «و همچنین حلال کردم زن مؤمنی که خود را داوطلبانه به پیامبر ببخشد و برای خود مهری نخواهد.»
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که منتظر فرصتی بود تا بیشتر در مکه بماند و دل مشرکان را به دست آورد و آنها را متحوّل سازد، بلافاصله پذیرفت و درخواست کرد تا جشن عروسی بر پا کنند و ولیمه ای داده شود؛ ولی مشرکان به استناد مهلت سه روزه، قرارداد را نپذیرفتند و گفتند: ما را به غذای تو نیازی نیست.(26) پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز به ناچار مکه را ترک گفت.
آیا پذیرش همسری میمونة که خود را به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بخشید، در شرائطی که آن حضرت پس از صلح حدیبیه برای انجام مناسک حج به مکه رفته بود و مکه در التهاب این حضور قرار داشت و درخواست پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای برگزاری جشن و دادن ولیمه ازدواج که با کمال تأسف توسط سران شرک پذیرفته نشد، نشانه روشنی بر آن نیست که در این ازدواج، جلب قلوب مکّیان به اسلام و مسلمین مدّ نظر بوده است؟
4. حفصة: از روایات اهل سنّت به دست میآید که ازدواج پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با حفصة ظاهرا یک ازدواج سیاسی بوده است. این مطلب از کلام پدرش عمر بر میآید؛ زمانی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حفصة را طلاق داد و خواست که برای بار دوم او را طلاق دهد، عمر به حفصة چنین گفت: «وَ اللَّهِ لَقَدْ عَلِمْتُ اَنَّ رَسُولَ اللَّهِ لَا یُحِبُّکِ وَ لَو لَا اَنَا لَطَلَّقَکِ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم ؛(27) به خدا سوگند! به یقین دانستم که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تو را دوست ندارد و اگر به خاطر من نبود، هر آینه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تو را طلاق داده بود.»
5. عایشه: ازدواج پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با عایشه نیز به انگیزه های سیاسی ـ اجتماعی بوده است.
___________________________
1.حیات محمد، هیکل، ص 315.
2. خدیجه دختر خویلد بانویی محترم و با شخصیت بود. ایشان دو بار شوهر کرده بود و «ابوهاله» و «عتیق مخزومی» شوهران متوفّای او بودند. (تاریخ طبری، ج 3، ص 1127.)
3. همسران پیامبر، عقیقی بخشایشی، ص 78.
4. همان، ص 78.
5. همان.
6. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج 4، صص 307 ـ 308.
7. ر. ک: فروغ ابدیت، جعفر سبحانی، ج 1، ص 269.
8. احزاب / 28.
9. بحارالانوار، ج 22، ص 191.
10.مستدرک حاکم، ج 1، ص 16.
11. صحیح بخاری، ج 4، ص 230.
12. ازدواج النبی صلی الله علیه و آله و سلم ، دکتر موسی شاهین، ص 20.
13. ترجمه تفسیر المیزان، ج 4، ص 309.
14. ر. ک: بحارالانوار، ج 22، ص 203.
15. ر. ک: ناسخ التواریخ، ج 4، ص 1882.
16. ر. ک: ترجمه تفسیر المیزان، ج 4، ص 309.
17. سیره ابن هشام، ج 2، ص 294؛ تاریخ طبری، ج 2، ص 260.
18. طبقات ابن سعد، ج 8، ص 120.
19. ترجمه تفسیر المیزان، ج 4، ص 310.
20. تفسیر نمونه، ج 17، ص 318.
21. سیره ابن هشام، ج 1، ص 223.
22. ترجمه تفسیر المیزان، ج 4، ص 310.
23. همان، ص 310؛ سیره نبویه، ابن هشام، ج 3، ص 351.
24. بحارالانوار، ج 2، ص 203.
25. احزاب / 50.
26. تاریخ طبری، ج 3، ص 100.
27. صحیح مسلم، ج 4، ص 165.
مقاله ها
تعدد همسران پیامبر علیه السلام
- بازدید: 4609