فاطمه بنت اسد علیهاالسلام؛ پیشگام در عرصه ایمان و هجرت

(زمان خواندن: 12 - 24 دقیقه)

محمّدجواد رودگر
شخصیت والا و برتر فاطمه بنت اسد علیهاالسلام از بانوان مجاهد و مهاجر صدر اسلام از دو زاویه حقوقی و حقیقی مورد توجه است: نقش ایشان نسبت به پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و تربیت حضرت علی علیه‏السلام . علاوه بر این، از ابعاد و ساحت‏های معرفتی، ولایی، جهادی و حضور و ظهور در عرصه‏های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایشان نیز سخن به میان می‏آید. از جمله ایمان آگاهانه، بصیرت در دین و پایداری در حفظ و گسترش ارزش‏های اسلامی، تقرّب وجودی و ایدئولوژیکی ایشان به پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و حضرت علی علیه‏السلام ، زن نمونه بودن، برخورداری از عقلانیت و معنویت‏گرایی.
کلیدواژه‏ها: فاطمه بنت اسد، جهاد، هجرت، عقلانیت، ولایت.
شناخت تحلیلی و فراگیر شخصیت والای فاطمه بنت اسد علیهاالسلام از دو جهت ضروری است:
الف. از زنان نمونه صدر اسلام و الگوی ایمان، جهاد در راه خدا، هجرت، بصیرت و صبر در عرصه‏های ایدئولوژیکی و سیاسی و اجتماعی است.
ب. مادری نمونه، تأثیرگذار و کارآمد در کانون خانواده و اجتماع است، آن هم مادرِ مرکز حقیقت، فلک حکمت، منبع معرفت و تجسّم عدالت در ساحت‏های عقلانی، اخلاقی و اجتماعی؛ یعنی قطب عارفان، امیرمؤمنان، پیشوای پارسایان، الگوی مجاهدان، اسوه عابدان و زاهدان حضرت علی علیه‏السلام ، که مردم‏داری و حکمت و حکومت از امتیازات برجسته و منحصر به فرد ایشان می‏باشد و جامعه اسلامی و بشری هماره، بخصوص در عصر جدید، محتاج و مشتاق چنین اسوه‏های جاودانه انسانی است که فراتر از زمان و زمین و زبان توانسته است نقش مهم و تعیین‏کننده‏ای در تاریخ ایفا نماید.
از شخصیت فاطمه بنت اسد علیهاالسلام می‏توان در دو بخش مباحثی را مطرح نمود:
1. شخصیت حقوقی او در ارتباط با پرورش، سرپرستی و حق مادریِ عقل کل، هادی سُبُل، خاتم رُسُل، بشیر و نذیر، یعنی محمّد مصطفی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و فرزند یگانه‏ای است که تشبّه تام و کامل به خدای سبحان پیدا کرد و باید اعتراف نمود که بشر معمولی عاجز از ادراک مقاماتِ غیبی و فتوحات معنوی و وجودی اوست؛ یعنی علی علیه‏السلام که خود را «عبدٌ من عبید محمّد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله »(2) می‏نامد. شخصیتی همچون فاطمه بنت اسد علیهاالسلام ، که مادر حقیقی علی علیه‏السلام (3) و ایفاگر نقش مادری برای محمّد رسول‏اللّه صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏باشد، از بزرگ‏ترین افتخارات، امتیازات و شرافت وجودی آن «بانوی نمونه»، مادری اسوه و زنی اهل ایمان و عمل صالح می‏باشد که مصداق بارز «مَن عَمِلَ صالحا مِن ذَکَرٍ او اُنثی فهو مؤمنٌ فَلَنُحیینَّهُ حیاةً طیّبهً»(نحل: 79) است.(4)
2. شخصیت حقیقی فاطمه بنت اسد علیهاالسلام در حنیف بودن، حقگرایی و توحیدش ظهور یافته است. او پیش از بعثت پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بر دین نیایش ابراهیم علیه‏السلام بود؛ چنان‏که همسرش ابوطالب علیه‏السلام نیز دین حنیف و توحید ابراهیمی علیه‏السلام را داشت(5) و پس از بعثت نبی اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نیز از اولین زنانی بود که به اسلام گرایش پیدا کرد و با پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله پس از خدیجه علیهاالسلام به عنوان نخستین زن بیعت نمود(6) و ابوطالب علیه‏السلام نیز که همسر فاطمه علیهاالسلام بود، در قالب شعری چنین سروده است:
وَ لَقدْ عَلِمْتُ بانَّ دینَ محمّدٍ    مِن خَیرِ ادیان البریّةِ دنیا(7)
(8)(9)(10)
فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف علیهاالسلام ، با ابوطالب علیه‏السلام همسر و عموزاده‏اش و با رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله از یک تیره بودند.(11) او نخستین زن هاشمی‏ای بود که همسرش نیز از خاندان هاشم بود.(12) وی از زنان سابقه‏دار و مؤثّر در تاریخ اسلام به شمار می‏آمد، او از حیث ایفای نقش مادری برای پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و ایمان و مقاومت در راه هدف توحیدی و الهی و هجرت از مکّه به مدینه سرآمد و نمونه بود. به تعبیر ابوالفرج اصفهانی، او نخستین زنی بود که پس از نزول آیه «یَا اَیُّها النَّبیُّ اِذا جاءَکَ المؤمناتُ یُبایِعنکَ» (ممتحنه: 12) با پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بیعت کرد(13) و ابن ابی الحدید نیز به این مطلب، کاملاً معترف بوده است و اشاره کرده(14) که وی یازدهمین مسلمانی است که به اسلام گروید.(15) پس مصداق آیه مبارکه «یَا ایُّها النَّبی اِذا جاءَکَ المؤمناتُ یُبایِعنکَ عَلی اَن لا یُشرکنَ بِاللّهِ و لایَسرِقنَ و لایَزنینَ و لایَقتُلنَ اولادَهُنّ و لایَأتینَ بِبُهتانٍ یَفْتَرینَهُ بَین اَیدیهنّ و اَرْجُلِهِنَّ و لایَعصینَکَ فی مَعروفٍ فَبایعهُنَّ و استغفِر لَهُّنَ اللّهَ اِنّ اللّهَ غَفورٌ رَحیمٌ» (ممتحنه: 12) است که به گفته ابن عبّاس آیه مزبور در مورد ایشان نازل شده.(16)
همچنین او مصداق آیه «والسابقونَ الاوّلونَ مِن المهاجرینَ والانصارِ و الّذینَ اتَّبعوهُم بِاحسانٍ رَضِیَ اللّهُ عَنهم و رَضوُا عَنهُ و اَعدَّ لهم جنّاتٍ تجری مِن تَحتِهاَ الانهارُ خالدینَ فیها ابدا ذلک الفوزُ العظیمُ» (توبه: 100)(17) است. فاطمه بنت اسد علیهاالسلام از جمله زنان بزرگواری بود که فضیلت سبقت و مهاجرت را درک کرد و در آیه دوازدهم سوره ممتحنه، پس از اثبات صفت بیعت با پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بسیاری از صفات نکوهیده و رذیله، مثل شرک به خدا، دزدی، زنا، قتل فرزند، افترا و بهتان و مخالفت با پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله از او سلب شده‏اند. او از همه آن‏ها اجتناب کرد. او با پیامبر بیعت نمود که صفات رذیله یاد شده را انجام ندهد و از آن‏ها دوری کند. او حتی قبل از بیعت و نیز بعد از آن هرگز آلوده به آن صفات زشت نشد و از زنان مؤمن، موحّد، پاک صورت و پاک سیرت بود؛ یعنی به مقام تخلیه و طهارت از ضد ارزش‏ها و صفات مذموم اخلاقی و رفتاری رسیده بود.
در آیه یکصدم سوره توبه نیز از «سبقت» و «هجرت» به عنوان امتیازات برجسته نام برده شده و در کنار آن فضیلت‏ها، از صفاتی بسیار مهم، بنیادین و معرفتی ـ معنوی، که از عقیده، اخلاق و اعمال پاک حکایت می‏نمایند، نیز نام برده شده است؛ همچون پیروی از پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، رضایت خدای سبحان از آنان و رضایت آنان از خداوند متعال، آماده شدن بهشت برای آنان ـ که صفت بهشتی بودن را اثبات می‏نماید ـ و اینکه اهل فوز عظیم و رستگاری‏اند و فاطمه بنت اسد علیه‏السلام همه صفات سلبی و ثبوتی در آیات یاد شده را دارا بود؛ چنان‏که از حضرت جعفر بن محمّد علیه‏السلام روایت شده است که فاطمه دختر اسد علیهاالسلام نخستین زنی بود که از مکّه به مدینه با پاهای خود به سوی پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله هجرت کرد و حضرت فرمود: «فاطمه دختر اسد مادر علی علیه‏السلام جزو یازده تن از "سابقون" در اسلام و از "بدریون" است و هنگامی که آیه «یَا اَیُّها النَّبیُّ اِذا جَاءکَ المؤمناتُ یُبایِعنکَ»نازل شد، فاطمه نخستین زنی بود که با پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بیعت نمود.»(18)

با توجه به مباحث پیش‏گفته، شخصیت ایمانی و الهی فاطمه بنت اسد علیهاالسلام تا اندازه‏ای روشن شد. در این فراز از نوشتار حاضر، توجه به ایمان این بانوی محترم به خدای تبارک و تعالی و پیغمبران الهی، حتی پیش از بعثت رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، بر اساس حدیثی از اصول کافی در باب ولادت امیرالمؤمنین علیه‏السلام ، که شیعه و سنّی آن را نقل کرده‏اند، قابل توجه است که چگونه وقتی فاطمه بنت اسد علیهاالسلام درد زایمان بر او فشار آورد، به کنار خانه خدا آمد و با این چند جمله، شکوه ایمانش را در پیشگاه الهی و بارگاه قدس ربوبی متبلور ساخت و عرضه داشت:
«پروردگارا! من ایمان دارم به تو و به همه پیغمبران و کتاب‏هایی که از سوی تو آمده‏اند و گفتار جدّم ابراهیم خلیل را تصدیق کرده‏ام؛ همو که این خانه کعبه را بنا کرد.
پروردگارا! به حق همان کسی که این خانه را بنا نهاد و به حق این نوزادی که در شکم من است، ولادت او را بر من آسان گردان.»(19)
در حدیث یاد شده، چند نکته مهم متجلّی‏اند: الف. ایمان به خدا و وحدانیت الهی؛ ب. ایمان به انبیای الهی علیهم‏السلام ؛ ج. ایمان به ابراهیم خلیل الرحمن علیه‏السلام ؛ د. ایمان به کتاب‏های آسمانی نازل شده بر پیامبران خدا؛ ه. ایمان به خانه خدا و قداست و عظمت آن؛ و. شناخت فرزندش حضرت علی علیه‏السلام و جایگاه و منزلتش نزد خدای متعال؛ ز. توسّل به انوار قدسی پیامبران، خانه خدا و شخصیت حضرت علی علیه‏السلام . آیا این‏ها همه از معرفت، ادب و تکامل روحی و معنوی فاطمه بنت اسد علیهاالسلام حکایت نمی‏نمایند؟
در احادیثی دیگر، از شخصیت متعالی و هوشیار فاطمه بنت اسد علیهاالسلام نسبت به مقام و منزلت حضرت محمّد و علی علیهماالسلام سخن به میان آمده است.(20) همچنین پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله پس از دفن فاطمه بنت اسد علیهاالسلام به عمّار فرمود: «به خدا سوگند! من از قبر فاطمه بیرون نیامدم، جز آنکه دو چراغ از نور دیدم که نزد سر فاطمه آوردند و دو چراغ دیگر از نور نزد دست‏های او بود و دو چراغ از نور در کنار پاهایش و دو فرشته که بر قبر او گماشته شده بودند و تا روز قیامت برای او استغفار می‏کنند.»(21)
نحوه عملکرد پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در مراسم وفات، کفن و دفن فاطمه بنت اسد علیهاالسلام در شناخت عمیق‏تر مقام والای او بسیار تنبّه‏آمیز و بصیرت‏بخش است؛ چنان‏که شیعه و سنّی نقل کرده‏اند: رسول خدا در مراسم تشییع و کفن و دفن او حاضر شدند و تابوت او را بر دوش گرفتند و در حَفر قبر نیز شرکت کردند و سپس داخل قبر گردیدند و در آن خوابیدند و آن‏گاه پیراهن خود را بیرون آوردند و دستور دادند فاطمه را در آن پیراهن کفن کنند و در قبر بگذارند.(22) امیرالمؤمنین علیه‏السلام فرمود: «چون فاطمه دختر اسد بن هاشم وفات کرد، رسول گرامی او را در پیراهنشان کفن کردند و بر او نماز خواندند و در نماز، بر او هفتاد تکبیر گفتند و وارد قبرش شدند و با دستانشان قبر را وسیع کردند و محکم گرداندند. آن‏گاه از قبر خارج شدند، در حالی که اشک از دیده فرومی‏ریختند و با دستان خویش، خاک بر روی لَحَد ریختند.»(23)
از سوی دیگر، فاطمه بنت اسد علیهاالسلام نیز هنگام ولادت پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به کمک آمنه علیهاالسلام مادر آن حضرت آمد و چون حضرت محمّد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به دنیا آمد، نوری پدیدار شد که مابین شرق و غرب را فراگرفت و موجب تعجب و شگفت آن دو گردید و فاطمه بنت اسد علیهاالسلام داستان نوری را که مشاهده کرده بود، به ابوطالب علیه‏السلام بشارت داد.(24) این موضوع نیز دست کم بر دو مطلب دلالت می‏نماید:
1. حضور فاطمه بنت اسد هنگام تولّد پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و کمک به آمنه بنت وهب، مادر بزرگوار پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ؛
2. شهود نور فراگیر و مسلّط بر شرق و غرب عالم.
حال آیا نحوه رفتار پیامبر اکرم در وفات فاطمه بنت اسد علیهاالسلام و حضور عارفانه و شاهدانه او هنگام تولّد پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بر والایی منزلت آن زن نمونه و قرب وجودی او نزد خدا و رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله دلالت نمی‏نماید؟
در این بخش، به پنج گفتار راهگشا و عمیق از پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله درباره شخصیت فاطمه بنت اسد علیهاالسلام استناد می‏کنیم:
1. پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله از فاطمه بنت اسد علیهاالسلام چنین یاد کردند: «او پس از ابی‏طالب، بهترین خلق خدا به لحاظ رفتار با من بود. او مادر دیگر من پس از مادرم بود. ابوطالب نیکی می‏کرد و صاحب سفره بود و فاطمه ما را بر طعامی که تهیه دیده بود، گرد می‏آورد و از هر غذایی که بود، سهم مرا از دیگران بیشتر می‏داد تا دوباره برگردم.»(25)
2. فاطمه بنت اسد علیهاالسلام شنید که پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرمودند: «مردم در روز قیامت عریان حضور پیدا می‏کنند.»
فاطمه علیهاالسلام گفت: وای بر من از چنین کار وقیحی!
حضرت فرمودند: «من از خداوند درخواست می‏کنم تا شما را پوشیده برانگیزاند.»
همچنین فاطمه علیهاالسلام شنید که پیامبر درباره عذاب قبر سخن می‏گفتند. عرض کرد: «وای از ناتوانی در آن روز!»
حضرت فرمود: «من از خداوند درخواست می‏کنم تا شما را از این بابت کفایت کند.»(26)
3. رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «در قبرش خوابیدم تا فشار قبرش را سبک گردانم و پیراهنم بر او پوشاندم تا از لباس بهشتی بپوشد.»(27)
4. پیامبر گرامی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله پس از تدفین فاطمه بنت اسد علیهاالسلام فرمودند: «فرشتگان افق را پر کردند و درِ بهشت را برای او (فاطمه) گشودند و فرش‏های بهشتی را برای او گستردند و ریحان بهشتی به ملاقات او آمدند و او در روح و ریحان و نعمت بهشتی غوطه‏ور است و قبرش باغی از باغ‏های بهشت است.»(28)
5. پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمودند: «جبرئیل به من خبر داد که او اهل بهشت است و خداوند به هفتاد هزار فرشته امر کرده که بر او نماز بخوانند.»(29)
در اینجا، به برخی از سخنان علما و اندیشمندان بزرگ اسلامی در خصوص شخصیت معرفتی، اخلاقی، ایمانی و معنوی فاطمه بنت اسد علیهاالسلام اشاره می‏کنیم:
الف. عبدالله بن عبّاس می‏گفت: «او نخستین زنی است که پیاده و با پای برهنه از مکّه به مدینه هجرت کرد و نخستین زنی است که پس از خدیجه با پیامبر خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در مکّه بیعت کرد.»(30)
ب. زهری گفته است: «پیامبر خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فاطمه را دیدار می‏کرد و در خانه‏اش می‏خوابید. او زنی شایسته بود.»(31)
ج. جمال الدین ابوالفرج عبدالرحمن بن جوزی می‏گوید: او زنی بود که اسلام آورد و از بانوان صالحه بود.»(32)
د. سید محسن امین گفته است: «او از پیشگامان در اسلام و نخستین زن مهاجر به مدینه بود.»(33)
در پایان، به دو نکته مهم در باب شخصیت فاطمه بنت اسد علیهاالسلام اشاره می‏کنیم:
1. فاطمة بنت اسد علیهاالسلام از زنان مهاجر به مدینه بود که به همراه حضرت علی علیه‏السلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام به سوی پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله حرکت کردند و در «ضجنان» در طول شبانه‏روزی که در آنجا توقف کرده بودند، حضرت علی علیه‏السلام آن شب را با «فواطم» یا به نماز و یا به ذکر خدا در حال ایستاده و نشسته و خوابیده، به سر آوردند و تا سپیده‏دم چنین کردند. سپیده‏دم نماز صبح را حضرت علی علیه‏السلام با ایشان به جای آورد و پس از آن، منزل به منزل را با یاد خدا طی می‏کردند تا به مدینه رسیدند. وحی الهی پیش از ورود به مدینه، در شأن آن‏ها نازل شد: «الّذینَ یَذکرونَ اللّه قیاما و قعودا و علی جُنُوبِهم و یَتفکَّرونَ فی خَلقِ السّمواتِ والارضِ» تا آنجا که در پاسخ آن‏ها آیه شریفه می‏فرماید: «فَاستجابَ لهم رَبُّهم اَنّی لا اُضیعُ عَملَ عاملٍ مِنکم مِن ذَکَرٍ او اُنثی.» (آل عمران: 189 ـ 195) لفظ «ذَکَر» اشاره به حضرت علی علیه‏السلام و «انثی» اشاره بر فواطم (فاطمه بنت رسول‏الله، فاطمه بنت اسد علیهماالسلام و فاطمه بنت زبیر) دلالت دارد.(34)
2. امام صادق علیه‏السلام فرمودند: «فاطمه بنت اسد، مادر امیرالمؤمنین علیه‏السلام ، نخستین زنی بود که با پای پیاده از مکّه به مدینه به سوی پیامبر خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله هجرت کرد. او از نیکوکارترین مردم به پیامبر خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بود. شنید که پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمودند: روز قیامت مردم همانند روز تولّد، عریان برانگیخته می‏شوند. ایشان از این عریانی ناراحت شد. پیامبر فرمودند: از خداوند می‏خواهم که تو را پوشیده محشور نماید. نیز شنید که پیامبر در باب فشار قبر می‏فرمودند. او از ناتوانی در آن روز شکوه کرد. حضرت فرمودند: از خدای بزرگ درخواست می‏کنم که شما را در این زمینه کفایت کند.»(35)
اینک با توجه به مباحث مطرح شده، به چند اشارت درباره شأن و شخصیت حضرت فاطمه بنت اسد علیهاالسلام بسنده می‏نماییم:
اشارت اول: فاطمه بنت اسد علیهاالسلام دارای فکری نورانی و روحی لطف و درونی پاک بود که خدای سبحان توفیق ایمان حقیقی و عمل صالح به او بخشید و او را همسر ابوطالب علیه‏السلام ، که مسلمانی فداکار، مجاهد و حامی همه‏جانبه پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بود، قرار داد(36) و باطن الهی ـ توحیدی او را ظرف وجود و پرورش حضرت علی علیه‏السلام گرداند. پس او مصداق «بَلَدةً طیّبة» (اعراف: 57) و «کلمةً طیّبة» (ابراهیم: 22 ـ 24) بود. این وجود مبارک آیت کبری(37) الهی شد؛ یعنی ابوالائمّه علی علیه‏السلام را در دامان خویش پرورش داد و پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نیز او را به منزله مادر خویش خواند.
اشارت دوم: فاطمه بنت اسد علیهاالسلام الگویی از زنان اهل بصیرت دینی، معرفت دینی و در عین حال، هجرت و جهاد در راه خدا و پایداری در راه اهداف توحیدی بود و در عین حال، اهل سبقت در ایمان نیز به شمار می‏رفت. پس علم و معرفت،(38) تقوای الهی(39) جهاد در راه خدا(40) سبقت در اسلام و ایمان آوردن را،(41) که از معیارهای فضیلت و برتری و مراحل تکامل علمی و عملی و سلوک معرفتی و معنوی است، دارا بود و بنا بر نصّ آیه قرآن، که در شأن حضرت علی علیه‏السلام و فواطم نازل شده است،(42) اهل تفکر و تذکر و از جمله صاحبان لبّ و خردورزی بود. پس در حقیقت، وی تفسیر عینی و واقعی بر جمله «عقولُ النساءِ فی جمالهنّ و جمالُ الرجالِ فی عقولُهم»(43) نیز به شمار می‏رفت. پس، از نبوغ فکری و فرهنگی، بینش سیاسی و اجتماعی، طهارت فکری و فعلی برخوردار بود؛ همچون حضرت خدیجه علیهاالسلام و سمیّه آل یاسر در راه تعالی ایمان و ترویج ارزش‏های اسلامی تلاش‏ها و مجاهدت‏های فراوانی داشتند و دوشادوش پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و حضرت علی علیهماالسلام و مجاهدان و مهاجران در راه اسلام کوشش نمودند و در دوران غربت اسلام، از آن حمایت کردند. و این مقام معنوی بسیار ستودنی و مهم است.(44)
اشارت سوم: فاطمه بنت اسد علیهاالسلام در اثر صلاحیت فکری و روحی و استعداد درونی و ظرفیت وجودی‏اش، شایسته این مقام منیع بود که از انوار و لمعات ملکوتی و رحمانی دو انسان کامل، که صاحبان مقام ممتاز نبوّت و ولایت بودند، یعنی حضرت محمّد مصطفی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و حضرت علیّ مرتضی علیه‏السلام ، بهره‏های وافی و کافی ببرد و چون مریدی گرد وجود آن مرادهای جاودانه الهی بگردد و سلوک خَلقی و خُلقی، تجلّی تکوینی و تهذیبی، جذبه سلوکی و سلوک جذبه‏ای خویش را مرهون و مدیون آنان باشد. کمتر انسان‏های اهل فضیلت بوده‏اند که شایستگی یافته‏اند تا در پرتو هدایت، حمایت، ارشادها و اشارت‏های انسان‏های کاملی همچون پیامبر اکرم و حضرت علی علیهماالسلام قرار گیرند و چه شگرف و شگفت و در عین حال، شیرین و دلنشین است که پیر راه و خضر طریق و مرشد حکیم انسان سالکی همچون فاطمه بنت اسد علیهاالسلام ، پیامبر و علی علیهماالسلام باشند که پدران امّت‏اند! و چه زیبا و صادقانه فاطمه بنت اسد علیهاالسلام مرید و شاگرد آنان شد و تعالی وجودی و رقای معنوی و معرفتی یافت و جاودانه تاریخ گردید و تشبّه و تخلّق به اسوه‏های حسنه جست و خود اسوه‏ای برای سالکان کوی حقیقت و اسلام‏مداران و دین‏داران گشت.
اشارت چهارم: فاطمه بنت اسد علیهاالسلام جامع عقل و دل و معرفت فکری و باطنی بود و پذیرش توحید پیش از بعثت نبی اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و قبول اسلام پس از بعثت و نثار و ایثار در راه دین و دین‏داری و شهود انوار غیبی هنگامه تولّد سیّد کائنات عالم و عقل کل و خاتم رسل و توسّل به نوزاد در رحم هنگام ولادت حضرت علی علیه‏السلام در خانه خدا گواه صادقی بر این حقیقت است که او مصداق بارز آیت کریمه «اِنّ فی ذلکَ لَذکری لِمَن کانَ له قلبٌ اَو الَقَی السّمعَ و هوُ شهیدٌ»(45) است و از چشم و دل شهودی و گوش جان برای درک حقایق و ترنّمات و نغمات غیبی برخوردار بود و توانست از دو چشم و دو گوش و دو قلب خویش(46) یعنی قوای ظاهری و باطنی وجود خود بهره کافی و شافی ببرد.
اشارت پنجم: فاطمه بنت اسد علیهاالسلام مؤیَّد به تأییدات الهی و قدسی بود و کتاب علم او را پیامبر اسلام امضا کرد و بهشت، جایگاه او و فرشتگان، استقبال‏کننده‏اش بودند و از چنان موقعیتی برخوردار بود که در تشییع جنازه‏اش، پیامبر جنازه او را بر دوش گرفت و همچنان زیر جنازه‏اش بود تا به قبر رسید و جنازه را بر زمین نهاد و داخل قبر شد و در آن خوابید و آن‏گاه برخاست و جنازه‏اش را در قبر نهاد و سپس سر خود را به طرف او خم کرد و مدتی طولانی سخنانی با او گفت و در آخر، سه بار به او فرمود: پسرت! آن‏گاه بیرون آمد و خاک بر روی قبر ریخت و سپس خود را روی قبر او انداخت و حاضران شنیدند که می‏فرمود: «لااله‏الاالله اللّهم اِنّی اِستَودِعُها ایّاکَ»؛ معبودی جز خدای یکتا نیست، پروردگارا! او را به تو می‏سپارم.(47)
نتیجه آنکه فاطمه بنت اسد علیهاالسلام به حقیقت، مصداق «اِلیهَ یَصعدُ الکَلِمُ الطّیّبُ و العملُ الصالحُ یَرفَعُه» (فاطر: 10) بود و از زنان نمونه صدر اسلام و پیشگامان عرصه ایمان، توحید، جهاد و هجرت به شمار می‏رفت و شخصیت برجسته دینی در دو حوزه درک دینی و درد دینی و شایسته الگوپذیری و اسوه‏گیری برای همه اصحاب اسلام و بخصوص زنان و دختران مسلمان در دوران کنونی است. امید است جامعه اسلامی و علوی، بخصوص نسل جوان، با این بانوی مسلمان و نمونه بیش از پیش آشنا شود.
1 دکترای عرفان اسلامی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه «فرهنگ و اندیشه اسلامی».
2. اصول کافی، ج 1، ص 89 و 90، باب الکون و المکان.
3. شیخ مفید، الارشاد، ج 1، ص 2 / شیخ عباس قمی، تاریخ زندگی حضرت علی علیه‏السلام ، ص 14 / سیدهاشم رسولی محلاّتی، زندگی امیرالمؤمنین علیه‏السلام ، چ هشتم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1377، ص 14 ـ 15.
4. ر. ک: عبداللّه جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، چ سوم، قم، اسراء، 1377، ص 90 ـ 91.
5. علی محمّد علی دخیّل، فاطمه بنت اسد، ترجمه صادق آئینه‏وند، تهران، امیر کبیر، 1362، ص 12.
6. ابن الصباغ مالکی، الفصول المهمّه، ص 31.
7. علی محمّد علی دخیّل، پیشین، ص 13.
8. ابن ابی الحدید، شرح نهج‏البلاغه، ج 1، ص 5 و طبق حدیثی در اصول کافی، ج 1، ص 448 امام صادق علیه‏السلام حکایت ابی‏طالب را حکایت اصحاب کهف دانست که ایمان خود را مخفی داشتند و تظاهر به شرک کردند و خداوند دوبار به آن‏ها پاداش داده است.
9. مریم: 17 و 18 / تحریم: 12 / آل عمران: 37، 42، 43، 45 و ر. ک: عبدالله جوادی آملی، پیشین، ص 144 ـ 173 / عبدالله جوادی آملی، ولایت در قرآن، تهران، رجاء، چ چهارم، 1375، ص 276.
10. ر. ک: محمّد دیلمی، ارشاد القلوب / سیدمحسن امین عاملی، اعیان الشیعه / شیخ صدوق، الامالی، محمدباقر مجلسی، جلاء العیون / همو، بحارالانوار / شیخ صدوق، علل الشرائع.
11. سیدجعفر شهیدی، علی از زبان علی یا زندگانی امیرالمؤمنان علیه‏السلام ، چ هشتم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1378، ص 6.
12. سیدمحسن امین، پیشین، ج 3، ص 10.
13. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبییّن، ص 5.
14. ابن ابی الحدید، پیشین، ج 1، ص 6.
15. همان.
16. سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، ص 10.
17. ر. ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 8، ص 99 ـ 111.
18. هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 227؛ و در زمینه شرایط بیعت، رابطه بیعت زنان و شخصیت اسلامی آنان ر. ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج 24، ص 44 ـ 50 و ج 22،ص69 ـ 78.
19. محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج 3، ص 301 ـ 313 / محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 5، ص 307 / علاّمه امینی، الغدیر، ج 6، ص 21 به بعد / حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 483.
20. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 25، ص 70، 179، 180 / ابن اثیر، اسدالغابة، ج 5، ص 517.
21. سیدهاشم رسولی محلاتی، پیشین، ص 15.
22. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 25، ص 70، 80، 179 و 180 / ابن اثیر، پیشین، ج 5، ص 517.
23. حاکم نیشابوری، پیشین، ج 3، ص 108.
24. سیدهاشم رسولی محلاّتی، پیشین، ص 12.
25. توفیق ابوعلم، الامام علی؛ رجل الاسلام المخلّد، ص 33 / ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی التمییز الصحابه، ج 4، ص 369 / ابوالمؤیّد الموفق خوارزمی، مقتل الحسین علیه‏السلام ، ج 1، ص 33.
26. سبط بن جوزی، پیشین، ص 12.
27. عمادالدین بن یحیی بن ابی کبر العامری، شرح بهجة المحافل، ج 1، ص 232.
28. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 9، ص 17.
29. حاکم نیشابوری، پیشین، ج 3، ص 108.
30. سبط بن جوزی، پیشین، ص 13.
31. همان، ص 12.
32. جمال‏الدین ابوالفرج ابن الجوزی، صفوة الصفوة، ج 2، ص 28.
33. سیدمحسن امین، پیشین، ج 42، ص 250.
34. علی محمّد علی دخیّل، پیشین، ص 24 ـ 25.
35. محمد بن یعقوب کلینی، پیشین، ج 1، ص 422.
36. ر. ک: محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 35، ص 68 ـ 183 / علاّمه امینی، پیشین، ج 7، ص 49 ـ 330 / عبداللّه شیخ علی الخنبیزی، ابوطالب مؤمن قریش.
37. محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 36، ص 1.
38. مجادله: 11.
39. حجرات: 13.
40. نبأ: 95 / توبه: 20.
41. حشر: 10 / توبه: 100.
42. آل عمران: 190 ـ 195 / ر. ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج 3، ص 243 ـ 251.
43. محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 103، ص 224.
44. ر. ک: عبداللّه جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ص 290 ـ 304 / علی محمّد علی دخیّل، زنان بزرگ اسلام، ج 2، ص 9 ـ 34.
45. ق: 37 / نیز ر. ک: محمّد بن یعقوب کلینی، پیشین، با ترجمه و شرح فارسی، چ پنجم، اسوه، 1381، ج 3، ص 307، حدیث سوم.
46. حج: 46 / مولی محسن فیض کاشانی، تفسیر الصافی، مشهد، مطبعة سعید، ج 3، ص 383 و 384 / سیدمحمّدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 14، ص 389، معرّب، چاپ ایران / ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج 14، ص 145 ـ 146.
47. سیدهاشم رسولی محلاّتی، پیشین، ص 14 و 15 / سیدمهدی شمس الدین، بانوان نمونه، قم، دارالفکر، 1376، ص 35
.