یکی از رشته های دانش که امام باقر(علیه السلام) پیرامون آن به مناسبتهای مختلف به ایراد حدیث پرداخته، دانش فضا و علم هیات و نجوم است. خدای عالمیان در سراسر قرآن 13 بار از نجوم و احکام و آثار آن آیاتی نازل فرموده وامامان معصوم: آیات را تفسیر، تاویل و بیان مصداق کرده اند. از جمله امام باقر(علیه السلام) ذیل (و علامات و بالنجم هم یهتدون). «آنان به وسیله ستاره راه می یابند»،(نحل: 16) فرمود: نجم عبارت است از ستاره «جدی» زیرا جدی ستاره ای است که از میان نمیرود [غروب نمیکند] و بر پایه آن «قبله» بنا شده و به وسیله آن اهل خشکی و دریا راهنمائی میشوند[1].
شایان ذکر است که امام باقر(علیه السلام) در مدینه میزیسته اند و بنا به قواعد هیات،قبله مدینه تقریبا به جانب جنوب است. و به سخن دقیق تر طبق جدول دانشمند بزرگ«عبدالرزاق بغائری» طول مدینه سی و نه درجه و پنجاه و نه دقیقه (59، 39)
فلکی، و طول مکه سی و نه درجه و پنجاه دقیقه (50 ، 39) فلکی است که اختلاف طول آنها تنها 9 دقیقه فلکی برابر با 36 سی و شش ثانیه زمانی و ساعتی است. و طبق جدول «سردار کابلی» نیز اختلاف طول و نصف النهار مکه و مدینه 10 دقیقه فلکی برابر با چهل(40) ثانیه زمانی و ساعتی است (3). از اینرو می بینیم با این که درآن زمان وسائل سنجش دقیق وجود نداشته و مردم کوچه و بازار عرب نیز از آن علم بهره چندانی نداشته اند، امام باقر(علیه السلام) در یک فرمول تقریبا فراگیر قبله را برپایه «جدی» و دانستن این ستاره دانسته و در توضیح آن افزوده است به وسیله آن اهل خشکی و دریا راهنمائی میشوند، و این نیست مگر این که ستاره جدی (به ضم جیمو فتح دال) نزدیک قطب شمال قرار دارد و تقریبا ثابت است، از این رو میتوان در شب از آن به عنوان شاخص استفاده کرد و در خشکی و دریا راه و مسیر حرکت را جهت بخشید.
گفتنی است: این ستاره از دیرباز بر عرب شناخته شده بوده است لذا امام باقر(علیه السلام) توضیح نداد در چه نقطه ای از آسمان قرار دارد، راوی هم سوال نکرد، اما راهیابی به وسیله ستارگان در قرآن مجید نیز مورد اشاره قرار گرفته است. (هو الذی جعل لکمال نجوم لتشهدوا بها فی ظلمات البر والبحر)(انعام: 97). که در این میان ستاره جدی از جایگاه ویژه ای برخوردار است جدی ستاره کوچکی است از مجموعه «دب اصغر» خرس کوچک، ملاقه کوچک، بنات النعش صغری، جنب قطب حقیقی و تقریبا یک درجه(1)باقطب فاصله دارد، این ستاره در هر شبانه روز یک دایره بسیار کوچک به قطر دودرجه(2) رسم میکند بنابراین هر شبانه روز یک مرتبه با خط دایره نیمروز(نصف النهار) و یک مرتبه با دایره و خط نیم شب (نصف اللیل) هر شهر و دیار منطبق، وسپس از آن میگذرد، جدی با این که از جمله ثوابتبه شمار میرود، از حرکت کندی برخوردار و به قطب عالم درحال نزدیک شدن است، چنان که در سال 2100 میلادی فاصله اش از قطب عالم نزدیک به نیم درجه(5/0) خواهد رسید، و این کمترین فاصله بین جدی و قطب عالم خواهد بود.
قطب عالم هم به نوبه خود ثابت نخواهد بود و با یک حرکت گردنایی پس از 5300سال به ستاره «دارمین» خواهد رسید (ستاره دارمین، ستاره اصلی صورت کیکاوس ودر. میان کهکشان است، فاصله اش از زمین 49 سال نوری و نور آن هفده برابر خورشید است). اما فاصله ستاره قطبی (جدی) تا زمین 650 سال نوری و روشنائی آن 5000برابر خورشید و قطر آن یکصد برابر آفتاب است. درباره جدی این گونه هم نوشته اند که فاصله آن 470 سال نوری (10× 62/444 کیلومتر)، جرم آن هشت برابر خورشید و روشنائی آن 2000 برابر آفتاب است[2].
حرکت گردنایی(قهقرایی)
ستاره جدی از زمان امام باقر(علیه السلام) تا عصر حاضر و تا مدت طولانی آینده، همچنان به عنوان ستاره قطبی به شمار میرود، لیکن در دراز مدت ثابت نخواهد ماند، زیرا محور فرضی زمین (قطب) که اکنون نزدیکی ستاره جدی را نشان میدهد، دارای حرکتی است که این حرکت مانند حرکت دوم گردنا (فرفره کوچک چوبی که کودکان به آن نخ بسته و با شدت حرکت داده و برای چرخش آزاد میکنند) است و به حرکت قهقرائی نیز شهرت دارد، قطب عالم مداری را طی میکند که از ستاره جدی تاستاره «لورا» (چنگ) میباشد، و طی این دوره قوسی از ستاره جدی تا ستاره لورادر حدود 12 هزار سال، و قوسی از لورا تا جدی حدود 14 هزار سال طول میکشد که برروی هم حدود 26 هزار سال (25800) سال میشود، اگر یک دوره این سال بزرگ را بر360 درجه تقسیم کنیم سهم هر درجه 6666/71 سال خواهد بود، و این همان حرکتی است که در زمان قدیم به اختلاف بین 66 تا هفتاد (70) سال بر یک درجه حساب میکردند،این دوره را 25700 و یا 25850 و یا 26000 هزار سال هم به نگارش آورده اند.
این حرکت نخست توسط «هیپارک» (ابرخس)، (زاده، 190، ق،م) کشف شد و در زماناو نقطه اعتدال بهاری در برج حمل برابر اول فروردین بوده است و از زمان او تاکنون نقطه اعتدال بهاری با یک سیر قهقرائی یک ساعت و 45 دقیقه تغییر مکانداده است (یعنی تقریبا 25 درجه)[3].
تاویل
امام باقر(علیه السلام) بنا به تفسیر ظاهر قرآن فرمود: مراد از نجم در آیه 16 سوره نحل ستاره جدی میباشد، و از آنجا که قرآن مجید، باطن، بلکه بطونی دارد،پیامبر و پیشوایان معصوم علیهم السلام فرموده اند: مراد از نجم، رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و مقصود از «علامات»(نحل:16) پیشوایان طاهرین اند.
امام باقر(ع) در حدیثی میفرماید: نجم عبارت است از ما اهل بیت، چنان که امام صادق(علیه السلام) در تاویل آیه (فنظر نظره فیالنجوم فقال انی سقیم) ابراهیم به ستاره نظر افکند و فرمود: من بیمارم(صافات: 88) میفرماید: وقتی حضرت ابراهیم(علیه ااسلام) درنجوم نظر افکند در محاسبه خویش به این نتیجه رسید که چه مصائبی بر امام حسین(علیه السلام) وارد میشود از اینرو فرمود: من بیمارم یعنی از آنچه به حسین(علیه السلام) خواهد رسید[4].
________________________________________
[1] تفسر نورالثقلین، ذیل آیه 16 سوره نحل.
[2] معرفهالوقت و القبله، حضرت استاد حسن زاده مد ظله ص 542 و بعد، نشر جامعهمدرسین قم.
[3] شهمردان رازی، روضهالمنجمین، ص بیست و هفت و سی چهار، به کوشش جلیل اخوانزنجانی، طهران، 1409ه ق ، 1368ش.
[4] تفسیر نورالثقلین، ذیل صافات 4 406، و ذیل نحل 16