توطئه ترور رسول خدا(صلی الله علیه و آله)

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

در رابطه با ماجرای نقشه ترور رسول خدا(صلی الله علیه و آله) توسط عده ای از منافقین، طبق برخی نقل ها این حادثه هنگام برگشت آن حضرت از حجة الوداع بوده است و طبق نقلهایی در زمان برگشت از غزوه تبوک بوده است. هنگامى كه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به همراه كاروان از تبوك به مدینه باز مى‌گشت در بین راه گروهى از اصحاب توطئه كردند که هنگام عبور حضرت از عقبه که راه باریکی بوده است شتر حضرت را رم دهند تا حضرت به دره سقوط کند و کشته شود.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از این توطئه مطلع شد لذا به عمّار فرمود تا زمام شترش را بگیرد و حذیفه نیز آن را براند. در همان حال كه مى‌رفتند صداى هجوم آن گروه را که صورت خود را پوشانده بودند از پشت سر شنیدند كه ایشان را محاصره كرده بودند. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) خشمگین شد و به حذیفه دستور داد تا آنها را شناسایى كند حذیفه با عصاى سر كجى که داشت به سر و صورت شترهاى منافقین حمله ور گردید. آنها ترسیدند لذا با شتاب گریختند و خود را در میان مردم انداختند.
حذیفه بازگشت و به رسول خدا ملحق شد. پیامبر فرمود: «اى حذیفه آیا كسى از آنها را شناختى؟ حذیفه گفت شتر فلانى و فلانى را شناختم و تاریكى شب زیاد بود و آنها روى خود را پوشانده بودند.»
پیامبر فرمود: «آیا دانستى كه ماجراى آنها چیست و چه مى‌خواهند؟ عرض کرد نه یا رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم). حضرت فرمود آنها تصمیم داشتند تا با من حركت كنند و هر وقت به گردنه وارد شدم مرا از آن به پایین بیندازند و بکشند. حذیفه گفت آیا وقتى مردم رسیدند آنها را مجازات نمى‌فرمایى؟ پیامبر فرمود خوش ندارم كه مردم هر جا نشستند بگویند محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) اصحاب خود را كشت. آنگاه رسول خدا آنان را یك یك نام برد.» [1]
بدین جهت حذیفه «صاحب سِرّ» رسول خدا بود و هر گاه شخصى مى‌مُرد عمر دنبال حذیفه مى‌فرستاد و اگر حذیفه بر او نماز مى‌خواند عمر هم نماز مى‌خواند و اگر حذیفه بر او نماز نمى‌خواند عمر هم نماز نمى خواند[2] زیرا قرآن از نماز خواندن بر منافقین نهى فرموده است: «ولا تصلِّ على اَحَد مِنهُم مات ابدا وَلا تَقم على قَبره.»[3]
اسامی صحابه ای که قصد اینکار را داشتند چندان مشخص نیست اما “ابن حزم آندلسی” از بزرگان اهل تسنن در کتاب المحلی جلد ۱۱ صفحه ۲۲۴ مینویسد که « ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه، سعد بن أبی وقاص و ... قصد کشتن پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) را داشتند و می‌خواستند آن حضرت را از گردنه‌ای در تبوک به پایین پرتاب کنند».

پی نوشت:
[1] - الحلبي الشافعي، علي بن برهان الدين؛ السيرة الحلبية، بيروت – لبنان، دارالمعرفة، 1400ـ ج 3، ص 120.دلائل نبوه،بیهقی، جلد ۴ صفحه ی ۲۵۶ و ۲۵۷ و نیز الدر المنثور، ج ۴، ص ۲۴۳
[2] - ابن الاثير، اسد الغابة في معرفة الصحابه، بيروت – لبنان، دارالکتب العربي [انتشارات اسماعيليه – تهران]، ج1، ص 391. ابن کثیر دمشقی، البدایه و النهایه، همان ج ۵، ص ۲۴ و ۲۵.
[3] - سوره توبه، آيه 84.