میا کوفه حسین

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

میا کوفه حسین ...

با لب پاره ؛ لب بام ؛ سلامم به شما
تا بگیرد دلم آرام ؛ سلامم به شما

آخر از عشق تو راهی سَِر دار شدم
ای علی زاده ببین  میثم تمار شدم

باز هم شُکر، زن و بچّه ندیدند مرا
موقعی که وسط کوچه کشیدند مرا

هیچ کس نیست دگر دور و بر مسلم تو
بسته شد مثل علی بال و پر مسلم تو

سر  عباس و پسرهات سلامت آقا
گر شکستند در این کوچه سر مسلم تو

قسمت این بود ؛ لبِ تشنه شهیدم بکنند
پیش مرگ جگرت شد جگر مسلم تو

لب من خشک و دو چشمم تر و قلبم سوزان
زده اند آتش بر خشک و تر مسلم تو

به فدای سر یک موی عزیزان تو باد
جان هر دو پسر در به در مسلم تو

کاش می شد بنویسم که نیایی اینجا
که می آید به سر تو چه بلایی اینجا

حاصل این سفرت بی  علی اصغر شدن است
بی برادر شدن و بی  علی اکبر شدن است

همه ترسم از این است که مضطر بِشَوی
مثل این نائب دل سوخته ؛ بی سر بِشَوی

وای اگر گَرْد بر آیینه تو بنشیند
 شمر با چکمه روی سینه تو بنشیند

وای اگر کار به توهین و جسارت بکشد
وای اگر خواهرتان بار  اسارت بکشد

وای اگراهل و عیال تو زمین گیر شوند
دخترک هات پس از رفتن تو پیر شوند

بدنم نقش زمین است میا کوفه حسین
خواهش مسلمت این است میا کوفه حسین