حضرت امام جواد(علیه السلام) هشت فرزند داشت كه چهار تن از آنها پسر و چهار تن دیگر دختر بودهاند؛ دومین فرزند ایشان بعد از حضرت امام علی النقی(علیه السلام)، ابو احمد «موسی» نام دارد.
ابو احمد از مادر پاكی كه ام ولده بوده در سال 214 هجری قمری متولد شد، نام این بانوی گرامی سمانه مغربیه بود كه مادر امام دهم نیز میباشد.[1] ایشان در زمان شهادت پدر بزرگوارش حدود پنج سال داشت.[2]
تا زمانی كه در مدینه بود سرپرستی اولاد حضرت امام جواد(علیه السلام) را بر عهده داشت و اموال آن بزرگوار را سرپرستی مینمود و موقوفات و صدقات پدرش را به اهلش میرسانید.[3]
در سال 244 هجری، متوكل عباسی خلیفه وقت، به علّت وحشت از موقعیت ایشان او را از مدینه به بغداد احضار كرد و او را در سامراء قرار داد تا مثل برادر بزرگوارش تحت نظر باشد؛ ایشان تا مرگ متوكل سال 247 تحت نظارت بود[4] و ظاهرا از سال 247 تا ورودش به قم در سال 256 هجری، در کوفه می زیسته است. موسی مبرقع جد سادات رضویه است و سلسه اولاد وی تاكنون باقی است و بسیاری از سادات، به وی منتهی می شوند. او اول نفر از سادات رضوی است كه از كوفه به قم وارد شد.[5]
سال ورود ایشان به قم را 256 هجری ذكر نمودهاند. در ابتداء ایشان دائماً روی صورت خود بُرْقِع (روپوش) میانداختند تا چهره ایشان شناخته نشود و به همین جهت بزرگان عرب قم در ابتدا ایشان را نشناختند و به او نامه نوشتند كه باید از قم برود.[6]
برخی نیز نوشتهاند كه چون موسی شمایل بسیار زیبایی داشت، برای اینكه مردم در كوچه به وی نگاه نكنند، برقعی روی صورت میانداخت، از این رو به موسی مبرقع معروف شد.[7]
او به كاشان رفت و مورد تكریم بزرگان آن شهر واقع شد و برای او مقررّی سالانه یك هزار مثقال طلا معین كردند، لیكن پس از آن رؤسای عرب اهل قم پشیمان شدند. نزد او رفته از او عذر خواهی كردند و او را مجدداً با احترام به قم آوردند.[8] روزگار او در قم بسیار خوب شد، مزارعی خرید و كشاورزی كرد. خواهران وی نیز به نزد او آمدند و همگی در قم وفات یافتند.
وفات یا شهادت
در اینكه آیا موسی مبرقع به مرگ طبیعی از دار دنیا رفته یا به شهادت رسیده است، اختلاف است. بعضی از تواریخ اشارهای به شهادت وی نكردهاند بلكه تاریخ وفات وی را بصورت دقیق ثبت كردهاند.
بعضی شب چهارشنبه روز آخرماه اردیبهشت مصادف با 28 ماه ربیع الآخر، سال 296 را ذكر نمودهاند.[9] البته در سال و ماه وفات ایشان اختلافی نیست همان سال ذكر كردهاند.[10]لیكن در بعضی تواریخ نقل شده كه ایشان در قم مزارعی ایجاد كرد و در كنار خواهرانش در قم میزیست، تا اینكه به دست عامل عباسیان در منزل خودش كشته شد.[11]طبق این خبر، موسی شهید شده است و به مرگ طبیعی از دنیا نرفته است، لیكن از آنجا كه هر دو تاریخ معتبر است و هیچ مؤیدی بر هیچكدام یافت نشده است، این قضیه همچنان مجهول باقی میماند. ضمن اینكه ناقلین شهادت، نامی از عاملین قتل وی یا كیفیت آن ذكر نكرده اند. در هر حال ایشان به هنگام وفات 82 سال از عمرشان میگذشت.
پس از فوت وی، امیر قم عباس بن عمرو غنوی بر وی نماز خواند و در خانهای كه به خانۀ محمد بن الحسن بن ابی خالد الأشعری معروف بود دفن گردید. محل دفن ایشان هم اكنون در قم است مشخص است[12]و محل عبادت مؤمنین است.
محمدهادی عالمی
/_%_//_%_//_%_//_%_//_%_//_%_//_%_//_%_//_%_/
[1] شیخ عباس قمی، منتهی الامال، تهران، انتشارات مقدس، 1379، چاپ دوم، ص 1235
[2]- تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمدتقی علیهالسّلام، ص 450.
[3]- همان، ص 451.
[4]- همان.
[5]- منتهی الامال، ص 1235.
[6]- ناصر الشریعه، محمدحسین، تاریخ قم، بیجا، انتشارات رهنمون، 1383، چاپ اول، ص 201.
[7]- تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمدتقی علیهالسّلام، ص 451
[8]- منتهی الامال، ص 1235.
[9]- همان، ص 1236.
[10]- شریعتمدار، شیخ محمدعلی، انوار المشعشین، بیجا، چاپ سنگی، بیتا، ص 220.
[11]- تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمدتقی علیهالسّلام، ص 451.
[12]- منتهی الامال،ص 1236.