آيه (7)        
 
كَلّا إِنَّ كِتابَ الفُجّارِ لَفِى سِجِّينٍ

ترجمه :
7. هرگز چنين نيست كه گمان كرده‌ايد، به درستى كه كتاب فجّار هر آينه در سجين است[1] .
 
 
تفسير :
]كارنامه فجار در روز قيامت[
اين كتاب نامه عمل نيست، زيرا نامه عمل چنانچه قبلاً ذكر شد و آيات قرآنى بر آن ناطق است، به دست آن‌ها داده مى‌شود يا به دست چپ يا عقب سر يا به گردن آن‌ها. بلكه اين كتاب نوشته الهى است كه اين فاجر بايد در سِجِّين[2]  برود. نظير اينكه            
مقصر دولتى پس از محاكمه در محكمه مى‌نويسد حد جرم او قتل است يا حبس ابد يا موقت با اعمال شاقه يا بدون آن. خداوند هم پس از محاكمه و رسيدگى به حساب آن دستور مى‌فرمايد و مى‌نويسد حد جرم آن را.

و سِجِّين بعضى گفتند: طبقه هفتم زمين است[3] ، بعضى گفتند: طبقه هفتم جحيم
است[4] ، ما مى‌گوييم: سِجِّين از ماده سجن است به معنى زندان و مجلس و جهنم زندان
و مجلس الهى است، مى‌نويسد اين را بايد ببرند زندان كه جهنم باشد هر كه را به مقدار جرمش از طبقه اول تا طبقه هفتم كه قعر جهنم است، و شاهد بر اين دعوى نفس آيه است كه مى‌فرمايد :

[1] .  ترجمه ديگر: نه چنين است كه مى‌پندارند، كه كارنامه بدكاران در سجين است.
[2] .  سجّين : دوبار در قرآن به كار رفته است در آيات 7 و 8 اين سوره: (كَلّا إِنَّ كِتابَ الفُجّارِ لَفِىسِجِّينٍ * وَ ما أَدْراکَ ما سِجِّينٌ * كتابٌ مرقومٌ). «چنين نيست، بى‌گمان كارنامه نافرمانان درسجين است، و تو چه دانى سجّين چيست؟ كتابى است نوشته». مفسران درباره اينكه مراد ازسجّين چيست با يكديگر اختلاف نظر دارند. برخى آن را نامى از نام‌هاى دوزخ مى‌دانند، برخىآن را زمين هفتم(الارض السابعة)؛ و برخى سنگى كه نامه اعمال انسان‌ها در زير آن نهاده شده وبرخى نيز به معنى زندان دانسته‌اند. از آيه بعد از 7 و 8 اين سوره چنين برمى‌آيد كه معنايش كتاب،سند و يا نوشته‌اى است. از اين رو سيوطى آن را واژه‌اى فارسى و به معناى ]لوح [گلين دانستهاست. برخى نيز آن را واژه‌اى حبشى دانسته‌اند. از پيامبر9 روايت شده كه سجين چاهى استدر دوزخ سرگشاده و فلق چاهى است در آن سربسته. ابن‌مسلم  گويد: سجين اسم پرونده اعمالآن‌هاست و آن ظاهر قرآن است. علامه طباطبائى گويد: از هر معنا به ذهن نزديك‌تر اين است كهاين كلمه مبالغه در «سجن» يا حبس باشد. همچنان كه سكّير و شرّيب مبالغه در سكر و مستى وشرب و نوشيدن است. در نتيجه معناى آيه - همان‌طور كه ديگران نيز گفته‌اند - اين است كه كتابفجار در حبس و زندانى است. ر.ك: دانشنامه قرآن، مدخل «سجين».
[3] .  ر.ك: تفسير ثعلبى: ج10، ص151؛ تفسير واحدى: ج2، ص1183 و بغوى: ج4، ص459.
[4] .  ر.ك: تفاسير جامع البيان: ج30، ص120؛ تفسير رازى: ج31، ص92 و قرطبى: ج19، ص258.

نوشتن دیدگاه