جلوگيرى پيامبر (ص) از امامت يافتن عمر

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

 يازده. در سنن أبى داوود ، در باب جانشينى ابو بكر و در مسند ابن حنبل و السيرة النبويةى ابن هشام والطبقات الكبرى‌ى ابن سعد و أنساب الأشراف بَلاذُرى، حديثى آمده كه ما، آن را از سنن أبى داوود ، از عبد الله بن زمعه، نقل مى‌كنيم:
هنگامى كه بيمارى پيامبر خدا، سنگين شد، من با گروهى از مسلمانان، نزد پيامبر خدا بوديم. بلال، پيامبر خدا را از رسيدن وقت نماز، آگاه كرد. حضرت فرمود: «به كسى بگوييد تا با مردم، نماز بخواند» . هنگامى كه از ميان جمع خارج مى‌شدم، ابو بكر غايب بود؛ ولى عمر برخاست و تكبيرة الإحرام نماز را گفت. پيامبر (ص) تا ص‍-داى او را-كه بسيار بلند بود-شنيد، فرمود: «ابو بكر كجاست؟ خدا و مسلمانان، اين را [كه عمر، امام جماعت گردد،] نمى‌پذيرند» و اين مطلب را تكرار فرمود. سپس پيامبر (ص) كسى را در پىِ ابو بكر فرستاد. ابو بكر، بعد از آن‌كه عمر، آن نماز را با مردم، خوانده بود، آمد و آن گاه، آن نماز را دوباره با مردم خواند. 1
پاورقی:
1) . سنن أبى داوود، ج2، ص215؛ (كتاب السنة) ؛ مسند ابن حنبل، ج4، ص322؛ الطبقات الكبرى، ج2، ص222 و 223؛ أنساب الأشراف، ج1، ص554؛ تاريخ ابن كثير، ج5، ص232. با اسناد بسيار در روايت ابن سعد و بلاذرى، آمده است: «. . . پس صفوف، به هم خورد و عمر، بازگشت. زم‍-‍انى نگذشت كه ديديم ابن ابى قُحافه-كه در سُنح بود-، پيدا شد. پس جلو رفت و با مردم، نماز خواند» .