درخواست عايشه از ديگر زنان پبامبر (ص) براى پرستارى از ايشان

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

 پس از بازگشتن از بقيع، بيمارى پيامبر (ص) شدّت بيشترى يافت. پيامبر خدا در خانۀ اُمّ سلمه بود كه عايشه، به آن‌جا آمد و از اُمّ سلمه، تقاضا كرد تا پيامبر (ص) را براى پرستارى به خانۀ خويش، انتقال دهد. 1پيامبر (ص) كه از شدّت درد، توان راه رفتن نداشت، به كمك على (ع) و فضل بن عبّاس، به خانۀ عايشه رفت. 2
به راستى چه عاملى باعث شد كه عايشه، پيامبر (ص) را از خانۀ امّ سلمه به خانۀ خود، انتقال دهد؟ آيا امّ سلمه كه پيامبر (ص) در بارۀ او فرموده بود: «تو از خوبان و نيكان هستى» ، 3توانايى مراقبت و پرستارى از حضرت را نداشت؟ ! و آيا دلسوزى و محبّت اُمّ سلمه به پيامبر (ص) ، از عايشه، كمتر بود؟ ! يا شايد او مى‌خواسته كه در روزهاى پايانى عمر پيامبر (ص) از نزديك، اوضاع و احوال ايشان را تحت كنترل داشته باشد؟ يا اين كه نقشۀ به قدرت رساندن پدرش را در سر مى‌پرورانده است؟ ! 4به راستى، چرا پيامبر (ص) در بارۀ عايشه و حفصه فرمود: «إنّكنّ صواحب يوسف» ، 5یعنی: «شما، همانند زنان اطراف يوسف (ع) هستيد [كه باعث به زندان افتادن او شدند]» ؟
پاورقی:
1) . الإرشاد، ص86.
2) . تاريخ الطبرى، ج3، ص58.
3) . بسيارى از علماى دو مكتب (اهل بيت (ع) و خلفا) ، در مورد شأن نزول آيۀ تطهير: إِنَّمٰا يُرِيدُ اَللّٰهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً (سورۀ احزاب، آيۀ 33) ، آورده‌اند كه اين آيه، در خانۀ امّ سلمه، نازل شده و پيامبر (ص) ، حضرت زهرا و حضرت امير و امام حسن و امام حسين (ع) را صدا زد و آنان را در زير عبايى كه بر دوش داشت، برد و فرمود: «بار خدايا! اينها اهل بيت من هستند» . امّ سلمه مى‌گويد: من گفتم: اى پيامبر خدا! آيا من هم از اهل بيت هستم؟ ايشان فرمود: «نه؛ امّا تو از نيكان هستى» (ر. ك: حديث كسا، سيد مرتضى عسكرى؛ الميزان، ج16، ص317؛ مجمع البيان، ج8، ص357) .
4) . شرح نهج البلاغة، ابن ابى الحديد، ج9، ص197. براى اطّلاع بيشتر، به كتاب سقيفه‌ى استاد علّامه عسكرى (ص24-25) مراجعه نماييد.
5) . تاريخ الطبرى، ج3، ص64.