معرفى سوره

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

 معرفى سوره[1]

[1] .  سوره مباركه نوح هفتاد و يكمين سوره است كه بعد از سوره نحل و قبل از سوره ابراهيم در مكهمكرّمه نازل گرديد و در ترتيب فعلى قرآن مجيد نيز سوره هفتاد و يكم است. اين سوره 28 آيه و  224كلمه و 999 حرف دارد. از نظر حجم جزء مُفصلات است؛ همچنين اين سوره از ممتحنات نيز مى‌باشد.علت نامگذارى آن به «سوره نوح» آن است كه اغلب آيات اين سوره در حالات حضرتنوح 7 و قوم آن حضرت است. ارتباط اين سوره با سوره قبل آن است كه چون خداوند سبحانسوره معارج را با وعيد و تهديد اهل تكذيب پايان داد، اين سوره را با ذكر قصّه حضرت نوح وقومش و آنچه در نتيجه تكذيبشان بر آن‌ها نازل شد و تسلّى خاطر پيامبر 9، شروع نمود.اين سوره، چنان‌كه از نامش پيداست، سرگذشت نوح پيامبر را بيان مى‌كند. در سوره‌هاىمتعدد از قرآن مجيد به سرگذشت اين پيامبر بزرگ اشاره شده است، از جمله سوره‌هاى «شعرا»،«مؤمنون»، «اعراف»، «انبيا» و از همه مشروح‌تر در سوره «هود» كه در حدود 25 آيه درباره اينپيامبر اولوالعزم سخن مى‌گويد. (25 - 49). ولى آنچه در سوره نوح آمده، قسمت خاصى اززندگى اوست كه در جايى ديگر به اين سبك نيامده و اين قسمت مربوط به دعوت مستمر و پى‌گيراو به سوى توحيد، و كيفيت و عناصر اين دعوت، و ظرايفى است كه در اين مسئله مهم به كار رفتهاست ؛ آن هم در برابر قوم لجوج و خودخواه و متكبرى كه مطلقاً حاضر نبودند در برابر حق سرفرود آورند. با توجه به اينكه اين سوره در مكه نازل شده، و پيامبر و مسلمانان اندكِ آن زمان در شرايطىمشابه شرايط زمان نوح و يارانش قرار داشتند، مسائل زيادى را به آن‌ها مى‌آموزد، از جمله اينكه :1. به آن‌ها ياد مى‌دهد كه چگونه از طريق استدلال منطقى توأم با محبت و دلسوزى كامل ، دشمنانرا ارشاد كنند، و از هر وسيله مفيد و مؤثرى در اين راه بهره گيرند. 2. به آن‌ها مى‌آموزد كه هرگز درطريق دعوت به سوى خدا خسته نشوند، هر چند سال‌ها طول بكشد و دشمن كارشكنى كند. 3. بهآن‌ها مى‌آموزد كه در يك دست وسايل تشويق، و در دست ديگر عوامل هشدار را داشته باشند واز هر دو، در طريق دعوت بهره گيرند. 4. آيات آخر اين سوره هشدارى است براى مشركان لجوجكه اگر در برابر حق تسليم نشوند و به فرمان خدا گردن ننهند، عاقبت دردناكى در پيش خواهندداشت. 5. علاوه بر اين‌ها، اين سوره سبب تسلّى خاطر پيامبر و مؤمنانِ نخستين و افراد مشابهآن‌هاست كه در برنامه‌هاى خود به لطف خدا دلگرم و در برابر مشكلات و سختى‌ها صابر و شكيباباشند. به تعبير ديگر، اين سوره ترسيمى است از بيان مبارزه دائمى طرفداران حق و باطل وبرنامه‌هايى كه طرفداران حق در مسير خود بايد به كار بندند.در اين سوره خداوند تبارك و تعالى ابتدا از مسئله بعثت شروع نموده و سپس فرستادنحضرت نوح به سوى قوم خود جهت دعوت به حق، و انذار و تشويق آن‌ها را بيان مى‌كند. ]1 -  4[.در ادامه رسالت و مأموريت حضرت نوح در دعوت قومش، سخنانى از زبان او هنگامى كه بهپيشگاه پروردگار شكايت مى‌برد، نقل شده كه بسيار آموزنده است. سخنان حضرت نوح در اينزمينه مى‌تواند براى همه مبلّغان دينى راهگشا باشد. سخن از فرار قوم او از دعوت حق على‌رغمدعوت شبانه‌روزى حضرت نوح و فرو بردن دست‌ها در گوش و پيچيدن لباس‌ها بر سر، هنگامسخن گفتن حضرت نوح و اصرار بر مخالفت با وى؛ و سپس وعده‌هاى اخروى و دنيوى‌اى را كهحضرت نوح به قوم خود داده بود، از زبان آن حضرت بيان مى‌كند، وعده‌هايى همچون آمرزشالهى، باران‌هاى پر بركت، باغ‌هاى سبز و خرم و افزون شدن اموال و فرزندان. ]4 -  12[.سپس بار ديگر به مسئله انذار ]= هشدار[ برمى‌گردد. نخست دست آن‌ها را گرفته و به اعماقوجودشان مى‌برد، تا آيات اَنْفُسى را مشاهده كنند. ]13 ـ  14[. بعد آن‌ها را به مطالعه نشانه‌هاىخدا در عالم بزرگ آفرينش دعوت كرده و آنان را به سير آفاقى مى‌برد. ]15 ـ  16[. در ادامه بارديگر به آفرينش انسان باز مى‌گردد و به دنبال آن به سراغ مسئله معاد مى‌رود كه يكى ديگر ازمسائل پيچيده براى مشركان بود. ]17 ـ  18 [(نكته: اين انتقال از مسئله «توحيد» به «معاد» كه بهطرز بسيار جالبى در اين دو آيه منعكس شده، بيانگر رابطه نزديك اين دو مسئله است، و به اينترتيب حضرت نوح در مقابل مخالفان، از طريق نظام آفرينش ، هم بر توحيد و هم بر معاد استدلالمى‌كند). بعد از آن مجدداً به آيات آفاقى و نشانه‌هاى توحيد در عالم بزرگ باز مى‌گردد و از نعمتزمين سخن مى‌گويد. ]19 ـ  20[.بخش بعدى سوره، مسئله شكايت حضرت نوح 7 از شرك و نافرمانى قوم خود و مكر و حيلهرهبران مشرك آن‌ها را به درگاه خداوند مطرح مى‌نمايد و از نفرين آن حضرت و استدلال‌هاىايشان براى نفرين خود و مجازات قوم او سخن مى‌گويد. ]20 -  27[. آخرين آيه از اين سورهدعاى حضرت نوح را در حق خود و كسانى كه به او ايمان آورده بودند، بيان مى‌نمايد. ] 28[