ضرورت شناخت امام زمان (عليه السلام)

(زمان خواندن: 11 - 21 دقیقه)

 از دلايل عقلى ونقلى فراوانى استفاده مى شود كه بايد همه انسانها در همه اعصار وامصار، امام زمان خود را بشناسند، وگرنه رشته اتصال آنان از آئين مقدس اسلام گسسته، به عهد بربريت وجاهليت خواهند پيوست.
در اين گفتار ما در صدد بر شمردن دلايل عقلى ونقلى اين حقيقت نيستيم، بلكه تنها از اسناد ومدارك حديث معروف: من مات ولم يعرف امام زمانه، مات ميته جاهليه: سخن خواهيم گفت وتعبيرهاى مختلف اين حديث شريف را به مقدارى كه در يك مقال بگنجد برخواهيم شمرد.
با توجه به اين كه اين حديث با تعبيرهاى مختلفى در منابع اهل تشيع وتسنن آمده، متون وارده را با دقت كامل بررسى كرده، در سه بخش به خوانندگان گرامى تقديم مى نماييم:
1- متونى كه عينا - بدون هيچ كم وزياد - در منابع شيعه وسنى آمده است.
2- متونى كه فقط به منابع اهل سنت آمده است.
3- متونى كه فقط در منابع شيعه وارد شده است.
بخش اول:
متونى كه در منابع شيعه وسنى بدون هيچ كم وكاست آمده:
1- من مات ولم يعرف امام زمانه، مات ميته جاهليه:
(هر كس بميرد وامام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلى مرده است).
اين متن مشهورترين متن اين حديث شريف است كه جمع كثيرى از علماى شيعه وسنى آن را با سلسله اسناد خود، در كتابهاى حديثى، تفسيرى وكلامى از رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه وآله)روايت كرده اند.
و اين راويان اين حديث با اين تعبير از علماى شيعه:
1- سيد مرتضى علم الهدى، متوفاى 436 ه‍.(5)
2- امين الاسلام، ابوعلى، فضل بن حسن طبرسى، متوفاى 548 ه‍.(6)
3- على بن عيسى اربلى، متوفاى 693 ه‍.(7)
4- على بن حسين بن عبدالعالى، مشهور به (محقق كركى) متوفاى 940 هـ.(8)
5- شيخ بهاءالدين محمد عاملى، مشهور به (شيخ بهائى) متوفاى 1030 ه‍.(9)
6- ملا محسن فيض كاشانى، متوفاى 1091 ه‍.(10)
7- محمد بن حسن، مشهور به (شيخ حر عاملى) متوفاى 1104 ه‍.(11)
8- مولى محمد باقر مجلسى، متوفاى 1110 ه‍.(12)
و اما روايان اين حديث شريف به همين تعبير از اهل سنت:
1- مسلم بن حجاج نيشابورى، متوفاى 261 ه‍.(13)
2- قاضى عبدالجبار معتزلى، متوفاى 415 ه‍.(14)
3- محمد بن فتوح حميدى، متوفاى 488 ه‍.(15)
4- مسعود بن عمر بن عبدالله، مشهور به (سعد الدين تفتازانى) متوفاى 791 ه‍.(16)
5- على بن سلطان، مشهور به (ملا على قارى).(17)
6- مولى حيدر على فيض آبادى هندى، متوفاى 1205 ه‍.(18)
7- حافظ سليمان بن ابراهيم قندوزى، متوفاى 1294 ه‍.(19)
2- من مات ولم يعرف امام زمانه فقد مات ميته جاهليه:
در اين متن فقط كلمه (فقد) بر متن نخستين افزوده شده ومفهوم حديث را با تاءكيد بيشترى بيان مى كند.
اين متن ر از علماى بزرگ شيعه: ابو جعفر محمد بن على بن شهرآشوب، متوفاى 588 ه‍ روايت كرده(20) واز علماى اهل سنت گروهى آن را نقل كرده اند كه از آن جمله است:
1- شيخ ابوسعيد خادمى حنفى، متوفاى 1168 ه‍.(21)
2- قاضى بهلول بهجت افندى، مشهور به (قاضى زنگنه زورى) متوفاى 1350 ه‍.(22)
3- من مات بغير امام مات ميته جاهليه:
(هر كس بدون امام از دنيا برود به مرگ جاهلى از دنيا رفته است).
راويان حديث شريف از علماى شيعه:
1- محمد بن محد بن نعمان، مشهور به (شيخ مفيد) متوفاى 413 ه‍.(23)
2- محمد بن مسعود بن عياش سلمى، از بزرگان قرن سوم هجرى.(24)
3- شيخ محمد مشهدى، از علماى قرن دوازدهم هجرى.(25)
واما روايان آن از علماى بزرگ اهل سنت:
1- ابو داوود سليمان بن داوود طيالسى، متوفاى 204 ه‍.(26)
2- احمد حنبل پيشواى حنابله، متوفاى 241 ه‍.(27)
3- ابوالقاسم سليمان بن احمد طبرانى، متوفاى 360 ه‍.(28)
4- عبدالحميد، ابن ابى الحديد معتزلى، متوفاى 656 ه‍.(29)
5- نور الدين على بن ابى بكر هيثمى، متوفاى 807 ه‍.(30)
6- على بن حسام الدين، مشهور به (متقى هندى) متوفاى 975 ه‍.(31)
7- محمد بن سليمان مغربى، متوفاى 1094 ه‍.(32)
4- من مات لا يعرف امامه مات ميته جاهليه:
(هر كس بميرد وامامش را نشناسد با مرگ جاهلى مرده است):
اين متن را حافظ سليمان بن ابراهيم قندوزى، متوفاى 1294 ه‍ از بزرگان اهل سنت در كتاب ارزشمند (ينابيع الموده) روايت كرده(33) وجمع كثيرى از علماى بزرگ شيعه آن را در منابع حديثى خود آورده اند كه از آن جمله است:
1- ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد برقى، متوفاى 274 ه‍.(34)
2- على بن حسين بن موسى بن بابويه - پدر شيخ صدوق - متوفاى 329 ه‍.(35)
3- محمد بن يعقوب كلينى، متوفاى 329 ه‍.(36)
4- محمد بن ابراهيم نعمانى، از بزرگان شيعه در قرن چهارم هجرى.(37)
5- محمد بن على بن بابويه، مشهور به (شيخ صدوق) متوفاى 381 ه‍.(38)
6- ابو جعفر محمد بن حسن طوسى، متوفاى 460 ه‍.(39)
7- سيد هاشم بحرانى، متوفاى 1109 ه‍.(40)
8- مولى محمد باقر مجلسى، متوفاى 1110 ه‍.(41)
5- من مات ليس عليه امام فميتته جاهليه:
(هر كس بميرد وامامى بر او نباشد، مرگش بر عهد جاهليت است).
اين متن را از بزرگان اهل سنت (طبرانى) متوفاى 360 ه‍ در معجم كبير(42) واز بزرگان شيعه فضل بن شاذان نيشابورى، متوفاى 260 ه‍ از اصحاب امام رضا (عليه السلام) در كتاب گرانسنگ (الايضاح) روايت كرده اند.(43)
6- من مات ليس عليه امام فميتته ميته جاهليه:
(هر كس بميرد وامامى بر او نباشد، مرگش همانند مرگ دوران جاهليت است).
اين متن را پيشواى محدثان شيعه، محمد بن يعقوب كلينى، متوفاى 329 ه‍ در كافى شريف روايت نموده،(44) وگروهى از علماى اهل تسنن در كتابهاى حديثى خود آورده اند كه از آن جمله است:
1- احمد بن عمر بزار، متوفاى 320 ه‍ در زوائد.(45)
2- نور الدين على بن ابى بكر هيثمى، متوفاى 807 ه‍ در مجمع وكشف الاستار.(46)
7- من مات ليس له امام مات ميته جاهليه
(هر كس در حالى بميرد كه امامى بر او نباشد به مرگ جاهلى از دنيا رفته است).
اين متن را از بزرگان اهل سنت، علاء الدين على بن بلبان فارسى حنفى، متوفاى 739 ه‍ روايت كرده(47) واز محدثان بزرگ شيعه جمع كثيرى روايت نموده اند كه از آن جمله است:
1- ابوجعفر محمد بن يعقوب كلينى، متوفاى 329 ه‍.(48)
2- على بن حسين بن بابويه - پدر شيخ صدوق - متوفاى 329 ه‍.(49)
3- محمد بن على ابن بابويه، مشهور به شيخ صدوق متوفاى 381 ه‍.(50)
4- علامه بزرگوار مولى محمد باقر مجلسى، متوفاى 1110 ه‍.(51)
بخش دوم:
متوفى كه فقط در منابع اهل سنت آمده وعين آن تعبير در منابع شيعه نيامده، ويا ما در اين فرصت كوتاه، به آن دست نيافته ايم:
1- من لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه:
(هر كس امام زمانش را نشناسد با مرگ جاهلى از دنيا رفته است).
اين متن را مطابق نقل مؤ لفين (احقاق الحق)، مسلم بن حجاج نيشابورى، متوفاى 261 ه‍ در صحيح خود آورده است.(52)
2- من مات بغير امام فقد مات ميته جاهليه:
(هر كس بدون امام از دنيا برود، به راستى به مرگ جاهلى از دنيا رفته است).
اين متن را حافظ احمد بن عبدالله اصفهانى، مشهور به (ابو نعيم) متوفاى 430 ه‍ در حليه روايت كرده است.(53)
3- من مات ولا امام له مات ميته جاهليه:
(هر كس در حالى بميرد كه امامى بر او نيست، به مرگ جاهلى از دنيا رفته است).
1- ابو جعفر محمد بن عبدالله اسكافى معتزلى، متوفاى 240 ه‍ در كتاب ارزشمند (المعيار والموازنه)(1) و(نقض ‍ كتاب العثمانيه).(2)
2- عبد الحميد، ابن ابى الحديد معتزلى، متوفاى 656 ه‍.(3)
4- من مات ولا بيعه عليه مات ميته جاهليه:
(هر كس بميرد وبيعتى بر عهده او نباشد به مرگ جاهلى مرده است).
اين متن را گروهى از بزرگان اهل سنت روايت كرده اند كه از آن جمله است:
1- محمد بن سعد، كاتب واقدى، متوفاى 230 ه‍ در كتاب طبقات.(4)
2- علاء الدين على بن حسام الدين، مشهور به (متقى هندى) متوفاى 975 ه‍.(5)
5- من مات وليس فى عنقه بيعه مات ميته جاهليه:
(هر كس بميرد ودر گردنش بيعتى نباشد به مرگ جاهلى از دنيا رفته است).
اين متن را مسلم، متوفاى 261 ه‍ در صحيح خود آورده است.(6)
6- من مات وليس عليه طاعه مات ميته جاهليه:
(هر كس بميرد واطاعتى (اطاعت امامى) بر او نباشد به مرگ جاهلى از دنيا رفته است).
اين متن را هيثمى در مجمع الزوائد نقل كرده است.(7)
7- من مات ولا طاعه عليه مات ميته جاهليه:
اين متن را با اين تعبير جمعى از علماى اهل سنت روايت كرده اند كه از آن جمله است:
1- عبدالله بن محمد بن ابى شيبه، متوفاى 235 ه‍ در كتاب (المصنف)(8)
2- شهاب الدين احمد بن على، ابن حجر عسقلانى، متوفاى 852 ه‍.(9)
8- من مات وليس عليه طاعه مات ميته جاهليه:
(هر كس بميرد واطاعتى (اطاعت امامى) به گردنش نباشد به مرگ جاهلى مرده است).
اين متن را گروهى از علماى اهل سنت در منابع حديثى خود آورده اند كه از آن جمله است:
1- احمد حنبل پيشواى حنابله، متوفاى 241 ه‍ در مسند خود.(10)
2- محمد بن اسماعيل بخارى، متوفاى 256 ه‍ در تاريخ خود.(11)
3- ابوالحسن على بن جعد جوهرى، متوفاى 230 ه‍ در مسند خود.(12)
4- حميد بن رنجويه، متوفاى 251 ه‍ در كتاب (الاموال).(13)
5- متقى هندى، متوفاى 975 ه‍ در كتاب (كنز).(14)
9- من مات وليس فى عنقه لامام المسلمين بيعه، فميتته ميته جاهليه:
(هر كس بميرد ودر گردنش براى امام مسلمانان بيعتى نباشد، مرده اش مرده جاهلى است).
اين متن را محمود بن عمر زمخشرى، متوفاى 538 ه‍ در (ربيع الابرار) روايت كرده است.(15)
10- من مات ولم يعرف امام زمانه، فليمت ان شاء يهوديا وان شاء نصرانيا:
(هر كس بميرد وامام زمانش را نشناسد، اگر بخواهد يهودى از دنيا مى رود واگر بخواهد نصرانى از دنيا مى رود).
اين متن را مطابق نقل آيت الله حاج شيخ لطف الله صافى(16) محمد بن عمر تيمى، مشهور به (فخر رازى) متوفاى 606 ه‍ در رساله (المسائل الخمسون) روايت كرده است.(17)
بخش سوم:
متونى كه فقط در روايات علماى شيعه آمده، ويا در اين فرصت كوتاه در منابع حديثى اهل تسنن به آنها راه نيافته ايم:
1- من مات لا يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه:
(هر كس بميرد وامام زمانش را نشناسد، با مرگ جاهلى از دنيا رفته است).
اين متن را مرحوم علامه مجلسى در بحار آورده است.(18)
2- من مات وهو لا يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه:
(هر كس در حالى بميرد كه امام زمانش را نمى شناسد به مرگ جاهلى مرده است.
اين متن را جمعى از بزرگان عالم تشيع روايت كرده اند كه از آن جمله است:
1- محمد بن محمد بن نعمان، (شيخ مفيد) متوفاى 413 ه‍.(19)
2- ابوالفتح محمد بن على كراجكى، متوفاى 449 ه‍.(20)
3- غواص بحار معارف آل محمد، علامه مجلسى متوفاى 1110 ه‍.(21)
4- خاتمه المحدثين، حاج شيخ عباس قمى، متوفاى 1359 ه‍.(22)
3- من مات ليس له امام مات ميته جاهليه:
(هر كس بميرد وامامى بر او نباشد به مرگ جاهلى مرده است).
اين متن را ابو جعفر احمد بن محمد برقى، متوفاى 274 ه‍ روايت كرده است.(23)
4- من مات وليس له امام فميتته ميته جاهليه:
(هر كس در حالى بميرد كه امامى بر او نباشد مرده اش مرده جاهلى است).
اين متن را پيشواى محدثان شيعه مرحوم كلينى در كافى شريف روايت نموده است.(24)
5- من بات ليله لا تعرف فيها امامه مات ميته جاهليه:
(هر كس شبى را سحر كند كه در آن امامش را نشناسد به مرگ جاهلى مرده است).
اين متن را ابو عبدالله محمد بن ابراهيم نعمانى، متوفاى بعد از 442 ه‍ روايت كرده است.(25)
6- من مات ولم يعرف امامه مات ميته جاهليه:
(هر كس بميرد وامامش را نشناسد به مرگ جاهى از دنيا رفته است).
1- محمد بن يعقوب كلينى، متوفاى 329 ه‍ در كافى شريف.(26)
2- محمد بن مسعود بن عياش سلمى - قرن سوم - در تفسيرش.(27)
3- ابو جعفر محمد بن حسن طوسى، متوفاى 460 ه‍ در اختيار رجال كشى.(28)
4- علامه بزرگوار مولى محمد باقر مجلسى، متوفاى 1110 ه‍ در بحار.(29)
7- من مات وهو لا يعرف امامه مات ميته جاهليه:
(هر كس در حالى بميرد كه امامش را نشناسد به مرگ جاهلى مرده است).
اين متن را ابو جعفر احمد بن محمد برقى، متوفاى 274 ه‍ در محاسن آورده است.(30)
8- من مات وليس عليه امام مات ميته جاهليه:
(هر كس در حالى بميرد كه امامى بر او نباشد به مرگ جاهلى مرده است).
اين متن را مرحوم كلينى در كافى شريف روايت كرده است.(31)
9- من مات وليس عليه امام فمات ميته جاهليه:
(هر كس بميرد وامامى بر او نباشد، پس به مرگ جاهلى مرده است).
اين متن را محمد بن جرير طبرى، از بزرگان جهان تشيع در قرن چهارم، معاصر وهمنام طبرى معروف، در كتاب بسيار ارزشمند (المسترشد) روايت كرده است.(32)
10- من مات وليس له امام يسمع له ويطيع مات ميته جاهليه:
(هر كس در حالى بميرد كه امامى بر او نباشد كه به فرمانش گوش دهد واز اوامرش اطاعت كند، به مرگ جاهلى مرده است).
اين متن را شيخ مفيد قدس سره در كتاب (الاختصاص) آورده است.(33)
11- من مات وليس عليه امام حى ظاهر، مات ميته جاهليه:
(هر كس بميرد وامام زنده وروشنى نداشته باشد، به مرگ جاهلى مرده است).
اين متن را نيز شيخ مفيد قدس سره روايت كرده است.(34)
12- من مات وليس عليه امام من ولدى مات ميته جاهليه:
اين متن را ابو جعفر محمد بن على بن بابويه، مشهور بن (شيخ صدوق) در كتاب (عيون) از امام هشتم، از پدران بزرگوارش، از رسول اكرم (صلى الله عليه وآله)روايت كرده است(35) كه ترجمه اش اين است:
(هر كس بميرد وامامى از فرزندانم برايش نباشد با مرگ جاهلى از دنيا رفته است).
13- من مات وليس فى عنقه بيعه امام مات ميته جاهليه:
(هر كس بميرد وبيعت امامى در گردنش نباشد به مرگ جاهلى از دنيا رفته است).
اين متن را سيد مرتضى علم الهدى، متوفاى 436 ه‍ در كتاب (الفصول المختاره) روايت كرده است:(36)
اينها جمعا 30 متن بود كه از نظر خوانندگان گرامى گذشت كه 10 متن از آنها اختصاص به اهل سنت داشت و13 متن از آنها به احاديث شيعه اختصاص داشت و7 متن از آنا عينا در منابع مورد اعتماد واستناد شيعه وسنى آمده است.
هدف ما از ارائه اين متون اثبات تواتر معنوى حديث شريف: من مات ولم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه بود، كه با اندك تاءميلى در متون ياد شده هر شخص با انصافى به اين نتيجه مى رسد.
برخى از بزرگان شيعه وبرخى از علماى اهل تسنن بر تواتر آن تصريح كرده اند كه عين تعبيرشان را در اينجا مى آوريم، سپس نكاتى را يادآور مى شويم:
1- شيخ مفيد، متوفاى 413 ه‍ در كتاب پر ارزش (الافصاح) مى فرمايد:
اين حديث به صورت (متواتر) از پيامبر (صلى الله عليه وآله)روايت شده كه فرمود: من مات وهولا يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه.(37)
وى همچنين رساله مستقلى در اين رابطه تاءليف كرده ودر آغاز آن مى فرمايد:
حديث: من مات وهو لا يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه روايت صحيحه است، واجماع اهل آثار بر آن گواهى مى دهد(38) وصريح آيه قرآن: يوم ندعو كل اناس بامامهم(39) معناى آن را تقويت مى كند.
2- شيخ بهائى، متوفاى 1030 ه‍ در اين رابطه مى فرمايد:
در ميان شيعه وسنى مورد اتفاق است كه رسول اكرم (صلى الله عليه وآله)فرمود: من مات ولم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه.(40)
3- علامه مجلسى، متوفاى 1110 ه‍ در اين زمينه مى فرمايد:
شيعه وسنى به صورت (متواتر) روايت كرده اند كه: من مات ولم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه.(1)
4- سليمان بن ابراهيم قندوزى حنفى، متوفاى 1294 ه‍ مى فرمايد:
اين در ميان شيعه وسنى متفق عليه است كه: من مات ولم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه.(2)
5- قاضى بهلول بهجت افندى زنگنه زورى، متوفاى 1350 ه‍ مى نويسد:
حديث من مات ولم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه منفق عليه علماى عامه وخاصه مى باشد.(3)
6- ابن ابى الحديد معتزلى در شرح اين فراز از كلام امير مؤ منان (عليه السلام) كه مى فرمايد: لا يدخل الجنه الا من عرفهم وعرفوه:
(وارد بهشت نمى شود جز كسى كه امامان را بشناسد وامام نيز او را بشناسند).(4) پس از استناد به آيه شريفه: يوم ندعو كل اناس بامامهم(5) وحديث: من مات ولم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه
مى گويد:
(اصحاب ما همگى بر درستى اين مطلب معتقد كه هركس امامان را نشناسد وارد بهشت نمى شود).(6)
7- سيوطى وآلوسى در ذيل آيه شريفه: يوم ندعو كل اناس با مامهم.(7) از رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) روايت كرده اند كه فرمود: يدعى كل قوم بامام زمانهم:
(روز قيامت هر گروهى با امام زمانشان فراخوانده مى شوند).(8)
8- عين همين تعبير در منابع شيعه نيز از رسول (صلى الله عليه وآله) آمده است.(9)
9- مرحوم طبرسى آن را به تعبير: يدعى كل اناس بامام زمانهم روايت كرده است.(10)
10- در منابع حديثى آمده است كه حضرت امام حسين (عليه السلام) در پيرامون (شناخت خدا) سخن مى گفت، يكى از اصحاب پرسيد: (پدر ومادر به فدايت، معناى شناخت خدا چيست؟) سالار شهيدان در پاسخ فرمود: معرفه اهل كل زمان امامهم الذى يجب عليهم طاعته:
(شناخت خدا عبارت است از شناخت اهل هر زمانى امامى را كه اطاعتش بر آنها واجب است).(11)
11- امام سجاد (عليه السلام) در تفسير آيه شريفه فطره الله التى فطر الناس عليها (12) فرمود:
(فطرت انسان عبارت است از: لاله الاالله، محمد رسول الله وعلى ولى الله).
سپس فرمود:
الى ههنا التوحيد:
(توحيد تا اينجاست).(13)
از اين دو حديث به روشنى معلوم مى شود كه شناخت امام از شناخت خداوند متعال جدا نيست، بلكه يكى از ابعاد آن است، چنانكه دعاى معرفت كه از ناحيه مقدسه صادر شده، اشاره لطيفى به آن دارد، آنجا كه مى فرمايد:
اللهم عرفنى نفسك، فانك ان لم تعرفنى نفسك لم اعرف نبيك، اللهم عرفنى نبيك، فانك ان لم تعرفنى نبيك لم اعرف حجتك: اللهم عرفنى حجتك، فانك ان لم تعرفنى حجتك ضللت عن دينى.
اين دعا توسط نخستينن نائب خاص حضرت بقيه الله ارواحنا فداه، از ناحيه مقدسه صادر شده، وامر شده كه درون غيبت آن كعبه مقصود شيعيان منتظر وچشم به راه بر خواندان آن مداومت كنند.(14)
در پايان يادآور مى شويم كه يكى از نويسندگان متعهد معاصر، محقق گرانقدر آقاى حاج شيخ مهدى فقيه ايمانى كتاب ارزشمندى را پيرامون حديث: (من مات ولم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه) تاءليف كرده، وآن را (شناخت امام يا راه رهائى از مرگ جاهلى) ناميده است، ما ضمن سپاس وتقدير از مؤ لف ارزشمند، مطالعه آن را به همه منتظران ظهور توصيه مى كنيم.
از ديگر كتابهايى كه در اين رابطه تاءليف شده، عناوين زير به اهل تحقيق توصيه مى گردد:
1- تكلمله الايمان بمعرفه صاحب الزمان، از حاج شيخ محمد باقر فقيه ايمانى قدس سره.
2- معرفت امام عصر، از سيد محمد بنى هاشمى.
3و 4- معرفت حجت خدا وپيرامون معرفت امام، از آيه الله حاج شيخ لطف الله صافى.
5- معرفه الحجه، از محمود كنگاش، معروف به مجلسى.
مشخصات چاپ ونگارش عناوين فوق در (كتابنامه حضرت مهدى) (عليه السلام) آمده است.(15)

 

پاورقی:

(5) الذخيره فى الكلام: ص 495.
(6) اعلام الوارى: ص 415.
(7) كشف الغمه: ج 3 ص 318.
(8) نفحات اللاهوت: ص 13 وترجمه آن: ص 23.
(9) اربعين شيخ بهائى: ض 206.
(10) گلزار قدس، به نقل سفينه البحار: ج 6 ص 75.
(11) وسائل الشيعه: ج 16 ص 246.
(12) بحار الاءنوار: ج 8 ص 368، ج 32 ص 321 و331، ج 51 ص 160، ج 68 ص 339.
(13) صحيح مسلم، به نقل ملا على قارى در خاتمه (الجواهر المضيئه) ج 2 ص 475 (الغدير: 10/360).
(14) المغنى: ج 1 ص 116 (شناخت امام ص 34).
(15) الجمع بين الصحيحين حميدى: ج 2 ص 306.
(16) شرح المقاصد: ج 5 ص 239.
(17) الجواهر المضيئه: ج 2 ص 509 (شناخت امام ص 41).
(18) ازاله الغين (شناخت امام ص 42).
(19) ينابيع الموده: ج 3 ص 372.
(20) مناقب آل ابى طالب: ج 1 ص 304.
(21) بريقه المحموديه: ج 1 ص 116 (احقاق: 19/651).
(22) تشريح ومحاكمه در تاريخ آل محمد: ص 166.
(23) اختصاص شيخ مفيد ص 268.
(24) تفسير عياشى: ج 2 ص 303.
(25) تفسير كنز الدقائق: ج 7 ص 460.
(26) مسند طيالسى: ص 259 ح 1913.
(27) مسند احمد: ج 4 ص 96.
(28) معجم كبير: ج 19 ص 388.
(29) شرح نهج البلاغه: ج 9 ص 155.
(30) مجمع الزوائد: ج 5 ص 218.
(31) كنز العمال: ج 1 ص 103 ح 464، ج 6 ص 65 ح 1486.
(32) مجمع الفوائد: ج 2 ص 259 (شناخت امام: 42).
(33) ينابيع الموده: ج 1 ص 351.
(34) محاسن برقى: ج 1 ص 252 ح 475.
(35) الامامه والتبصره: ج 1 ص 377.
(36) اصول كافى: ج 1 ص 377.
(37) غيبت نعمانى: ص 130.
(38) ثواب الاعمال: ص 205.
(39) اختيار رجال كشى: ص 425 ح 799.
(40) تفسير البرهان: ج 1 ص 386.
(41) بحار الانوار: ج 8 ص 362 وج 23 ص 78 و85.
(42) مجمع كبير طبرانى: ج 10 ص 289 ح 10678.
(43) الايضاح، ص 75.
(44) اصول كافى: ج 1 ص 376.
(45) زوائد بزار: ج 1 ص 144، ج 2 ص 143.(شناخت امام: ص 33).
(46) مجمع الزائد: ج 5 ص 244 و255 وكشف الاستار عن زوائد البزار: ج 2 ص 252 ح 1635.
(47) الاحسان بترتيب صحيح ابن حبان: ج 7 ص 49 (شناخت امام: 38).
(48) اصول كافى: ج 1 ص 378 ح 2.
(49) الامامه والتبصره ص 220.
(50) كمال الدين: ج 2 ص 412، 413 و668.
(51) بحار الانوار: ج 23 ص 78 و88.
(52) صحيح مسلم: ج 8 ص 107 (احقاق الحق: 13/85).
(53) حليه الاولياء: ج 3 ص 224.
(1) المعيار والموازنه ص 24.
(2) نقض كتاب العثمانيه ص 29 (الغدير: 10/360).
(3) شرح نهج البلاغه: ج 13 ص 242.
(4) طبقات ابن سعد: ج 5 ص 144.
(5) كنز العمال: ج 1 ص 103 ح 463.
(6) صحيح مسلم: ج 3 ص 1478 ح 1851.
(7) مجمع الزوائد: ج 5 ص 223.
(8) المصنف ابن ابى شيبه: ج 8 ص 605 ح 92.
(9) المطالب العاليه: ج 2 ص 228 ح 2088(شناخت امام: ص 40).
(10) مسند احمد: ج 3 ص 446.
(11) التاريخ الكبير: ج 6 ص 445 ح 2943.
(12) مسند ابى الحسن جوهرى: ج 2 ص 850 ح 2375.
(13) الاموال: ج 1 ص 82 (شناخت امام: ص 32).
(14) كنز العمال: ج 6 ص 65 ح 14861.
(15) ربيع الابرار: ج 4 ص 221 (شناخت امام: 36).
(16) پيرامون معرف امام: ص 8.
(17) المسائل الخمسون: ص 384، مساءله 47.
(18) بحار الانوار: ج 23 ص 94 وج 37 ص 27.
(19) سفينه البحار: ج 6 ص 219.
(20) كنز الفوائد ص 152.
(21) بحار الانوار: ج 23 ص 94 وج 37 ص 27.
(22) سفينه البحار: ج 6 ص 219.
(23) محاسن برقى: ج 1 ص 252 ح 472.
(24) اصول كافى: ج 1 ص 371 ح 5 وص 376 ح 2.
(25) اصول كافى: ج 1 ص 371 ح 5 وص 376 ح 2.
(26) اصول كافى: ج 2 ص 20 و21 پ.
(27) تفسير عياشى: ج 1 ص 252.
(28) رجال كشى: ص 473 ح 899.
(29) بحار الانوار: ج 68 ص 337 و387.
(30) محاسن برقى: ج 1 ص 251 ج 474 وبحار الانوار: ج 23 ص 76.
(31) اصول كافى: ج 1 ص 397.
(32) المسترشد فى امامه اميرالمؤ منين: ص 177.
(33) اختصاص شيخ مفيد: ص 269.
(34) همان مدرك.
(35) عيون الاءخبار: ج 2 ص 58 ح 214.
(36) الفصول المختاره ص 245.
(37) الافصاح ص 28.
(38) مصنفات الشيخ المفيد: ج 7 رساله هفتم الرساله الاولى فى الغيبه ص 12.
(39) سوره اسرارء، آيه 71.
(40) اربعين شيخ بهائى: ص 206.
(1) بحارالانوار: ج 8 ص 368.
(2) ينابيع الموده: ج 3 ص 456.
(3) تشريح ومحاكمه در تاريخ آل محمد: ص 166
(4) نهج البلاغه: خطبه 152. {صبحى صالحى: ص 212}.
(5) سوره اسرارء: آيه 71.
(6) شرح نهج البلاغه: ج 9 ص 155.
(7) سوره اسراء، آيه 71.
(8) الدر المنثور: ج 4 ص 194 وروح المعانى: ج 15 ص 112.
(9) عيون الاءخبار: ج 2 ص 32 ح 61 وتفسير كنز الدقائق: ج 7 ص 455.
(10) تفسير مجمع البيان: ج 6 ص 663.
(11) علل الشرائع: ص 9، كنز الفوائد ص 151 وبحار الاءنوار: ج 5 ص 312، ج 23 ص 83 و93.
(12) سوره روم، آيه 30.
(13) تفسير قمى: ج 2 ص 155 بحار الاءنوار: ج 3 ص 277.
(14) مصباح المتهجد: ص 269، كمال الدين: ص 512، جمال الاسبوع: ص 522، البلد الامين: ص ‍ 306 وبحار الاءنوار: ج 53 ص 187 وج 95 ص 327.
(15) كتابنامه حضرت مهدى (عليه السلام): ج 1 ص 248، ج 2 ص 475 و663.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page