13 «يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا»
14 «هذِهِ النّارُ الَّتِى كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ»
ترجمه:
13. روزى كه دفع مىكنند آنها را به سوى آتش جهنم، دفع به عنف و به سختى.
14. و به آنها مىگويند: اين است آن آتشى كه بوديد شما به او تكذيب
مىكرديد[1].
تفسير:
«يَوْمَ يُدَعُّونَ» يعنى يدفعون. فرق است بين رفع و دفع. دفع دور انداختن است
و رفع برداشتن. و دع به معنى دفع است، يعنى آنها را مىاندازند و دور مىكنند «إِلى
نارِ جَهَنَّمَ» دافع، ملائكؤ غضب الهى هستند كه مأمور مىشوند، كه مىفرمايد: «خُذُوهُ
فَغُلُّوهُ * ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ * ثُمَّ فِى سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُكُوهُ»[2].
«دَعًّا» چه انداختنى! به جبر و عنف و شدت و سختى كه مىفرمايد: «خُذُوهُ
فَاعْتِلُوهُ إِلى سَواءِ الْجَحِيمِ * ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذابِ الْحَمِيمِ * ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ
الْكَرِيمُ»[3] شرحش گذشت كه اعتلى به معنى عنف و شدت است[4].
[دو گروه جهنمى]
«هذِهِ النّارُ الَّتِى كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ» اين هم كلام ملائكه است كه به آنها
مىگويند. و مكذّب نار دو دستهاند: يك دسته، كه منكر معاد و بعث و نشور و بهشت
و جهنم هستند كه مىگويند: «أَفَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ * إِلاّ مَوْتَتَنَا الْأُولى وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ»[5].
دسته دوم، خود را اهل بهشت مىپندارند و از عذاب مصون مىشمارند، مثل يهود و
نصارا و بسيارى از فِرَقِ ضالّه و دُعاة باطله و معاندين.
* * *
[1] . ترجمه ديگر: روزى كه به سوى آتش جهنّم كشيده مىشوند چه كشيدنى13 و به آنان مىگويند:
اين همان آتشى است كه دروغش مىپنداشتيد14.
[2] . بگيريد او را در غُل كشيد. آنگاه ميان آتشش اندازيد. سپس در زنجيرى كه درازى آن هفتاد گز
است وى را در بند كشيد. سوره حاقه: آيات 30 - 32.
[3] . او را بگيريد و به ميان دوزخش بكشانيد. آنگاه از عذاب آب جوشان برسرش فرو ريزيد. بچش
كه تو همان ارجمند بزرگوارى. سوره دخان: آيات 47 - 49.
[4] . ر.ك: همين تفسير: ج19، ص 481، ذيل تفسير آيات 47 - 49 سوره دخان.
[5] . آيا ديگر روى مرگ نمىبينيم، جز همان مرگ نخستين خود؟ و ما هرگز عذاب نخواهيم شد؟! سوره صافات آيات 58 - 59.
آیات 13 و 14
- بازدید: 507