مقدمه مؤلف

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

 بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآله الطيبين الطاهرين
اللهم، صل على ولى امرک القائم المومل... اللهم، انا نشکو اليک فقد نبينا... وعافيه منک تلبسناها برحمتک يا ارحم الرحمين.(18)
سدير صيرفى مى گويد: من به همراه مفضل بن عمر، وابو بصير وابان بن تغلب بر مولايمان امام صادق عليه السلام وارد شديم، ايشان را در حالى که روى خاک نشسته، عبايى از مو با يقه بدون جيب وآستين کوتاه بر دوش انداخته وچون سوگوار جوان از دست داده ى دلسوخته گريه مى کرد ديديم که اندوه از چهره اش مى باريد، قيافه اش دگرگون شده واشک از گونه هايش سرازير شده صورتش را شستشو داده بود ودر همان حال با تضرع مى فرمود: آقاى من! غيبتت خواب از چشمانم گرفت، آسايشم را از بين برد وآرام دلم را بر هم زد. آقاى من! غيبتت براى هميشه دردمند ومصيبت زده ام کرد.
از دست رفتن امامان، يکى پس از ديگرى، سرانجام دوران همگى را به پايان مى رساند، - وکار به زمان غيبت امام منتظر کشيده مى شود-، اگر من بر مصائب وبلاياى پى در پى گذشته اشک مى ريزم وآه مى کشم، مصائب بزرگتر وفجيعتر وبلاهاى دردناکترى در پيش است که با غضب وناراحتى تو- اى حجت خدا- همراه است، وآنها بيشتر اشکم را جارى ساخته ودرونم را مشتعل کرده است.
سدير گفت: (هوش از سر ما رفت ودلمان از ترس اين واقعه هولناک وحادثه هلاکت بار فرو ريخت، گمان کرديم امام عليه السلام خود را براى مصيبت شکننده اى آماده کرده يا فاجعه ى مرگبارى به آن حضرت روى آورده است). به آن حضرت عرض کرديم: اى پسر خيرالبشر يابن رسول الله خداوند چشمانت را نگرياند، اين چه مصيبت عظيمى است که اشکت را جارى کرده وچون باران مى گريي؟ چه چيزى وجود مبارکت را به اين ماتم نشانده است؟)
سدير گفت: (امام عليه السلام نفس بلندى کشيد وآثار ترس، وجودش را فرا گرفت وفرمود: اى واى بر شما، امروز صبح کتاب جفر را که علوم مربوط به مرگ وزندگى ومصيبتها وگرفتاريها وعلم مربوط به همه چيز وآنچه تا روز قيامت واقع مى شود، در آن است وخداوند اطلاع بر آن را مخصوص پيامبر وائمه عليهما السلام قرار داده است، نگاهى کردم ودر مطالب مربوط به تولد قائم ما عليه السلام وغيبت او، وطولانى شدن غيبت وطول عمر آن حضرت ونيز برگشتن بيشتر مردم از دين وبرداشتن رشته اسلام از گردنشان، همان رشته که خداوند در گردنشان انداخته وفرمود: (وکل انسان الزمناه طائره فى عنقه)(19) دقت کردم، دلم سوخت واندوه جانم را فرا گرفت..).(20)
پس از ذکر حديث شريف ومقدماتى که گذشت، در اين کتاب با تکيه بر بعضى از آيات قرآن وروايات پيامبر اکرم وائمه عليهما السلام، درباره ى زندگانى حضرت قائم عليه السلام ومسائل مربوط به آن ونيز رجعت وجمع بين روايات مختلف بحث کرده وبا توضيح مختصرى از خودمان زمينه را براى شناخت بعضى از ويژگيهاى زندگى، غيبت، رجعت وحوادث زمان ظهور آن حضرت مهيا ساختيم.
کتاب را در چهار باب تنظيم کرده وهر باب را به چند فصل تقسيم نموديم وآن را (الشموس المضيئه فى الغيبه والظهور والرجعه) ناميديم.
از خداوند متعال درخواست مى کنيم که ما را بر شناخت مولايمان واداى حقوق آن حضرت در ايام ظهور وغيبت، موفق کرده، در فرج آن امام قائم تعجيل نموده وديدار وهمراهى آن حضرت را روزيمان فرمايد تا کوير جهل خود را از درياى بيکران علم آن حضرت سيراب وآباد کنيم.
بنده ى اميدوار به رحمت پروردگار
على (پهلوانى) سعادت پرور

 

پاورقی:

(18) اقبال الاعمال، ص 60 تا 61 - مولف محترم بخشى از دعاى افتتاح را که در کتاب شريف مفاتيح الجنان در اعمال شبهاى ماه مبارک رمضان آمده است، به نقل از کتاب شريف اقبال الاعمال سيد بن طاووس، به عنوان خطبه ى مقدمه خود برگزيده اند. انتخاب خطبه در متن عربى کتاب علاوه بر موضوعيت ناشى از تناسب براى آغاز مطلب وسنخيت کلام عربى براى ادعيه ى با مضامين عالى ومفاهيم بلند، نوعى براعت استهلال است که بخشهاى مختلف آن را با اصل مقصود در ابواب کتاب، تناسب خاص خود را داراست، اما از آنجا که برگردان اين خطبه به فارسي، بدون توضيحات طولانى وملال آور، نمى تواند اهداف خطبه ى عربى را برآورده نمايد، از ترجمه ى آن صرف نظر کرديم. جويندگانى که اهل تعمق بيشتر هستند به متن دعا در منابع مذکور، مراجعه نمايند.مترجم.
(19) اسراء: 13- مقدرات ونتيجه ى نيک وبد اعمال هر انسانى را رشته ى گردش ساختيم.
(20) کمال الدين، ج 2، ص 352، روايت 50.