پيشگفتار

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

 سلام بر امير مؤمنان وسلام بر غدير وسلام بر استواران بر پيمان غدير. سلام بر آنان که که با صلابت ايستادند ودستاورد غدير را گرامى داشتند. سلام بر آنان که با موج همراه نشدند واسير تند باد حوادث نگرديدند، وتنها به فاصله هفتار روز،(1) برانگيخته غدير را رها نکردند.
ونفرين بر آنان که نه تنها آگاهانه از وى روى برتافتند که پنجه بر رخسارش نيز برکشيدند واز در دشمنى با وى بر آمدند. پيامبر (صلى الله عليه وآله) پيشاپيش ودر همان نيمروز، در ميان همان دشت تفتيده وبر کنار همان آبگير، حال ومال هر دو گروه را روشن فرموده بود که: اللهم وال من والاه وعاد من عاده وانصر من نصره واخذ من خذله(2) سلام بر آنان که پيام غدير را در دل صدها سال درد ورنج وفشار ومحروميت وتحمل شکنجه وآزار، زنده نگهداشتند وبه همان طراوت وشادى، به نسلهاى پس از خود رسانيدند آن سان که گويى اينک گوش جان ما، اين نواى آسمانى پيامبر (صلى الله عليه وآله) را از دل همان صحراى سوزان مى نيوشد که: معاشر الناس، السابقون الى مبايعته وموالاته والتسليم عليه بامره المؤمنين اولئک هم الفائزون فى جنات النعيم.(3)
هان اى مردم، آنان که در بيعت با على (عليه السلام) پيشى گرفته، دوستى او را پيشه کنند وولايتش را گردن نهند، رستگارانى هستند که در بهشت برين جاى دارند. وهمين کلام قاطع است که گامهايمان را در پاسداشت حريم حرمتش استوارتر مى نمايد، وشور واشتياقمان را در دل دوصد چندان مى نمايد. وارج گزارى اين نعمت والا، ما را تا آنجا بالا مى کشد که از عمق جان واز سر ارادت، خداى جهان را سپاس گوئيم که: (الحمد لله الذى هدانا لهذا وما کنا لنهتدى لولا ان هدانا الله)(4) ستايش خدايى را سزاست که ما را بر اين مسير رهنمون گرديد که اگر هدايت او ما را يار راه نمى شد ما خود هرگز چنين راهيابى را نداشتيم ونتوانستيم. وسلام بر همه آنان که پايدار ماندند وماندند، وهيچ گاه تند بادهاى هائل وتفسيرهاى باطل، نتوانست ايشان را بر کرسى مصالحه بنشاند، تا بر سر اسلام امامت معامله نمايند. اينکه آن پيام چه بود وپيامبر (صلى الله عليه وآله) در آن روز چه گفت وچه کرد وبعدها چه شد، با همه روشنى، شفافى، سادگى وصفا، از چنان ژرفائى برخوردار است که گويى از آن آبگير کوچک، اقيانوسى بيکرانه به گستره تاريخ اسلام فراهم آورده که غوطه ورى در اعماق آن، غواصانى کار آزموده چونان مير حامد حسين هندى،(5) وراندن بر امواج بلند آن ناخدايانى طوفان ديده چون علامه امينى(6) را طلب مى کند. کنار زدن پرده هاى تار وکهن تعصب، جهالت، دشمنى وحق پوشى آويخته بر اين صحن وسرا، مردانى چون کاشف الغطاء(7) مى خواهد، ونام وياد سرمايه گذاران از خود گذشته در اين سوداگرى پر مخاطره را بايد در شهداء الفضيله(8) پى گرفت.
سنگدلانى چون ابن حجر را که در الصواعق المحرقه(9) قلم به تجاوز وتعدى بر حريم غدير وغديريان تاريخ گشوده، سزا است که به دست بزرگمردانى چون قاضى نورالله شوشترى سپرد که با الصوارم المهرقه(10) بر مبناى منطق آشنا وديرپاى شيعى به روياروئى با شب پرستان کوردل شتافته اند. هم او که با نگارش احقاق الحق(11) چهره آن حقى را به روشنى نمايان ساخت که پيش از اين، جمعى آن را به تعصبات جاهلى وقوم وقبيله اى، برخى ديگر به دشمنى وحسادت، وگروهى با حرص وولع وخود خواهى وخود بينى، به ابر تيرگى ها گرفتار آورده بودند. وسهل است که همه اين جهد وتلاشها بدان اميد بود که شايد در اين ميانه، برقى بر جهد وگمراهى راه يابد. نام ويادشان هماره زنده باد، وخداى بزرگ همه آنان را پاداشى نيکو دهاد، که تاريخ کهن ديانت ما، بر عرصه فرهنگى با چنين تلاشها وبر چنين پايمردى ها تار وپود از زر گرفته است. بگذريم، خاتميت پيامبر (صلى الله عليه وآله) وگشوده شدن باب ولايت، به مصداق اين کلام که حضرتش الخاتم لما سبق والفاتح لما استقبل(12) در وصف آمده، بذر اميد بر مزرع دلها افشاند، تا بدانجا که اين دين، ديگر روى رکود وسستى نخواهد ديد. گذران زمان وبسيارى دوران، بر آن گرد کدورت نخواهد نشاند، واز شادابى وطراوتش نخواهد کاست، چرا که همواره تا پايان عمر جهان وبه سر آمدن زمان، خداى محافظانى معصوم وبيدار دل بر آن گماشته تا ساحت دين را از پلشتى هر آلاينده اى بپالايند، وهمگان را به واقعيت دين هشيار دارند، تا رشته هاى وساوس اهريمنان از هم گسسته آمده ودمندگان در گره ها (13) تنها عرض خود ببرند وزحمت مات بدارند. بدين سان آورنده اين دين، از ساحل همان آبگير، جاودانگى مکتب خود را به گوش جان جهانيان رسانيد، وچشم اندازى روشن بر افق آينده جهان به رسم آورد.
پيامبر (صلى الله عليه وآله) همان روز وبر کنار همان غدير ودر برابر چشمان همان جمع کثير، پيوند جدايى ناپذير قرآن وعترت، وگره خوردن اسلام وامامت را با بانگ رساى خويش ندا در داد. وهمزمان، دور دست آسمان تاريخ را نيز نشان داد که سرانجام، آخرين ستاره از تبار همان پيشوايان معصوم بر دل آن درخشيدن خواهد گرفت، وجهانى کران تاکران داد ودادگرى به ارمغان خواهد آورد. اين نوشته کوتاه، بر آن است که به شرح گونه اى مختصر بر اين ترسيم زيباى پيامبر (صلى الله عليه وآله) از آن آينده در غدير بپردازد، ودر خلال کلمات وعبارات خود، با تکيه بر بخشهايى از خطابه بلند غدير، به نوعى آن طرح نو را از زبان پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) به خواننده خود بنماياند. واميد که بر اين مهم فائق آيد. بازگرديم به غدير، وشادمانى که سزاست در اين ايام داشته باشيم، وسر بر آسمان برسائيم که: الحمد لله الذى جعلنا من المتمسکين بولايه امير المؤمنين (عليه السلام) والائمه عليهم السلام.(14) آرى بيائيد تا به شادى، اين ايام را گرامى داريم، به بيدارى، پيام غدير را دريابيم، بر آن پاى بفشاريم واستوارانه بر جاى بمانيم، از حال وروز پيمان شکنان اين عهد الهى عبرت آموزيم، وسرانجام امروز پيام وکلام وواقعيت غدير را به تمامى ويکجا در وجود مولاى بزرگوارمان آن وارث غدير وآن يوسف عزيز حجه بن الحسن المهدى (عجل الله تعالى فرجه) شاهد باشيم. وزير لب زمزمه کنيم که:
نسيم رحمت وزيد، دهر کهن شد جوان
مسند حشمت رسيد به خسرو خسروان
 
نهال حکمت دميد، پر ز گل ارغوان
حجاب ظلمت دريد ز آفتاب منير(15)

 

پاورقی:
(1) واقعه غدير در 18 ذى الحجه سال 10 هجرى اتفاق افتاد. ورحلت پيامبر صلى الله عليه وآله، درست هفتاد روز بعد، در 28 صفر سال 11 هجرى به وقوع پيوست. بلا فاصله پس از اين حادثه، وقايع جانسوز پس از رحلت صورت گرفته، وچنان دگرگونى شگرف وبى سابقه اى به بار آمد که گوشه اى از آن را مى توان در اين بخش از دعاى ندبه شاهد بود که: والامه مصره على مقته، مجتمعه على قطيعه رحمه واقصاء ولده الا القليل ممن وفى لرعايه الحق فيهم. (امت بر نابودى او پاى مى فشرد، وبر قطع رشته هاى پيوسته به او ودور کردن فرزندانش گرد آمده بود، جز تعداد اندکى که همچنان بر رعايت حق آنان پايدار مانده بودند).
(2) خدايا! دوستداران او را دوست بدار، دشمنان او را دشمن شمار، يارانش را يارى رسان، وآنان که او را وا مى رهانند، تو نيز رها کن. اين عبارت از دعاى ندبه نقل شده، وشبيه به همين مضامين در ديگر آثار واخبار نيز آمده که روايتگر حادثه غدير مى باشد. به عنوان نمونه، در متن خطبه غدير، از قول پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله) آمده است که: اللهم وال من والاه وعاد من عاداه والعن من انکره واغضب على من جحد حقه.
(3) پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله) - بخشى از خطبه غدير.
(4) قرآن مجيد، سوره اعراف، آيه 33.
(5) سيد حامد حسين نيشابورى لکهنويى متوفى 1306 قمرى، صاحب کتاب بى نظير عبقات الانوار. براى شناخت کتاب ونويسنده آن، مراجعه شود به گفتار مفصل آقاى سيد على ميلانى در جلد اول کتاب نفحات الازهار فى خلاصه عبقات الانوار.
(6) علامه شيخ عبد الحسين امينى (متوفى 1390 قمرى)، صاحب کتاب بزرگ الغدير. درباره اين کتاب ونويسنده آن، مراجعه شود به دو کتاب حماسه غدير، ويادنامه علامه امينى.
(7) آيه الله شيخ محمد حسين کاشف الغطاء (متوفى 1373 قمرى)، از مراجع تقليد نجف، ودانشمندان بزرگ شيعه در نيمه دوم قرن 13، صاحب کتاب اصل الشيعه واصولها وآثار ديگر. بهترين شرح حال او، در مقدمه کتاب جنه الماوى، (چاپ تبريز 1397)- که مجموع نوشته هاى مختصر وپراکنده آن فقيد است - درج گرديده است.
(8) نام کتابى که مرحوم علامه امينى نوشته، وشرح حال گروهى از عالمان شهيد شيعه را در فاصله قرن چهارم تا چهاردهم آورده است. ترجمه فارسى اين کتاب به نام شهيدان راه فضيلت منتشر شده است.
(9) شهاب الدين احمد بن محمد بن حجر هيتمى مکى (متوفى 973)، از دانشمندان شافعى، که کتاب الصواعق المحرقه را بر رد شيعه نوشته است.
(10) الصوارم المهرقه، از آثار جاودانه شهيد قاضى نورالله شوشترى (شهيد در 1019) که در پاسخ به مطالب ابن حجر نوشته است. اين کتاب، به اهتمام مرحوم سيد جلال الدين محدث ارموى چاپ شده است.
(11) علامه حلى، کتابى به نام نهج الحق وکشف الصدق در اثبات حقانيت تشيع وامامت نگاشت. فضل الله بن روزبهان خنجى، در رد آن، کتاب ابطال الباطل را نوشت. در پاسخ به نوشته هاى فضل بن روزبهان، شهيد بزرگوار قاضى نورالله، کتاب احقاق الحق وازهاق الباطل را نوشت، که با تعليقات مرحوم آيه الله مرعشى نجفى، تا کنون بيش از سى جلد آن منتشر شده است. در مورد شرح حال وآثار ارزشمند قاضى نورالله، مراجعه شود به رساله مرحوم سيد جلال الدين محدث ارموى در مقدمه الصوارم المهرقه ورساله آيه الله مرعشى در مقدمه احقاق الحق که دو ماخذ بسيار مهم ونفيس در شناخت قاضى نورالله به شمار مى رود.
(12) نهج البلاغه خطبه 71، بحار الانوار ج 100 ص 138 حديث 12 وص 272 حديث 13 وص 293 حديث 20: پيامبر - به سلسله نبوت - پايان بخشيده و- راه امامت را براى آينده - گشوده است.
(13) اشاره به آيه 3 سوره فلق: ومن شر النفاثات فى العقد.
(14) دعايى که خواندن آن در روز غدير، در هنگام ديدن برادران دينى وارد شده است. (مفاتيح الجنان).
(15) اين ابيات، از قصيده زيبا وبلند غديريه است که توسط مرحوم آيه الله شيخ محمد حسين غروى اصفهانى سروده شده است.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page