ملاقات با امام زمان (60)

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

 يکى از صفات حسنه انسان که يقينا او را به امام زمان (عليه السّلام) نزديک مى کند امر به معروف ونهى از منکر است، اين عمل پر ارزش که ناشى از يک صفت انسانى محض است به قدرى اهميّت دارد که نظام دين مقدّس اسلام بيشتر از هر چيز به آن بستگى دارد.
اگر جامعه اى در مقابل بديها وخوبيها بى تفاوت باشد وبراى آنها خوبى وبدى فرقى نداشته باشد آن جامعه حيات دينى وانسانى خود را از دست داده است.
مردمى که امر به معروف ونهى از منکر دارند روزبروز ترقّى مى کنند وبه رشد خود مى افزايند.
عالمى که در مقابل بدعتها وانحرافها وظلمها بى تفاوت است وامر به معروف ونهى از منکر نمى کند نمى تواند خود را از ياران حضرت بقيّة اللّه روحى فداه بداند.
مرحوم آقاى حاج شيخ محمّد تقى بافقى يکى از آن کسانى است که در اين صفت معروفيّت فوق العاده اى دارد ودر زمان رضاشاه که اختناق وظلم وگناه به اوج خود رسيده بود او قد علم کرده، امر به معروف ونهى از منکر مى کرد وحتّى اعمال ضدّ دينى رضاشاه را تقبيح مى نمود.
او مکرّر در اين راه به زندان افتاد وتبعيد شد ولى در عين حال از انجام وظيفه خودش؟ دست نکشيد ولحظه اى از اين خدمت ارزنده کوتاهى نکرد ولذا مکرّر به محضر حضرت بقيّة اللّه روحى فداه مشرّف شد واز آن وجود مقدّس بهره هاى زيادى برد که ما بعضى از قضاياى او را در جلد اوّل کتاب ملاقات با امام زمان (عليه السّلام) نوشته ايم ودر اينجا سرگذشت ديگرى از ايشان را براى شما نقل مى کنيم.
در کتاب مسجد جمکران مى نويسد:
آقاى سيّد مرتضى حسينى که يکى از سادات متديّن قم بوده است مى گويد:
شبهاى پنج شنبه در خدمت مرحوم آية اللّه آقاى حاج شيخ محمّد تقى بافقى به مسجد جمکران مى رفتيم.
در يکى از شبهاى زمستان که برف سنگينى آمده بود من در منزل نشسته بودم، ناگهان بيادم آمد که شب پنج شنبه است، ممکن است آية اللّه بافقى به مسجد بروند.
ولى از طرفى چون آن وقتها مسجد جمکران راه ماشين رو نداشت ومردم مجبور بودند که آن راه پياده بروند وبه قدرى برف روى زمين نشسته بود که ممکن نبود کسى بتواند آن راه را راحت بپيمايد با خودم فکر مى کردم که معظّم له به مسجد نمى روند.
به هر حال دلم طاقت نياورد از منزل بيرون آمدم، بيشتر مى خواستم آية اللّه بافقى را پيدا کنم ونگذارم به مسجد جمکران بروند. به منزلشان رفتم، در منزل نبودند. به هر طرف سراسيمه سراغ ايشان را مى گرفتم تا آنکه به ميدان مير که سر راه مسجد جمکران است رسيدم. در آنجا دوست نانوائى داشتم که وقتى ديد من اين طرف وآن طرف نگاه مى کنم از من پرسيد:
چرا مضطربى وچه مى خواهى؟ گفتم:
نمى دانم که آيا آقاى آية اللّه بافقى به مسجد جمکران رفته اند يا در قم امشب مانده اند؟! نانوا گفت:
من او را با چند نفر از طلاّب ديدم که به طرف مسجد جمکران مى رفتند!! من با شنيدن اين جمله خواستم پشت سر آنها بروم که آن دوست نانوايم گفت:
آنها خيلى وقت است رفته اند شايد الا ن نزديک مسجد جمکران باشند.
من از شنيدن اين جمله بيشتر پريشان شدم وناراحت بودم که مبادى در اين برف وکولاک آنها به خطرى بيافتند.
به هر حال چاره اى نداشتم به منزل برگشتم ولى فوق العاده پريشان ومضطرب بودم، خوابم نمى برد.
تا آنکه نزديک صبح مرا مختصر خوابى ربود در عالم رؤ يا حضرت ولى عصر (عليه السّلام) را ديدم که وارد منزل ما شدند وبه من فرمودند:
سيّد مرتضى چرا ناراحتى؟ گفتم:
اى مولاى من ناراحتيم براى آقاى حاج شيخ محمّد تقى بافقى است زيرا او امشب به مسجد رفته ونمى دانم به سر او چه آمده است!! فرمود:
سيّد مرتضى گمان مى کنى ما از حاج شيخ دوريم همين الا ن به مسجد رفته بودم ووسائل استراحت او وهمراهانش را فراهم کردم.
از خواب بيدار شدم به اهل منزل اين بشارت را دادم وگفتم:
در خواب ديده ام که حضرت ولى عصر (عليه السّلام) وسائل راحتى آقاى حاج شيخ محمّد تقى بافقى را فراهم کرده اند.
اهل بيتم هم چون به همين خاطر مضطرب بود خوشحال شد ومن فرداى آن شب که از منزل بيرون رفتم به يکى از همراهان آية اللّه بافقى برخوردم گفتم:
ديشب بر شما چه گذشت؟ گفت:
جايت خالى بود، ديشب اوّل شب آية اللّه بافقى ما را به طرف مسجد جمکران برد ما يا به خاطر شوقى که در دلمان بود ويا کرامتى شد مثل آنکه ابدا برفى نيامده وزمين خشک است به طرف مسجد جمکران رفتيم وخيلى هم زود به مسجد رسيديم ولى وقتى به آنجا رسيديم ودر آنجا کسى را نديديم وسرما به ما فشار آورده بود، متحيّر بوديم که چه بايد بکنيم.
(آخر آن زمانها مسجد جمکران ساختمانى نداشت وفقط يک مسجد بسيار غريبى بود که در وسط بيابان افتاده بود وتنها خواصّ به آن مسجد مى رفتند واز بهره هاى معنوى آن استفاده مى کردند).
ناگهان ديديم سيّدى وارد مسجد شد وبه حاج شيخ گفت:
مى خواهيد براى شما لحاف وکرسى وآتش بياوريم.
آية اللّه بافقى با کمال ادب گفتند:
اختيار با شما است.
آن سيّد از مسجد بيرون رفت پس از چند دقيقه لحاف وکرسى ومنقل وآتش آورد وبا آنکه در آن نزديکى ها کسى نبود وسائل راحتى ما را فراهم فرمود.
وقتى مى خواست از ما جدا شود يکى از همراهان به او گفت:
ما بايد صبح زود به قم برگرديم اين وسائل را به که بسپاريم.
آن سيّد فرمود:
هر کس آورده خودش مى برد واو رفت ما در فکر فرو رفته بوديم که اين آقا اين وسائل را از کجا به اين زودى آورده، زيرا آن اطراف کسى زندگى نمى کند واگر مى خواست آنها را از دِه جمکران بياورد اوّلا در آن شب سرد وکولاک برف کار مشکلى بود وثانيا مدّتى طول مى کشيد.
بالاخره شب را با راحتى بسر برديم وصبح هم که از آنجا بيرون آمديم آن وسائل را همانجا گذاشتيم.
من به او جريان خوابم را گفتم ومعلوم شد که حضرت بقيّة اللّه روحى فداه هيچ گاه دوستانش را وانمى گذارد وبه آنها کمک مى کند وبراى مرحوم آقاى حاج شيخ محمّد تقى بافقى جريانات ديگرى هم از اين قبيل اتّفاق افتاده است که در بين دوستانش معروف است.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page