راههاى اظهار محبت به ائمه عليهم السلام

(زمان خواندن: 9 - 18 دقیقه)

 پس از بيان اهميت به اهل بيت رسول خدا صلى الله عليه و آله و علت اين همه سفارشات به محبت ايشان ، بايد معلوم شود كه اظهار محبت به ايشان راههاى مختلفى دارد كه براى احياى امر ايشان ، به تمامى آنها سفارش ‍ فرموده اند و تعدادى از آن راهها از جمله شعائر شيعه مى باشد، و خواسته اوليه ايشان ، پيمودن تمامى اين راهها با كيفيت كامل مى باشد كه در تكامل پيروان ايشان نقش مهمى را ايفا مى كند و نشانه مرتبه كامل محبت مى باشد و در غير اين صورت انجام هر يك از اين راهها تاءثير مخصوص و محدود خود را دارند و نشانه مرتبه پايين تر محبت مى باشد و آنها عبارتند از:
الف - تبعيت كامل در تمامى دستوراتشان : اين مطلب اولين و اصلى ترين راه ابراز محبت به ايشان مى باشد زيرا همان طور كه قبلا بيان شد لازمه محبت به كسى انجذاب به طرف اوست به گونه اى كه انسان آن طور كه او مى خواهد بوده باشد و رواياتى كه در صفات (473) شيعه آمده است نظر به اين دسته از افراد دارد، البته معنايش اين نيست كه اگر اين نشانه بتمامى معنا در انسان نباشد شيعه نيست بلكه شيعه كامل و حقيقى نيست و از محبين مى باشد و تبعيت در هر درجه اى باشد مطلوب و سفارش شده است .
ب - ذكر فضايل ايشان : يكى از راههاى اظهار محبت نسبت به ايشان - كه در طول تاريخ نقش مهمى در احياء مرام و دين و كمالات ايشان داشته است -، ذكر فضايل ايشان است كه هم تاءثير فردى دارد و هم تاءثير اجتماعى ، بويژه ذكر فضايل اميرالمؤ منين على بن ابيطالب عليه السلام كه دشمنان اسلام بعد از رسول خدا صلى الله عليه و آله همواره در صدد مخفى كردن فضايل آن حضرت بوده اند از راه ممنوع كردن ذكر حديث از رسول خدا صلى الله عليه و آله و در مقابل ترويج و تاءييد جعل احاديث دروغين درباره دشمنان آن حضرت و در تحت فشار قرار دادن محبين و شيعيان آن حضرت و... و از معجزات باهره آن مولى الموحدين و مولى الكونين آن است كه با تمامى اين فشارها بر آن حضرت و اهل بيت گرامش و ذرارى ايشان و محبين و شيعيانشان و آزار و شكنجه ها و زندانها و كشتنها، فضايل آن حضرت از تمامى ائمه عليهم السلام و اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله فراوان تر است به گونه اى كه اهل سنت نيز نتوانسته اند آنها را مخفى كنند و حتى رواياتى در باب ثواب ذكر فضايل آن حضرت و اينكه نگاه به آن حضرت عبادت است نقل كرده اند، از اين جهت ذكر فضايل آن حضرت اين همه آثار دارد و امام صادق عليه السلام به واسطه پدران بزرگوارش ‍ عليهم السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه فرمودند: ان الله تعالى جعل لاخى على بن ابيطالب عليه السلام فضائل لايحصى عددها غيره فمن ذكر فضيلة من فضائله مقرا بها غفر الله له ما تقدم من ذنبه و ما تاءخر و لو وافى القيامة بذنوب الثقلين ، و من كتب فضيلة من فضائل على بن ابيطالب عليه السلام لم تزل الملائكة تستغفرله ما بقى لتلك الكتابة رسم ، و من استمع الى فضيلة من فضائله غفرالله له الذنوب التى اكتسبها بالاستماع ، و من نظر الى كتابة فى فضائله غفرالله له الذنوب التى اكتسبها بالنظر، ثم قال رسول الله صلى الله عليه و آله ، النظر الى على بن ابيطالب عليه السلام عبادة و ذكره عبادة ، و لايقبل ايمان عبد الا بولايته و البرائة من اعدائه (474)، (همانا خداوند متعال براى برادرم على بن ابيطالب عليه السلام فضايلى را قرار داده است كه غير او نمى تواند عددش را بشمارد پس كسى كه فضيلتى از فضايل آن حضرت را ذكر كند در حالى كه اقرار به آن داشته باشد خداوند گناهان گذشته و آينده اش را مى آمرزد هر چند به اندازه گناه جن و انس باشد، و كسى كه فضيلتى از فضايل على بن ابيطالب عليه السلام را بنويسد همواره ملائكه براى او استغفار مى كنند تا وقتى كه اثرى از آن نوشته باقى است ، و كسى كه به فضيلتى از فضايل آن حضرت گوش دهد خداوند گناهانى را كه با گوشش كسب كرده مى آمرزد و كسى كه به نوشته اى در فضايل آن حضرت نگاه كند خداوند گناهانى را كه با چشم انجام داده است مى آمرزد، سپس رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: نگاه كردن به على بن ابيطالب عليه السلام عبادت است و ياد كردن او عبادت است ، و ايمان بنده اى قبول نمى شود مگر به ولايت او و بيزارى از دشمنانش ) - ممكن است مراد از گناهان گذشته و آينده در اول حديث ، گناهان زبان باشد به شهادت قسمتهاى بعد از آن و مراد از گناهان آينده ، موفقيت به ترك گناهان در آينده باشد آن هم گناهان غير عمدى كه با مرام و مذهب على بن ابيطالب عليه السلام ضديت نداشته باشد به دليل اينكه در اين روايت مى فرمايد: معتقد به آن فضيلت باشد، در حالى كه با بحثهاى گذشته و بيان ائمه عليهم السلام در اين رابطه ثابت شد كه گاهى كثرت گناهان عمدى ، اصل ايمان و ولايت را زايل مى كند -.
ذكر فضايل ائمه عليهم السلام مخصوصا على بن ابيطالب عليه السلام آن قدر مهم است كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايند: زينوا مجالسكم بذكر على بن ابيطالب عليه السلام (475)؛ مجالس خود را با ياد على بن ابيطالب عليه السلام زينت كنيد) ذكر فضايل ايشان عليهم السلام به هر صورت كه باشد مطلوب است چه در قالب بيان احاديث يا اينكه احاديثشان به صورت نثر و ترجمه يا در قالب شعر باشد تا جايى كه امام صادق عليه السلام مى فرمايد: (كسى كه درباره ما شعرى گويد خداوند براى او خانه اى در بهشت بنا مى كند (476)) و نيز فرمود: (كسى درباره ما شعرى نمى گويد مگر اينكه به روح القدس مؤ يد مى شود(477)) البته اين فضايل براى كسى است كه به آنچه مى سرايد معتقد بوده و در آن پابرجا باشد و زبانش با قلبش تا آخر مداح اهل بيت باشد نه اينكه از آن برگردد يا دشمنان ايشان را نيز در غير حال تقيه تمجيد كند همان طور كه اين سخن را پيامبر اكرم صل الله عليه و آله به حسان بن ثابت فرمود(478) پس از اينكه قضيه غديرخم را به شعر درآورد. و نظير اين كلام را امام باقر عليه السلام به كميت شاعر فرمود، البته ائمه عليهم چنين شعرايى را - كه در زمان غربت و محدوديت و محروميت ايشان را بيان فضائلشان براى مردم و حكام ظلم ، از ايشان دفاع مى كردند - ترغيب و ترويج كرده و ايشان را تمجيد و تكريم مى كردند همان طور كه نسبت به فرزدق (479) شاعر و كميت (480) و دعبل غزاعى (481) و امثال آنها انجام مى دادند حتى اگر لغزشهايى هم داشتند كمكشان كرده و مى كنند تا با حالت توبه از اين عالم بروند همان طور كه نسبت به سيد حميرى (482) - از شعراى زمان امام صادق عليه السلام - اين گونه عنايت كردند به طورى كه از نظر مذهب از طرفداران مذهب بود و به واسطه امام صادق عليه السلام مستبصر شد و از نظر عملى هم لغزشى داشت و از آن توبه كرد. البته بايد توجه داشت تا در بيان فضايل ايشان ، مبتلا به غلو نگرديد به گونه اى كه ايشان را در حد خدايى و به طور مستقل در وجود و كمالات وجوديه معرفى كنيم همچنان كه ائمه عليهم السلام از اين امر شيعيان و محبينشان را اكيدا منع كرده و در برابر غاليان بشدت مقاومت مى كردند و ايشان را از خود طرد كرده و لعنشان مى كردند و مى فرمودند: (بپرهيزيد از غلو درباره ما و بگوييد كه ما بندگان مربوب خداييم و در فضيلت ما هر چه مى خواهيد بگوييد(483))، همان طور كه در برابر كسانى كه امامت ايشان يا فضايلشان را انكار مى كردند بشدت مقاومت مى كردند. پس بهتر آن است كه به بيان فرمايشات خودشان درباره خويش ‍ اكتفاء شود و هر مطلبى هر چند حق باشد هر جايى بازگو نشود تا مبادا سبب انكار ناآگاهان قرار گرفته و آنها را هم از درك فيوضات ائمه عليهم السلام محروم شوند همچنان كه سفارش ايشان (484) همين گونه است .
ج - نشر معارف ائمه عليهم السلام : يكى از مهم ترين راههاى ابراز محبت به اهل بيت عصمت عليهم السلام بيان معارف ايشان است اعم از اعتقادات ، اخلاقيات يا وظايف عملى ، براى كسانى كه اهليت داشته باشند يا اجتهادا با دارا شدن شرايطش و يا به صورت تقليد از صاحبان فتوا و صاحب نظران مطمئن در معارف دين ، از اين جهت امام صادق عليه السلام مى فرمايد: (عالمى كه با عملش نفع برد - برده شود - از عبادت هفتاد هزار عابد - كه عالم نباشد - برتر است (485)). و نيز مى فرمايد: (يك ركعت نماز فقيه برتر است از هزار ركعت نمازى كه عابد - بدون علم - مى خواند(486)) و در رابطه با فضيلت تعليم مردم و آداب آن و نهى از كتمان علم از اهلش و مذمت گمراه كردن مردم و نهى از سخن گفتن بدون علم و داشتن شرايطش ‍ روايات (487) زيادى از ائمه عليهم السلام صادر شده است .
د - دوستى با دوستان ايشان و دشمنى با دشمنانشان : اين قسمت را قبل از اين بيان كرديم .
ذ - ذكر مصائب ائمه عليهم السلام : يكى ديگر از راههاى ابراز علاقه به ايشان و بيزارى از دشمنانشان ، بيان ظلمهايى است كه برايشان از طرف غاصبين حقشان روا داشته شده و نيز تشكيل مجالسى در اين رابطه ، و گريه كردن بر آن مصايب ، كه اين يكى از راههاى بسيار مهم در بيان حقانيت ايشان و باطل بودن دشمنانشان ، و زياد شدن محبت به ايشان و كينه دشمنانشان ، مى باشد و ائمه عليهم السلام نيز خودشان در تشكيل اين مجالس و بيان ظلمهايى كه بر ايشان رفته است كوشا بودند(488) و ديگران را نيز سفارش به تشكيل اين مجالس و شعر گفتن درباره مصايبشان مى كردند(489) تا اين وقايع در طول تاريخ باقى بماند و به بوته فراموشى گذارده نشود و هر نسلى بتواند با فهميدن راه حق و باطل ، راه خود را انتخاب كند و آن دين خاتمى كه نجات دهنده تمامى بشريت است آشكار شود و مبانى آن در پرتو اين مجالس بازگو شده و به عالم برسد تا بر همگان اتمام حجت شده و مقدمه آمادگى براى حكومت جهانى حقه ولى الله الا عظم عجل الله تعالى فرجه الشريف گردد، از اين جهت ثوابهاى بسيارى براى گريه بر مصايب ايشان ذكر شده ،(490) زيرا حقيقت گريه كه در اثر تحريك احساسات انسان جارى مى شود اگر بر محور فهم حقيقت باشد انسان را در همان مسير مى اندازد، امام صادق عليه السلام به فضيل مى فرمايد: تجلسون و تحدثون ؟ قال : نعم جعلت فذاك قال : ان تلك المجالس احبها فاحيوا امرنا يا فضيل ! فرحم الله من احيى امرنا، يا فضيل ! من ذكرنا او ذكرنا عنده فخرج من عينه مثل جناح الذباب غفرالله له ذنوبه و لو كانت اكثر من زبد البحر (491)، (آيا مى نشينيد و گفتگو مى كنيد؟ عرض كرد: بلكه فدايت شوم ، حضرت فرمود: همانا اين مجالس را دوست دارم پس امر ما را احيا كنيد، اى فضيل ! پس ‍ خداوند رحمت كند كسى را كه امر ما را احيا مى كند، اى فضيل ! كسى كه ما را ياد كند يا ما را نزدش يا كنند پس ، از چشمش به مقدار بال مگسى اشك خارج شود خداوند گناهانش را هر چند بيشتر از كف دريا باشد مى آمرزد).
ياد مصايب ايشان آنچنان محرك فرد و جامعه به طرف ظلم ستيزى و حق طلبى مى شود كه علاوه بر ثوابهاى زيادى كه بر گريه بر ايشان ذكر شده كه علتش شايد آن مطلبى باشد كه ذكر شد - ناله و فرياد كردن در مصائبشان مطلوب دانسته شده و امام صادق عليه السلام مى فرمايد: (هر ناله و فرياد و گريه اى مذموم است جز ناله و فرياد و گريه بر امام حسين عليه السلام (492)) علاوه بر اينها مى فرمايد: (تنفس غمگين به خاطر ظلم به ما تسبيح است و هم و غمش براى ما عبادت است (493)) ناراحت شدن و متاءثر شدن در برابر ظلم ظالم كه حكايت از نارضايتى نسبت به اعمال او مى كند آن قدر مهم است و عملا انسان را در مقابله با ظالم قرار مى دهد، كه اگر به واسطه آن اشك از چشم انسان جارى شود حتى بر يكى از شيعيان ايشان ، انسان را مستحق بهشت مى نمايد لذا امام باقر عليه السلام مى فرمايد: (كسى كه اشكش جارى شود براى اما به سبب خونى كه از ما ريخته شده يا حقى كه از ما كم شده يا آبرويى كه از ما دريده شده يا از يكى از شيعيان ما، خداوند متعال او را به واسطه آن در مدت طولانى در بهشت جا مى دهد(494)) البته بايد هدف از تشكيل مجالس عزا و شعر گفتن و گرياندن و گريه كردن بزرگداشت اهداف ائمه عليهم السلام باشد نه خودنمايى و خودآرايى يا تزيين مجالس به امورى كه مورد غضب و نارضايتى ايشان است زيرا فرموده اند: (خداوند ايشان را به رحمت اختصاص داده و به واسطه آن ايشان را بر خلقش فضيلت داده است (495)). پس براى اينكه در جهت رحمت الهى قرار گيريم - كه گريه خود نمونه آشكارى از ظهور رحمت است -، بايد مجالس خود را هر چه ساده تر از آلايشها و پيرايه ها تشكيل داد تا روح انسان به آنها مشغول و اموال نيز در اين جهت ، بى هدف صرف شود و از آن هدف اصلى بازمانيم و اگر به واسطه برپايى اين شعائر الهى به طرف ظهور رحمت الهى در خود و جامعه قدم برداريم معلوم مى شود آنها مورد رضايت الهى و ائمه عليهم السلام بوده است همچنان كه در طول تاريخ تشيع تا حدود زيادى اين گونه بوده است و در سايه پربركت اين مجالس عزا، چه دلهايى نرم و رقيق شده و چقدر معارف اصيل اسلام و ائمه بازگو شده و مى شود و چقدر از مستمندان دستگيرى شده و چه مقدار مبداء تحولات روحى و فكرى و سياسى در جامعه گرديده است به گونه اى كه تمامى اقوام و ملل و مذاهب اسلامى از اين بركات و ايثارگريها محرومند تا جايى كه انقلاب عظيم پرشكوه جمهورى اسلامى به رهبرى بزرگ مرجع دينى شيعه حضرت امام خمينى قدس سره الشريف مبدئش از بزرگداشت محرم و صفر شروع شد. و به پيروزى رسيد و دشمنان ائمه عليهم السلام تاءثير اين گونه مجالس را مى دانستند از زمان ائمه عليهم السلام تا اين اواخر - رضاخان در ايران ، آتاترك در تركيه ، وهابيت در عربستان و... - از برپايى هر چه باشكوه و پرمحتواى آنها جلوگيرى مى كردند بويژه نسبت به امام حسين (496) عليه السلام و قبر شريفش و زيارت آن مرقد مطهر حساسيت عجيبى داشته تا جايى كه بارها آن را خراب كردند و از رفتن به زيارتشان مخالفت به عمل مى آوردند و مى آورند لكن با وجود تمامى اين ممنوعيتها و محروميتها نور الهى ائمه عليهم السلام روز بروز جلوه اش بيشتر شده و مشتاقانى را از سراسر عالم به ايشان متمايل بوده است و در برابر، دشمنانشان روز بروز نزد انسانهاى آگاه و با فطرت سالم ، منفورتر گرديده اند تا حديكه جز لعن و نفرين روز افزون براى ايشان نمانده است . خداوند متعال مى فرمايد: يريدون ان يطفئوا نور الله بافواههم و يابى الله الا ان يتم نوره و لو كره الكافرون (497)، (مى خواهند نور خداوند را با دهانشان خاموش كنند و خدا نورش را تمام مى كند هر چند كافران از آن ناراحت باشند).
ر - توسل به ائمه عليهم السلام : يكى از مهم ترين راههاى اظهار محبت به ائمه عليهم السلام واسطه قرار دادن ايشان است در امور و مشكلاتمان به درگاه خداوند متعال تا اينكه آنها به نتيجه برسند و در غير اين صورت هيچ گاه به نتيجه نخواهد رسيد زيرا از نظر عقل و شرع حق تعالى فيوضاتش را به واسطه وسايط فيض اجرا مى كند، البته اين امر به واسطه محدوديت قدرت او نيست بلكه به واسطه محدوديت قابل است چون موجودى كه در نهايت محدوديت است توان گرفتن فيض را از خداوندى كه كمال مطلق است ، ندارد بلكه وسايطى (كه به افاضه خودش سنخيتى با آن كمال مطلق را دارند) اول فيض را دريافت كرده - اول غير زمانى - سپس به مادون خود افاضه مى كنند به گونه اى كه آن وسايط در طول فاعليت حق تعالى مى باشند نه در عرض فاعليت او كه خداوند در فاعليت كنار رفته باشد و دست روى دست بگذارد همچنان كه يهود(498) و مشركين معتقدند، قرآن كريم به اين وسايط تصريح دارد در مسئله تدبير(499) عالم و توفى ،(500) جان گرفتن و مسئله وحى (501)... كه در عين حالى كه اين افعال به حق تعالى ذاتا و استقلالا نسبت دارد: كل يوم هو فى شاءن (هر روزى در كارى است )، به وسايط نيز تبعا و به مشيت الهى نسبت دارد و اساسا ديدگاه توحيدى خالص اين چنين ديدگاهى است ، لذا در مسئله بيعت رضوان كه مسلمانان با پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بيعت كردند مى فرمايد:(502) با خدا بيعت كردند، و امام صادق عليه السلام نيز مى فرمايد: (خداوند اباء دارد از اينكه اشياء و امور را جز به واسطه اسباب جارى كند پس براى هر چيزى سببى قرار دارد... آن رسول خدا و ما هستيم (503))، از اين جهت قرآن كريم مى فرمايد: ولله الاسماء الحسنى فادعوه بها (504)، (براى خداوند اسمهاى نيكوترى است پس او را با آنها بخوانيد) در عين حال كه در آيات بسيارى امر به خواندن خويش مى فرمايد، پس معلوم مى شود خواندن او به واسطه اسماى حسنايش خواندن خودش مى باشد و بايد او را از اين طريق خواند، لذا در دنباله آيه مى فرمايد: رها كنيد كسانى را كه در اسماى او كجروى دارند كه ايشان به سزاى اعمالشان بزودى خواهند رسيد - يعنى خدا را به واسطه اسماء نمى خوانند يا اسماء را به طور صحيح نمى فهمند و نمى خوانند - و امام صادق عليه السلام در بيان آيه مى فرمايد:(505) (به خدا سوگند ما اسماى حسنائى هستيم كه خداوند از بندگان عملى را جز به معرفت ما قبول نمى كند) و چون ائمه عليهم السلام كامل ترين اسماى الهى و نزديكترين وسايط فيض به حق تعالى مى باشند، بايد در تمامى امور بويژه مشكلات به ايشان متوسل شويم ، امام باقر عليه السلام مى فرمايد: من دعا الله بنا افلح و من دعاه بغير ناهلك و استهلك (506)، (كسى كه خدا را به واسطه ما بخواهد رستگار شده و كسى كه خدا را به غير ما بخواند هلاك شده و طلب هلاكت كرده است ) و انبياء بزرگ الهى نيز براى رفع مشكلاتشان ماءمور(507) بودند خداوند را به واسطه ايشان بخوانند، در حالى كه خودشان در مرتبه اى ، براى امتشان واسطه فيض الهى بودند، از اين جهت فرستادن صلوات بر محمد و آل محمد عليهم السلام قبل از دعا كردن و بعد از آن مستحب است و تا بر ايشان صلوات فرستاده نشود دعا بالا(508) نمى رود. در كتابهاى معتبر(509) توسلاتى از ناحيه ائمه عليهم السلام براى رفع مشكلات گوناگون براى ما بيان شده است كه آنها تجربه نيز شده است .
ز - زيارت ائمه عليهم السلام : يكى از وسايل ابراز محبت به ائمه عليهم السلام زيارت كردن ايشان است چه در حال حيات يا در حال موت ايشان ، همچنان كه اين امر نزد عقلا اين چنين است كه هر كس ، شخصى را دوست داشته باشد براى ابراز محبتش به زيارت و ديدن محبوبش مى رود و از ملاقات با او لذت مى برد، لذا امام رضا عليه السلام مى فرمايد: ان لكل امام عهدا فى عنق اوليائه و شيعته و ان من تمام الوفاء بالعهد و حسن الاداء زيارة قبورهم ، فمن زارههم رغبة فى زيارتهم و تصديقا بما رغبوا فيه كان ائمتهم شفعائهم يوم القيامة (510) (براى هر امامى عهد و پيمانى در گردن دوستان و شيعيانش مى باشد و از وفاى تام به عهد و اداى نيكوى آن ، زيارت قبرهاى ايشان است ، پس كسى كه ايشان را زيارت كند از روى ميل بزيارتشان و تصديق به آنچه كه ترغيب كرده اند در زيارتشان ، امامانشان روز قيامت شفيعان ايشان خواهند بود)، از اين روايات و روايتهاى ديگر استفاده مى شود كه رابطه محبت و ماءموم بودن اظهار عهد و پيمانى است كه در عالم ذر - يا با وجود انسان - بين محب و ماءموم و بين محبوب و امام بسته شده است و اين عهد نه تنها در حال حيات دنيايى ايشان به واسطه اعلان وفادارى به ايشان در تمامى مراحل حيات و ايفاء حقوق ايشان - كه در وظايف شيعه بيان شده - از جمله زيارتشان ، بايد اظهار شود، همچنان كه عده اى از اصحاب رسول خدا و ائمه عليهم السلام مى آمدند و اين امر را با صدق اظهار مى كردند و ايشان به آنها بشارتهايى مى دادند(511) مانند حارث اعور، اباذر و امثال ايشان ، در حال وفات ايشان نيز، وفاى به آن عهد با زيارتشان كامل تر وفا مى شود، البته زيارت ايشان هر چه با آداب بيشتر - كه در كتابهاى مفاتيح الجنان و بحار ذكر شده (512) - و معرفت بهتر نسبت به مقامات ظاهرى و معنوى ايشان انجام مى شود، آن پيمان بهتر انجام شده و بيشتر ظهور مى كند، و آن فضايل بيشمارى (513) هم كه براى زيارتشان ذكر كرده اند در اين رابطه است ، همان طور كه به واسطه صلوات برايشان نيز مى توان آن عهد و پيمان (514) را ظهور داد - مباحث شريفى در رابطه با صلوات بر ايشان از ائمه عليهم السلام (515) رسيده است -. براى پيامبر اكرم و ائمه عليهم السلام و امامزادگان ، زياراتى از طرف ائمه عليهم السلام نقل شده (516) كه به كتابهاى زيارت بايد رجوع كرد.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page