روايت بالا و روايات (126) شبيه به آن ، ايجاد خداوند متعال را تشبيه به فعل انسانى نموده است از جهت اختيارى بودن آن يعنى همان طور كه انسان براى انجام كارى اول آن را تصور نموده سپس تصديق به فايده يا غايتش مى نمايد، بعد تصميم به انجام آن مى گيرد و وقتى تصميم به انجامش مى گيرد حدود و قيود آن را در نظر مى گيرد و آنها را مهيا مى كند و سپس آن را انجام مى دهد، خداوند متعال نيز قبل از خلقت اشياء حدود آنها را مى داند اما نه آن گونه كه در انسان متصور است بلكه خداوند در مقام ذاتش علمى به اشياء دارد كه آن بسيط و تغييرناپذير است ، و علمى كه به اشياء در حين وجودشان دارد كه اين ربطى به تقدير علمى قبل از وجود اشياء ندارد زيرا آن علم عين وجود اشياء است و به معناى مكشوف بودن اشياء نزد خداوند مى باشد، لكن از آيات و روايات ، استفاده مى شود كه خداوند به تمامى پديده ها همان طور كه در خارج محقق مى شوند علم ديگرى دارد از راه مخلوقى شريف و متعالى بنام لوح محفوظ كه آن ام الكتاب است و هيچ گونه تغييرى در آن راه ندارد به طورى كه اگر كسى به اذن خداوند با آن تماس پيدا كند از حوادث گذشته و آينده ، مطلع مى شود و نيز لوحهاى نازل ترى وجود دارد كه تقديرات حاكى از علل ناقصه و حوادث به صورت مشروط در آن منعكس است و كسانى كه بر آنها اشراف يابند اطلاعات محدودى به دست مى آورند به طورى كه مشروط و قابل تغيير است و اين تغيير يافتن تقديرات مشروط و غير حتمى ، در روايات به نام بداء ناميده شده است كه بحث آن مفصل است و موكول مى شود به جاى مناسب آن (127) و شايد اين آيه شريفه به اين دو مرحله از علم فعلى خداوند اشاره داشته باشد كه : للّه للّه يمحوالله ما يشاء و يثبت و عنده ام الكتاب (128) (خداوند آنچه را كه بخواهد محو و اثبات مى كند و نزد اوست ام الكتاب ) اين حقيقت را اصطلاحا قضا و قدر علمى گويند، لكن به وجود علل ناقصه اشياء كه با تحقق آنها وجود شى ء حتمى مى شود تقدير و قضاى عينى گفته مى شود. و چون قضا و قدر به موجودات مادى اختصاص دارد، مرحله تقدير مقدم است بر مرحله قضاى آنها.
قضا و قدر علمى و عينى
- بازدید: 676