پيشگفتار

(زمان خواندن: 6 - 12 دقیقه)

 والحمد لله رب العالمين و الصلوة و السلام على خير خلقه و اشرف بريته محمد و اله الطيبين الطاهرين الذين اذهب الله عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا و اللعن الدائم على اعدائهم اجمعين من الاولين الى يوم الدين .
هدف از آفرينش انسان  
خداوند متعال انسان را در اين عالم براى دست يابى به هدفى عالى آفريده و براى رسيدن به اين مقصود او را به قوا و نيروهاى متعددى مجهز نموده است ، آن هدف جز بندگى و معرفت حق تعالى چيز ديگرى نيست كه هر انسانى با رسيدن به آن به مقام والاى خليفة اللهى فائز مى شود و اگر مى گوييم وجود موجودات مقدمه اى براى وجود و حيات انسان است و در نهايت تحت فرمان او خواهند بود، فقط به اين معنا است .
ايجاد وسايل براى رسيدن به هدف  
خداوند تبارك و تعالى براى نيل بشر به اين مقام والا، وسايلى را مقرر فرموده تا با چنگ زدن و عمل نمودن به آنها، استعدادهاى خود را به فعليت رساند و اين مهم جز با متابعت از انبياء و اولياى او ممكن نيست ، از اين جهت قرآن كريم نيز براى رسيدن به خداوند متعال ما را امر به گرفتن وسيله مى كند: يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيلة و جاهدوا فى سبيله لعلكم تفلحون :(1) (اى مؤ منان خدا را حفظ كرده و دنبال وسيله به سوى او باشيد و در راه او مجاهده كنيد شايد رستگار شويد).
البته پرواضح است كه اين مسئله غير از اعتقاد مشركين است كه بتها را عبادت مى كردند تا آنان را به خداوند نزديك كنند كه : مانعبدهم الا ليقربونا الى الله زلفى (2): (و ما بتها را عبادت نمى كنيم جز براى اينكه ما را به خداوند نزديك كنند). زيرا مشركين به بتها به نظر استقلالى نگريسته و آنها را عبادت مى كردند، اگرچه آنها را مخلوق مى دانستند لكن در ربوبيت مستقل مى دانستند كه در نزد ما هيچ يك از اين امور در رابطه با انبياء و ائمه عليهم السلام متصور نيست زيرا تنها مشخصه و كمال والاى ايشان ، بندگى كردن خالصانه خداوند متعال و دعوت بى قيد و شرط آنها به سوى خداوند مى باشد كه : قل هذه سبيلى ادعوا الى الله على بصيرة انا و من اتبعنى و سبحان الله و ما انا من المشركين :(3) (بگو اى پيامبر! اين راه من است كه با بينايى به سوى خدا مى خوانم ، خود و هر كس را كه از من تبعيت كند و خداوند منزه است و من از مشركين نيستم ).
اطاعت از پيامبر و ذوى القربى  
اطاعت از انبياء و اولياء از اين جهت است كه تبعيت از ايشان ، همان متابعت خداوند متعال است كه : من يطع الرسول فقد اطاع الله :(4) (كسى كه رسول را اطاعت كند پس به تحقيق خدا را اطاعت كرده است )، و شرط محبت خداوند متابعت از پيامبر است ، قل ان كنتم تحبون الله فاتبعونى يحببكم الله :(5) (بگو اى پيامبر: اگر خدا را دوست داريد از من تبعيت كنيد تا خدا شما را دوست داشته باشد)، و اجر رسالت (كه لازم است اعطاء گردد) چيزى جز مودت ذوى القربى و اهل بيت پيامبر عليهم السلام نمى باشد، قل لااسئلكم عليه اجرا الا المودة فى القربى :(6) (بگو اى پيامبر! بر امر رسالت مزدى از شما جز محبت نسبت به نزديكانم نمى خواهم ) و چون رسالت نبى اكرم صلى الله عليه و آله و مزد بر آن ، جز براى رفع انسان نيست ، قل ماسئلتكم من اجر فهو لكم :(7) (بگو اى پيامبر! آن مزدى كه از شما مى خواهم ، آن به نفع شما مى باشد). و آن منفعت جز راهيابى به طرف حق تعالى نيست ، قل مااسئلكم عليه من اجر الا من شاء ان يتخذ الى ربه سبيلا :(8) (بگو اى پيامبر! بر رسالتم مزدى از شما نمى خواهم مگر آنكه بخواهد به طرف پروردگارش راهى داشته باشد) و اين راهيابى جز با مودت ذوى القربى و اهل بيت آن حضرت محقق نمى شود، از اين جهت امر به مودت ايشان كرده است ، پس بايد مراد از مودت ايشان تبعيت از ايشان از روى مهر و محبت باشد، بنابراين اهل بيت بايد به گونه اى باشند كه محبت و تبعيت و قرب با آنها، موجب محبت و تبعيت و قرب به خداوند متعال شود و اين در صورتى است كه ايشان به تمام معنا و در تمام شئون هستى ، بنده حضرت حق باشند. ايشان خود و همه شئون خود و موجودات را فقير درگاه الهى مى دانستند و مى ديدند، از اين جهت تبعيت از ايشان در طول تبعيت از رسول خدا و خداوند متعال است نه در عرض آن تا به شرك و استقلال منتهى شود.
امتحان الهى و غرض از آن  
البته اين تبعيت و محبت از آزمايشات بزرگ الهى نسبت به انسان است تا به آن جوهره وجودى او ظهور كرده و افراد حق طلب از ديگران ممتار شوند و به نتايج حقيقى را بندگى نائل شوند كه : احسب الناس ان يتركوا ان يقولوا آمنا و هم لايفتنون و لقد فتنا الذين من قبلهم فليعلمن الله الذين صدقوا و ليعلمن الكاذبين :(9) (آيا مردم گمان مى كنند اينكه بگويند ايمان آورديم رها مى شوند و امتحان نمى شوند و حتما كسانى كه قبل از ايشان بودند را امتحان كرديم تا خداوند بداند(10) راستگويان و دروغگويان رامؤ منان را از منافقان مشخص كند -) اين امتحان همگانى است و حتى انبياى الهى را نيز شامل مى شود. اين امتحان نه براى علم پيدا كردن خداوند بلكه براى ظهور حقايق وجوديه انسان است كه چه چيزى از اطاعت يا معصيت را، واقعا دنبال مى كند، مانند معلمى كه به جوهره وجودى شاگردش در طول سال آگاهى دارد براى اينكه اين حقيقت را نيز به شاگردش بفهماند و شاگرد ممتاز از غير آن ، جدا شوند، آنها را امتحان كرده تا آنها به نتايج پس از امتحان نايل شوند.
نفس انسانى در رابطه با تمايلات و كششهاى وجوديش نسبت به دنيا و شئون آن (اين تمايلات جزو ساختمان وجودى اوست ) داراى حالات مطلوب و نامطلوبى در مقايسه با هدف وجوديش مى شود، كه ظهور اين حالات نتيجه امتحان الهى است .
حالات گوناگون نفس  
به طور اجمال اشاره اى به اين حالات (11) مى شود، انسان به جهت خلقت ماديش اول تمايلات مادى در او شكوفا مى شود از قبيل ميل به تغذيه ، ميل به لانه سازى ، تمايل جنسى و...، قهرا هر يك از آنها آگاهيهاى خاصى را به دنبال دارد و در اين بين حالاتى هر چند غيراختيارى براى انسان حاصل مى شود كه همه آنها از خودخواهى انسان سرچشمه مى گيرد مانند احساس ‍ مالكيت ، حسد، بخل و... لكن چون اين حالات ناآگاهانه يا نيمه آگاهانه هستند پايدار نمى باشند تا كم كم قواى عقلى انسان شكوفا شود و سؤ الات و دركهاى كلى نسبت به جهان و خويشتن و هدفدارى آن برايش طرح شده و با داشتن ابزار اين دركها و به كار بستن آنها، بينشهاى كلى نسبت به جهان و خويشتن پيدا شود، در اين مرحله است كه دستگاه آفرينش براى او راه رسيدن به هدف مطلوب را معين كرده است . لكن در اين راستا خداوند متعال براى تحقق آزمايش ، چيزهاى ديگرى را قرار داده تا انسان با آگاهى راه مطلوب را از غير آن تشخيص داده و به آن عمل كند تا استعدادهاى حقيقيش شكوفا شود، و آنها عبارتند از تمايل به دنيا و شئون آن و نيز شيطان ، كه او از اين تمايلات استفاده كرده و آنها را جلوه مى دهد و از آن هدف اصلى انسان را غافل كرده تا انسان اين تمايلات را در مسير حق قرار ندهد. نفس انسانى به ملاحظه شدت اين تمايلها و انحراف آنها از صراط مستقيم ، به نفس اماره بالسوء ناميده مى شود: ان النفس لامارة بالسوء الا ما رحم ربى :(12) (همانا نفس بسيار امر كننده به بدى است مگر اينكه پروردگارم به من رحم كند) و قهرا هر انحرافى غفلتى مناسب با خود دارد چنانچه امام سجاد عليه السلام مى فرمايد: مملوة بالغفلة و السهو (13)، (- نفس - پر است از غفلت و اشتباه ) و اگر نفس را به همين جهت رهايش ‍ كنيم شيطان زمام امر را به دست مى گيرد و انسان را در تحت ولايت (14) خود قرار مى دهد و كارهاى خلاف را براى او خوب (15) جلوه مى دهد، و نفس از آن خوشش آمده و آن را مى پذيرد، اينجاست كه نفس ، مسوله ناميده مى شود: بل سولت لكم انفسكم امرا(16) : (حضرت يعقوب به فرزندانش فرمود: بلكه نفس شما امرى را برايتان جلوه داده است ) در اين هنگام اگر نفس پس از ارتكاب كار خلاف ، به خود آمده و متنبه شود و از كار گذشته اش پشيمان شود و خود را نسبت به آن سرزنش كند تا در مسير صحيح قرار گيرد، به آن نفس لوامه گفته مى شود، و لا اقسم بالنفس ‍ اللوامة (17)، (سوگند به نفس ملامت كننده ) و تا نفس حالت مراقبه نسبت به اعمال و حالات خويش پيدا نكند و از آنها حساب كشى ننمايد و تا به موانع خود پى نبرده و آنها را اصلاح نكند به مقامات عاليه نايل نمى شود.
معرفة الله يا شناخت نفس  
هدف اصلى از آفرينش ، شناخت حقيقى خداوند متعال است كه در اين صورت نفس انسانى نيز شناخته شده است ، و اين مهم جز با مراقبت دائمى نفس بر پياده كردن راه بندگى خداوند و محاسبه از آن ، ميسر نمى باشد همان طور كه قرآن كريم سفارش كرده است . يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد و اتقوا الله ان الله خبير بما تعملون و لاتكونوا كالذين نسوا الله فاءنساهم انفسهم اولئك هم الفاسقون (18) (اى مؤ منين خدا را حفظ كنيد و هر كسى بايد نگاه كند كه براى فردا چه مى فرستد، و خدا را حفظ كنيد زيرا او آگاه است به آنچه عمل مى كنيد، و مانند كسانى نباشيد كه خدا را فراموش كرده پس خدا هم نفس آنها را به فراموشى كشانده ، ايشان فاسق هستند) در اين آيه شريفه پس از امر مؤ منان به تقواى الهى ، سفارش به مراقبت از نفس مى كند سپس امر به محاسبه نفس ‍ (محاسبه نشان مى دهد كه تقوا به طور مستمر پياده شده است يا خير؟) و اين دو امر، انسان را به توجه مستمر به خداوند مى كشاند، و توجه مستمر به خداوند كم كم دريچه هاى معرفت به او را براى انسان باز مى كند كه با باز شدن دريچه هاى حقيقى معرفت به خداوند، رابطه وجودى خود و موجودات را با او فهميده و مى يابيم و با يافتن اين روابط حقيقى ، حالات والاى نفس حاصل مى شود از قبيل اطمينان و رضايت و در اين هنگام نفس ، به مطمئنه ، راضيه و مرضيه متصف شده و قابليت خطاب به دخول در زمره بندگان واقعى خداوند، را پيدا مى كند و به او گفته مى شود يا ايتها النفس المطمئنة ، ارجعى الى ربك راضية مرضية ، فادخلى فى عبادى ، وادخلى جنتى (19)؛ (اى نفس مطمئن ، به پروردگارت رجوع كن در حالى كه از او خشنود بوده و مورد خشنودى او مى باشى پس در ميان بندگانم داخل و در بهشتم وارد شو).
در مقابل اگر نفس از حالت ملامت گرى خويش نسبت به اعمال و حالات قبيح بيرون بيايد و مراقب نسبت به آنها نداشته باشد، كم كم حالت استدراج (20) برايش پيش مى آيد و چنانچه توبه ننمايد به خسران (21) وجودى مبتلا شده تا نهايت كارش به تكذيب (22) آيات الهى منتهى مى شود و مغضوب به غضب الهى شده كه نتيجه اش جهنم و همراهى با كافران است .
البته در تمامى مراحل بايد واقعا از هجوم شيطان و غلبه هواهاى نفسانى به خداوند متعال پناه برد تا او ما را پناه دهد همچنان كه خداوند به پيامبرش ‍ امر مى كند كه : للّه للّه و قل رب اعوذ بك من همزات الشياطين ، و اعوذ بك رب ان يحضرون (23)، (و بگو پروردگارا به تو پناه مى برم از وسوسه هاى شيطانها و پناه مى برم به تو پروردگارا از اينكه نزد من حاضر شوند).
علت سفارش به زيارت امامان  
حال با توجه به اين بيان كوتاه ، سر سفارشات ائمه عليهم السلام به زيارت خودشان روشن مى شود، زيرا آن يكى از راه هاى ابراز محبت به ايشان براى تقرب به خداوند متعال و نزديك شدن به هدف از آفرينش ، مى باشد و در حقيقت با زيارت ايشان مى خواهيم آنها را الگوى خود در سير به سوى كمال نهايى قرار دهيم ، نه اينكه مقصود خوش گذرانى و ارضاء اميال حيوانى يا رسيدن به منافع مادى باشد، از اين جهت آن بزرگواران در زيارتنامه هايشان مجموعه اى از معارف اسلامى را از توحيد، رسالت ، معاد، امامت ، ولايت و مسائل اخلاقى و تربيتى ، متذكر شده اند تا با اعتقاد پاك و اتصاف با اين اوصاف اخلاقى و نفسانى شايستگى قرب الهى را پيدا كنيم ، در اين صورت است كه زيارت ايشان همان زيارت خداوند محسب شده است و موجب دخول در بهشت مى شود.(24) البته زيارت ايشان آداب ديگرى دارد كه در مفاتيح الجنان و ساير كتب زيارات (25) آمده است .
يكى از بهترين زيارتنامه ها، زيارت شريفه امين الله است كه امام سجاد عليه السلام هنگام زيارت اميرالمؤ منين عليه السلام مى خواندند و امام باقر عليه السلام فرمودند(26): آن را مى توان در تمامى زيارتگاههاى ائمه خواند، اين زيارتنامه دربردارنده معارف بلند و مسائل اخلاقى والائى است كه در قالب دعا نفس انسانى را ترغيب مى كند كه به اين كمالات متصف شود و به گونه اى است كه مرحوم مجلسى درباره آن فرموده است (27): از صحيح ترين زيارتنامه هاست از جهت سند و عام ترين آنهاست از نظر مورد، (يعنى مى توان آن را نزد همه ائمه خواند). اميدوارم با عنايت ائمه عليهم السلام در بيان بعضى از حقايق آن موفق شده باشم .
والسلام
شيخ محمود تحريرى 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page