18 «يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لا يُؤمِنُونَ بِها وَ الَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ يَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلا إِنَّ الَّذِينَ يُمارُونَ فِى السّاعَةِ لَفِى ضَلالٍ بَعِيدٍ»
ترجمه:
18. طلب تعجيل مىكنند به اين ساعت كسانى كه ايمان به او ندارند، و كسانى كه
ايمان دارند مىترسند از آن ساعت و مىدانند كه آن ساعت حق است. آگاه باشيد به
درستى كه كسانى كه شك در ساعت دارند، هرآينه در ضلالت دورى هستند[1].
تفسير:
[گروههاى مختلف منكرين معاد]
«يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لا يُؤمِنُونَ بِها» عدم ايمان به روز قيامت اعم است از
كسانى كه منكر معاد هستند يا شاك در آن يا ظنّ به آن. و اين شامل بسيار از كفار
مىشود، حتى كسانى كه قائل به معاد روحانى هستند يا هور قليايى[2] مثل شيخ احمد
احسائى[3]. از باب سخريه و استهزا استعجال مىكنند مىگويند: «مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ
صادِقِينَ»[4] با اينكه مسئلؤ معاد با مسئلؤ توحيد ملازم است و از اصول اوليّؤ اديان است
و اگر معاد نباشد، دستگاه خلقت لغو مىشود و ما در كلم الطيب در بحث اثبات معاد، به
ادلؤ عقليه و نقليه و ضرورت اديان و رد شبهات منكرين و مسئلؤ شبهؤ آكل و مأكول
بيان كرديم، مراجعه فرماييد[5].
«وَ الَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها» يعنى خائفون منها و خوف مؤنين از اين است
كه تداركى و تهيُّئى براى آخرت نكردند و از اين جمله مىتوان استفاده كرد كه كسانى
كه خوف از روز جزا ندارند مؤن نيستند و اين شامل بسيارى از ابناى نوع امروزه
مىشود. «وَ يَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ» مؤنين يقين دارند كه ساعت و قيامت و حشر و بعث
حق و ثابت است و به تمام خصوصيات آن ايمان دارند، از صراط و ميزان و تطاير كتب
و حساب و شفاعت و خصومت و بهشت و جهنّم و خلود و جسمانيت معاد و مواقف
آن، كه در حديث دارد: «إنَّ لِلقِيَامَةِ خَمْسِينَ مَوْقِفَاً، كُلُّ مَوْقِفٍ مَقَامُ ألْفِ سَنَةٍ، ثُمَّ تَلا «فِى
يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ»»[6].
«إِنَّ الَّذِينَ يُمارُونَ فِى السّاعَةِ لَفِى ضَلالٍ بَعِيدٍ» مَارَ يَمِيرُ به معنى شك و
اضطراب و به زبان ما دو دل بودن كه آيا حق است يا باطل، و اين شامل شك و ظن و
وهم مىشود مقابل آن دو دسته كه يكى به كلى منكر هستند و ديگرى به تمام معتقد
هستند، چنانچه در آيات شريفه اشاره دارد به اين طوايف، چنانچه مىفرمايد: «وَ إِذا
قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللّهِ حَقٌّ وَ السّاعَةُ لا رَيْبَ فِيها قُلْتُمْ ما نَدْرِى مَا السّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلاّ ظَنّاً وَ ما نَحْنُ
بِمُسْتَيْقِنِينَ»[7].
«لَفِى ضَلالٍ بَعِيدٍ» زيرا كه اگر اعتقاد به معاد نباشد، مسئلؤ نبوت و امامت و عدل
و احكام شرعيه از فرائض و واجبات و محرمات و حدود و ديات و معاملات و عبادات
و معاشرات و غير اينها، تمام لغو و بيهوده مىشود و انكار معاد انكار تمام آنهاست و
چه ضلالتى است دورتر از اين.
[1] . ترجمه ديگر: كسانى كه به آن [قيامت] ايمان ندارند شتابزده آن را مىخواهند، و كسانى كه ايمان
آوردهاند، از آن هراسناكند و مىدانند كه آن حق است. بدان كه آنان كه در مورد قيامت ترديد مىورزند، قطعاً در گمراهى دور و درازىاند.
[2] . توضيحى درباره واژه «هور قليايى» در همين تفسير: ج15، ص425، پاورقى 1 گذشت.
[3] . مختصرى از زندگى نامه وى در همين تفسير: ج9، ص474، پاورقى 2 گذشت.
[4] . و مىگويند: اگر راست مىگوييد، پس اين وعده عذاب كى خواهد بود؟ سوره يس: آيؤ 48.
[5] . ر.ك: الكلم الطيـّب: ص611.
[6] . قيامت پنجاه توقفگاه دارد كه توقف در هر كدام از آنها هزار سال طول مىكشد. سپس اين آيه را
تلاوت نمود: «در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است». سوره معارج: آيؤ 4. ر.ك: كافى: ج8، ص143، ح108؛ امالى مفيد: ص274؛ و بحارالأنوار: ج7، ص126، ح3.
[7] . و چون گفته شود: وعده خدا راست است و شكّى در قيامت نيست؛ گفتيد: ما نمىدانيم قيامت
چيست؟ جز گمان نمىورزيم و ما يقين نداريم. سوره جاثيه: آيؤ 32.
آیه 18 «يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لا يُؤمِنُونَ..»
- بازدید: 708