14«وَ ما تَفَرَّقُوا إِلاّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِىَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِى شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ»
ترجمه:
14. و متفرق نشدند مگر بعد از اينكه آمد آنها را علم از روى عداوت و تعدّى كه
بين آنها بود و اگر نبود كلمهاى كه سبقت گرفته از پروردگار تو كه از براى هر يك
اجلى معيّن شده، هرآينه آنها را هلاك مىكرديم و حكم به اهلاك بين آنها مىشد و به
درستى كه كسانى كه به ميراث داده شده به آنها كتاب [= تورات] از بعد آنها، هرآينه در
شك و شبهه بودند از آن كتاب[1].
تفسير:
[ستمگرى و برترىجويى، عامل پيدايش فرقهها]
خداوند حق را بر همه واضح و روشن فرموده و حجت بر همه تمام شده. آنهايى
كه قلب آنها پاك بود و قابليت هدايت داشتند، خداوند هدايت فرمود و برگزيد آنها
را و اما كسانى كه قلوب آنها قاسيه و سياه و عناد و تجاوزات بود، متفرق شدند و هر
كدام يك طريقؤ باطل را اتخاذ كردند. «وَ ما تَفَرَّقُوا إِلاّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ» از
روى جهل و نادانى نبوده، بلكه حق بر آنها مكشوف شده، لكن از روى عناد و
عصبيت و ظلم و تعدى مخالفت كردند و تفرقه پيدا كردند «بَغْياً بَيْنَهُمْ» چنانچه
مشركين اين همه معجزات را مشاهده كردند، ولى تن در ندادند براى اسلام. و همچنين
يهود كه قبلاً خبر مىدادند به آمدن پيغمبر، لكن پس از آمدن چون ديدند از بنى
اسرائيل نيست عناداً انكار كردند و همچنين نصارا كه حق بر آنها مكشوف شد، لكن
ديدند كه اگر تصديق كنند از رياست و پاپ بودن و كشيش شدن و استفادات مالى
مىافتند، قبول نكردند و همچنين تفرقه بين مسلمين از اولين كه حقّانيت خلافت
على عليهالسلام مثل آفتاب بر آنها روشن بود، لكن به طمع رياست و همچنين بنى اُميه و بنى
عباس و من دونهم و اتباعهم و هكذا تفرقه بين شيعه، و مذاهب مختلفه محدثه بين
آنها. «وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِىَ بَيْنَهُمْ» اينها استحقاق
هلاكت داشتند، لكن چون اجل آنها قبلاً تعيين شده بود براى حِكَم و مصالحى لذا به
عذاب مهلكه هلاك نشدند و از جمله حِكَم و مصالح اينكه در نسل آنها مؤن صالح
به وجود مىآمد و از جمله آنها اينكه بعض آنها متنبه مىشدند و برمىگشتند به دين
حق و از جمله حِكَم و مصالح، مورث [= باعث ]زيادى طغيان آنها و شدّت عذاب
آنها باشد و غير ذلك.
«وَ إِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِى شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ» دو نحوه تفسير
شده: يكى آنكه مراد از «أُورِثُوا الْكِتابَ» يهود و نصارا هستند كه مسمّا به اهل كتاب
هستند و مرجع ضمير «مِنْ بَعْدِهِمْ» انبياى قبل از موسى مثل نوح، ابراهيم، لوط،
شعيب و قوم آنها كه بعد از آنها كتاب بر اينها نازل كرديم و مرجع ضمير «مِنْهُ»
قرآن است يا وجود مقدس حضرت رسول صلىاللهعليهوآله. يعنى يهود و نصارا، هر آينه در شك
در حقّانيت قرآن و رسالت حضرت رسول صلىاللهعليهوآله هستند با اينكه بشارات زيادى در همين
تورات و انجيل به وجود مقدس او داده شده كه ما در كلم الطيّب در باب نبوت خاصه
مفصلاً بيان كردهايم[2]. و مراد از ريب، شك بىجاست و بىمدرك[3]. ديگر مراد از
كتاب قرآن است[4] كه نازل شده بر كافّؤ جنّ و انس از روى اعجاز كه معجزؤ باقيؤ آن
حضرت است و مراد «مِنْ بَعْدِهِمْ» انبياى سلف كه قرآن بعد از آنها نازل شده[5]،
مع ذلك در شك و ريب هستند، ولى تفسير اول به نظر اقرب مىآيد.
* * *
[1] . ترجمه ديگر: و فقط پس از آنكه علم برايشان آمد، راه تفرقه پيمودند، آن هم به صرف حسد و
برترى جويى ميان همديگر. و اگر سخنى داير بر تأخير عذاب از جانب پروردگارت تا زمانى معيّن، پيشى نگرفته بود، قطعاً ميانشان داورى شده بود. و كسانى كه بعد از آنان كتاب تورات را ميراث يافتند واقعاً درباره او در ترديدى سخت دچارند.
[2] . ر.ك: الكلم الطيب: ص208.
[3] . ر.ك: تفسير مقاتل بن سليمان: ج2، ص185؛ تفسير سمعانى: ج4، ص343 و تفسير التبيان: ج9، ص151.
[4] . ر.ك: مجمع البيان: ج9، ص38.
[5] . ر.ك: تفسير مقاتل بن سليمان: ج3، ص766 و تفسير سمرقندى: ج3، ص227.
آیه 14 «وَ ما تَفَرَّقُوا إِلاّ مِنْ بَعْدِ ..»
- بازدید: 686