معرفى سوره

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

 ِ الرَّحمنِ الرَّحِيم
وَالْحَمدُ للّه‏ِ رَبِّ الْعالَمِينَ، وَالصّلاةُ وَالسّلامُ عَلَى خاتَمِ النَّبِيِّينَ
وَآلهِ الطّاهرينَ وَالْأنبياء وَالْمُرسلينَ وَعِبادِ اللّه‏ِ الصّالحينَ
وَاللّعنُ عَلَى أعدائِهم أجمَعِينَ إلى يَومِ الدِين.
 
سُورة الشُورى، المُسَمَّاةُ بـ «حم عسق»
 
[معرفى سوره[1]]

···

[1] .  سوره شورى چهل و دومين سوره مباركه قرآن كريم در مصحف فعلى و شصت و دومين سوره‏اى
است كه بعد از سوره فصّلت و قبل از سوره زخرف در مكه معظمه بر پيامبر گرامى اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهنازل گرديده و مشتمل بر 53 آيه و 866 كلمه و 3588 حرف مى‏باشد.
          مأخذ نام‏گذارى سوره، آيه 38 آن مى‏باشد كه كلمه شورى در آن به كار رفته و به مسلمانان و مؤمنان گفته شده است كه كارشان را با مشورت برگزار كنند؛ نام دوم آن «حم ـ عسق» است، زيرا با اين حروف آغاز مى‏گردد و بيست و سومين سوره‏اى است كه با اين حروفِ مقطعه شروع مى‏شود و سومين سوره از سوره‏هاى «حواميم» هفتگانه است.
          اين سوره پيرامون مسئله وحى سخن مى‏گويد كه نوعى تكلم از ناحيه خداى متعال با انبيا و رسل اوست كه در چند نوبت در ابتدا و آخر سوره سخن از وحى را به ميان مى‏آورد مانند «و كذلك يوحِى إليك و إلى الذين من قبلك اللّه‏ العزيز الحكيم» «آيه 3 و نيز آيات 7، 13، 51 و 52» بنابراين مسئله وحى موضوعى است كه در اين سوره محور كلام قرار گرفته است. اما در لابه لاى اين مباحث مطالب ديگرى را مطرح كرده است كه مى‏توان محتواى سوره را به دو فصل كلى تقسيم و آن را ترسيم كرد.
 
          فصل اول كه از ابتداى سوره شروع و تا آيه 24 ادامه دارد، بحث پيرامون وحى و ارتباط خداوند با پيامبران از اين طريق است كه مى‏توان گفت بر تمام سوره سايه افكنده است. و در راستاى اين مطلب به مالكيت خداوند بر آسمان و زمين و نزول قرآن به زبان عربى با هدف هشدار مردم مكه و شهرهاى اطراف آن اشاره مى‏نمايد و در ادامه به مسئله امت واحده و اينكه حل اختلافات بايد با حكم الهى صورت پذيرد، نكاتى را بيان مى‏دارد و مباحثى نظير جفت قرار دادن همه موجودات، به دست خدا بودن كليدهاى آسمان و زمين، تشريع احكام دين مطابق آنچه بر انبياى گذشته وحى شده بود، مأمور شدن نبى مكرم به استقامت و اقامه عدل، نزديك بودن روز قيامت، رازقيت خداوند، خواهان آخرت و خواهان دنيا به خواسته خود مى‏رسند، عذاب ظالمين و ثواب مؤمنين، عدم درخواست اجر رسالت و نسبت «دروغ بر خدا بستن» براى پيامبر گرامى، از جمله مطالبى است كه در اين فصل بيان شده است.
          در فصل دوم سوره كه آيات 24 تا 53 را شامل مى‏شود بعضى صفات مؤمنين و دلائل ايمان را بيان مى‏دارد و اشاراتى به مسئله معاد و سرنوشت كفار در قيامت دارد و بر پذيرش توبه از طرف خداوند متعال و بخشش گناهان تأكيد مى‏كند و در ادامه يك مجموعه مباحث اخلاقى را مطرح مى‏نمايد؛ گاه به ملكات برجسته‏اى همچون استقامت، عفو و گذشت و شكيبايى و فرونشاندن آتش خشم، اقامه نماز، دورى از گناهان كبيره، مشورت كردن در كارها با تعبيرات لطيفى دعوت مى‏نمايد و گاه از ملكات رذيله‏اى همچون طُغيان به هنگام روى آوردن نعمت‏هاى الهى، لجاجت، دنياپرستى، جزع و فزع به هنگام بروز مشكلات با عبارات هشدار دهنده‏اى نهى مى‏كند.
          در پايانِ سوره به طرق ارتباط بشر با خداوند مى‏پردازد و سه راه را بيان مى‏دارد: 1. از طريق وحى؛ 2. از پشت پرده حجاب؛ 3. از طريق فرستادن رسول؛ كه در پايان براى ارتباط با پيامبران خصوصاً پيامبر گرامى اسلام حضرت محمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله طريق اول وحى را انتخاب و معرفى مى‏نمايد و يادآور مى‏شود كه پيامبر همه را به صراط مستقيم كه همان صراط اللّه‏ است دعوت مى‏نمايد.