وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ما فِى الاَْرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لافْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذابِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللهِ ما لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ
ترجمه :
47. و اگر بر فرض محال محققاً بوده باشد براى كسانى كه ظلم كردند آنچه در زمين و مثل او با او كه دو برابر شود و هرآينه فدا دهند كه از عقوبت ظلم نجات پيدا كنند و از بدىِ عذابِ روزِ قيامت خلاص شوند، قبول و پذيرفته نمىشود و ظاهر مىشود از براى آنها از جانب خداى متعال عذابى كه نبودند گمان مىكردند و باور نمىكردند[1] .
تفسير :
]مسئله فداء در روز قيامت[
(وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا) لو امتناعيه است، زيرا احدى فرداى قيامت مالك شيئى نيست. به مجرد موت آنچه مالك بودند از آنها سلب مىشود، مثل روزى كه از مادر متولد شدند كه مىفرمايد: (وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُمْ)[2] و بر فرض محال اگر براى كسانى كه ظلم كردند شامل تمام اهل عذاب مىشود، زيرا اطلاق ظالم بر تمام آنها صحيح است ]چرا كه[ يا ظالم به نفس بودند كه خود را در معرض عذاب انداختند يا ظالم به غير به انبيا و اوليا و مومنين حتى ظلم به حيوانات صدق ظالم مىكند، چه ظلم جانى يا بدنى يا مالى يا عرضى كه از اميرالمومنين است كه على حاضر نيست يك دانه از دهان مورچه بگيرد[3] و خداوند هم مىفرمايد: (إِنّا أَعْتَدْنا لِلظّالِمِينَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها وَ إِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغاثُوا بِماءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِى الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرابُ وَ ساءَتْ مُرْتَفَقاً)[4] و يا ظالم به دين كه اشد انحاى ظلم است.
(ما فِى الاَْرْضِ جَمِيعاً) بر فرض مالك جميع كره زمين باشد از نفوس و حيوانات و انهار و جنات و جواهرات و معادن و مساكن (وَ مِثْلَهُ مَعَهُ) يك كره زمين ديگر باشد آن را هم مالك شوند خود انسان سيرى ندارد، حتى مىگويد: «فريدون به ملك جهان نيم سير» كه گفتند پس از آنكه كره زمين را تصرف كرد، آرزو كرد كه اى كاش كره ديگرى بود آن را هم اشغال مىكرديم، چنانچه امروز هم به خيال تصرف در كره ماه و مريخ افتادهاند.
(لاَفْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذابِ يَوْمَ الْقِيامَةِ) خبرش محذوف است لوضوحه، يعنى ما تقبّل منهم؛ قبول نمىشود كه مىفرمايد: (فَالْيَوْمَ لا يُوْخَذُ مِنْكُمْ فِدْيَةٌ وَ لا مِنَالَّذِينَ كَفَرُوا مَأْواكُمُ النّارُ هِىَ مَوْلاكُمْ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ)[5] .
(وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللهِ ما لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ) به مخيّله احدى خطور نكرده. نه نعمتهاى بهشت قابل درك است و نه عذابهاى جهنم :
«لاِنّهُ لا يَكُونُ إلّا عَنْ غَضَبِکَ وَ انْتِقَامِکَ وَ سَخَطِکَ»[6] ، دعاى كميل.
مسئله :
مكرر تذكر دادهايم كه اخبارى كه دلالت دارد بر اينكه نواصب را به ازاى عصات مومنين عذاب مىكنند، براى اين است كه به آنها يا به مواليان آنها ظلم كردهاند.
* * *
[1] . ترجمه ديگر: و اگر آنچه در زمين است، يكسره براى كسانى كه ظلم كردهاند باشد ونظيرش نيز با آن باشد، قطعاً همه آن را براى رهايى خودشان از سختى عذابِ روز قيامتخواهند داد، و آنچه تصوّرش را نمىكردند، از جانب خدا برايشان آشكار مىگردد.
[2] . و همان گونه كه شما را نخستين بار آفريديم، اكنون نيز تنها به سوى ما آمدهايد، و آنچه رابه شما عطا كرده بوديم، پشت سر خود نهادهايد. سوره انعام: آيه 94.
[3] . ر.ك: نهج البلاغة: ضمن خطبه 224؛ امالى صدوق: ص722، ح71؛ الصراط المستقيم: ج1،ص163 و بحارالأنوار: ج41، ص162، ح57.
[4] . ما براى ستمگران آتشى آماده كردهايم كه سراپردههايش آنان را در بر مىگيرد، و اگرفريادرسى جويند، به آبى چون مس گداخته كه چهرهها را بريان مىكند يارى مىشوند. وه!چه بد شرابى و چه زشت جايگاهى است. سوره كهف: آيه 29.
[5] . پس امروز نه از شما ونه از كسانى كه كافر شدهاند، عوض پذيرفته نمىشود. جايگاهتانآتش است؛ آن سزاوار شماست و چه بد سرانجامى است. سوره حديد: آيه 15.
[6] . زيرا عذابهاى جهنم چيزى نيست، مگر غضب تو و انتقام تو و خشم تو. ر.ك: مصباحالمتهجد: ص586؛ اقبال الأعمال: ج3، ص334 و هدية الزائرين: باب13، دعاى كميل: ص622.
آیه 47 «وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ما فِى الاَْرْضِ..»
- بازدید: 863