ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً رَجُلاً فِيهِ شُرَكاءُ مُتَشاكِسُونَ وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلاً الْحَمْدُ للهِِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ
ترجمه :
29. مثل مىزند خداوند تبارك و تعالى رجلى كه مردى كه در او شريكهاى مختلف به تشتت، مخالف يكديگر در رأى و عقيده و سليقه باشند و رجل و مردى كه تسليم باشد از براى يك نفر رجل آخر. آيا اين دو مساوى هستند از حيث مَثَل؟ حمد مختص به خداوند است، بلكه اكثر اينها نمىدانند[1] .
]توضيح مفسر 1 درباره اين آيه[
اين آيه شريفه رمزى است و اشاره به امرى است كه اكثر متوجه نمىشوند و درك نمىكنند و ما اخبار بسيارى داريم كه (رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ) اميرالمومنين على7 است كه تسليم پيغمبر اكرم 9 است در جميع امور و شيعيان خاص كه تسليم جميع فرمايشات پيغمبر هستند و رجل و مردى كه در او شركاى متشاكسون هستند، فلان است كه خود و شركاى او مخالف و مُتَشَتّت هستند[2] ودر بعض اين اخبار دارد كه حضرت باقر7 فرمود: يهود بعد از موسى هفتاد و يك فرقه شدند، يك فرقه اهل جنت و هفتاد فرقه اهل نار و نصارا بعد از عيسى هفتاد و دو فرقه شدند. يك فرقه اهل جنت و هفتاد و يك اهل آتش و اين امت هفتاد و سه فرقه مىشوند. شصت فرقه آنها مخالفينِ اهل آتش و سيزده فرقه شيعه ]كه[ دوازده آنها اهل آتش و يك فرقه اهل بهشت[3] .
تفسير :
(ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً رَجُلاً فِيهِ شُرَكاءُ مُتَشاكِسُونَ) تعبير به رجل بدون ذكر اسم او براى اين است كه پرده روى كارها باشد، مثل آيه شريفه (وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظّالِمُ عَلى يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً * يا وَيْلَتى لَيْتَنِى لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلاً * لَقَدْ أَضَلَّنِى عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِى)[4] «ظالم» گوساله اين امت، «فلان» سامرى اين امت، «سبيل» و «ذكر» هارون اين امت[5] ، چنانچه صدّيقه طاهره در روضه پيغمبر بنا بر بيان سيد بحرالعلوم عرض كرد :
أَبَتاهُ هَذا السامِريُ وَ عِجْلُهُ تَبَعاً وَ مالَ الناسُ عَن هارُونِ[6]
(وَ رَجُلاً سَلَماً) كه تسليم صرف باشد و قدمى بر مخالفت برنداشته باشد ]كه منظور[ اميرالمومنين است (لِرَجُلٍ) پيغمبر اكرم 9 است[7] . (هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلاً) كه بگويند يك و دو و سه و چهار و در عرض يكديگر قرار دهند. (الْحَمْدُ للهِِ) جنس حمد مختص به خداوند است كه تمام كارهاى او از روى حكمت است و حكمت اين، امتحان امت است كه مىفرمايد: (أَ حَسِبَ النّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ * وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ)[8] .
(بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ) كه آن هفتاد و دو فرقه باشند و تعبير در بعض اخبار (رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ)[9] اميرالمومنين است[10] ، و شيعيان آن مراد همان يك فرقه شيعه است كه اهل نجات هستند نه ساير فرق شيعه كه ذكر شد.
[1] . ترجمه ديگر: خدا مَثَلى زده است: مردى است كه چند خواجه ناسازگار در مالكيت اوشركت دارند و هر يك او را به كارى مىگمارند و مردى است كه تنها فرمانبر يك مرداست. آيا اين دو در مَثَل يكسانند؟ سپاس خداى را. نه، بلكه بيشترشان نمىدانند.
[2] . ر.ك: تفسير قمى: ج2، ص248؛ كافى: ج8، ص224، ح283؛ تفسير فرات كوفى: ص365،و بحارالأنوار: ج28، ص13.
[3] . ر.ك: كافى: ج8، ص224، ح283 و بحارالأنوار: ج28، ص14.
[4] . و روزى است كه ستمكار، دستهاى خود را مىگزد و مىگويد: اى كاش با پيامبر راهىبر مىگرفتم. اى واى، كاش فلانى را دوست خود نگرفته بودم. او بود كه مرا به گمراهىكشانيد پس از آنكه قرآن به من رسيده بود. سوره فرقان: آيات 27 ـ 29.
[5] . مراد حضرت اميرالمؤمنين امام على 7 است. و در حديث مشهور و متواترِ منزلت،پيامبر 9 خطاب به اميرالمؤمنين فرمود: «أَنْتَ مِنّي بِمَنْزِلَةِ هارونَ مِن مُوسى، إلّا أنّه لا نَبِيَّبَعْدِي».
[6] . هان اى پدر! اكنون اين سامرى و گوسالهاش پيروى مىشوند و مردم از هارون روىبرتافتهاند. ر.ك: كلبه احزان «ترجمه بيت الاحزان، شيخ عباس قمى»: ص192.
[7] . ر.ك: تفسير قمى: ج2، ص219؛ تفسير فرات كوفى: ص365 و بحارالأنوار: ج24، ص163،ح13.
[8] . آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم، رها مىشوند و مورد آزمايش قرارنمىگيرند؟ به يقين، كسانى را كه پيش از اينان بودند آزموديم، تا خدا آنان را كه راستگفتهاند معلوم دارد و دروغگويان را نيز معلوم دارد. سوره عنكبوت: آيات 2 ـ 3.
[9] . در نسخه چاپ تهران (كرجل سلم) آمده كه تصحيح شد.
[10] . تفسير قمى: ج2، ص219؛ معانى الاخبار: ص60؛ تفسير فرات كوفى: ص365 و المحتضر :ص86.
آیه 29 «ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً رَجُلاً..»
- بازدید: 879