أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لا يَرْجِعُونَ
ترجمه :
31. آيا اين مشركين و كفار نمىبينند و درك نمىكنند كه بسيارى را از كفار و مشركين از پيش از اينها ما هلاك كرديم؟ محققاً آنها به سوى اينها ديگر بر نمىگردند[1] .
تفسير :
]جلب نظر پندآموز به هلاكت اقوام پيشين[
(أَ لَمْ يَرَوْا) رويت در اينجا به معنى درك است، يعنى آيا درك نمىكنند و فكر نمىكنند و تأمل و تدبر ندارند (كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ) قوم نوح كه به غرق هلاك شدند؛ عاد، قوم هود كه به باد هلاك شدند؛ ثمود، قوم صالح كه به صاعقه هلاكشدند؛ قوم شعيب، به صيحه هلاك شدند؛ قوم لوط به خسف و امطار حجاره هلاك شدند؛ فرعونيان، به غرق هلاك شدند؛ قوم ابرهه به حجاره ابابيل هلاك شدند؛ همين اهل انطاكيّه به صيحه واحده هلاك شدند و غير اينها. آيا فكر نمىكنند كه سبب هلاكت آنها چه بوده؟ همين شرك و كفر و تكذيب انبيا و طغيان و فساد كه اينها هم دارند. آيا نمىترسند كه به همين نوع عذابها اينها هم گرفتار شوند؟ آيا به خود نمىآيند؟
(أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لا يَرْجِعُونَ) يعنى پس از هلاكت ديگر به دنيا بر نگشتند تا قيامت كه تمام بر مىگردند براى جزا.
سوال :
بسيار مواردى داريم كه از آيات و اخبار استفاده مىشود كه برگشتند، مثل عزيز كه مىفرمايد: (أَوْ كَالَّذِى مَرَّ عَلى قَرْيَةٍ وَ هِىَ خاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِها قالَ أَنّى يُحْيِى هذِهِ اللهُ بَعْدَ مَوْتِها) الى قوله تعالى: (وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ كَيْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَكْسُوها لَحْماً)[2] الآية. و مثل هفتاد نفر كه موسى براى ميقات برد: (وَ اخْتارَ
مُوسى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلاً لِمِيقاتِنا فَلَمّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ)[3] الآيه (وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى لَنْ نُوْمِنَ لَکَ حَتّى نَرَى اللهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ ثُمَّ بَعَثْناكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ)[4] و مثل احيا عيسى موتى را و همچنين پيغمبر و ائمّه 7 و در دوره ظهور و دوره رجعت[5] .
جواب :
در آيه ندارد كه هر كه مُرد به دنيا بر نمىگردد ]بلكه[ مىفرمايد چه بسيار، آن هم قرون قبل را فرمود، مربوط به زمان بعد نيست، بالاخص اينها ازمنه آتيه را كه مشاهده نكردهاند، بلكه قبول هم ندارند.
[1] . ترجمه ديگر: مگر نديدهاند كه چه بسيار نسلها را پيش از آنان هلاك گردانيديم كه ديگرآنها به سويشان باز نمىگردند؟
[2] . يا چون آن كس كه به شهرى كه بامهايش يكسر فرو ريخته بود عبور كرد و با خودمىگفت: چگونه خداوند اهل اين ويرانكده را پس از مرگشان زنده مىكند؟... و به ايناستخوانها بنگر چگونه آنها را برداشته و به هم پيوند مىدهيم، سپس گوشت بر آنمىپوشانيم. سوره بقره: آيه 259.
[3] . و موسى از ميان قوم خود هفتاد مرد براى ميعاد ما برگزيد و چون زلزله آنان را فرو گرفت.سوره اعراف: آيه 155.
[4] . و ياد كنيد زمانى را كه گفتيد: اى موسى! ما تو را تصديق نمىكنيم تا اينكه خدا را آشكاراببينيم، پس صاعقه آسمانى شما را گرفت و حال آنكه مىديديد. سپس شما را بعد ازمردنتان زنده نموديم، باشد كه شكرگزار باشيد. سوره بقره: آيات 55 ـ 56.
[5] . رجعت: در لغت به معنى «بازگشت» و در اصطلاح به بازگشت و احياء عدّهاى قبل ازقيامت كبرى اطلاق مىگردد. اين رأى از مختصات كلامى شيعه بوده كه بزرگان آن براىاثباتش ادلّه متعدّدى آوردهاند. در اين باره شيخ حرّ عاملى دوازده دليل براى اثبات آنآورده شده: 1) ادلّه عدم امتناع معاد جسمانى مجوّز وقوع آن است. 2) آيههاى متعددقرآنى كه دالّ بر وقوع آن مىباشد. 3) احاديث متواتر وارد بر اين مسئله. 4) اجماع علماىشيعه دوازده امامى. 5) قول به رجعت از ضروريات مذهب اماميه است. 6) وقوع رجعتدر امم سالفه و به خصوص در بنى اسرائيل دالّ بر جواز آن مىباشد. 7) اعتقاد تمام ائمهشيعه به ثبوت آن. 8) وجوب اقرار به رجعت در ادعيه و زيارتهاى وارد از ائمهمعصومين :. 9) رجعت از مسائلى است كه اهل سنت قبول ندارند و به مصداق: «خذ بماخالف العامة» در نظر شيعه مورد قبول است. 10) امام، مستجاب الدّعوة است، پس اگربخواهد عدهاى زنده شوند، به اذن خداوند زنده خواهند شد. 11) تمام فضايلى كه بهپيامبران داده شده به رسول گرامى اسلامى داده شده و يكى از اين فضيلتها زنده شدنبرخى از مردهها براى آنها بوده است. 12) امام، اسم اعظم الهى را مىداند، پس قادر بر آنمىباشد. در اين مقام بايد بدين نكته توجه داشت كه برخى از ادله فوق قابل مناقشهمىباشند. شيخ حرّ عاملى آياتى را به طور مستقيم و يا به واسطه انضمام به احاديث وارد درذيل آنها، بيانگر وقوع رجعت مىداند؛ آياتى مانند: بقره: 20، 28، 46، 47، 66، 73،243، 258 ـ 260؛ آل عمران: 44 ـ 49، 55، 81؛ نساء: 159؛ مائده: 110، 117؛ انعام: 37؛اعراف: 155؛ يونس: 46، 51، 54، 94؛ رعد: 31؛ ابراهيم: 14؛ نحل: 22، 34؛ إسراء: 4 ـ 6،71، 72؛ كهف: 19، 25، 83 ـ 84 و آيات بسيار ديگرى.برخى از متكلمان اماميه فرض وقوع رجعت را، چون مستلزم حركت به قهقرا از فعل بهقوّه است، محال دانستهاند؛ ولى با نظر به مفاد برهان فوق مىتوان رجعت براى كسانى كه هنوزتمام فعليتهاى آنها ظهور نيافته قابل اثبات دانست. ر.ك: دانشنامه قرآن: مدخل «رجعت».
آیه 31 «أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ ..»
- بازدید: 787