إِنِّى إِذاً لَفِى ضَلالٍ مُبِينٍ
ترجمه :
24. محققاً من اگر اتّخاذ كنم آلهه غير از او را هر آينه در گمراهى آشكارا وارد مىشوم[1] .
تفسير :
]معنا و تفسير ضلالت[
ضلالت به معنى گمراهى است كه انسان راه را گم كند يا چيزى از او گم شود و منشأ ضلالت جهل است كه نداند راه از چاه كدام طرف است يا اشتباه كند راه ديگرى را خيال كند راه مقصود است. قسمت اوّل جهل بسيط است، انسان كه مقصدش مثلاً تهران است سر يك جاده مىبيند چندين راه است نمىداند كدام راه مقصود اوست. بايد توقّف كند تا يك راهنمايى پيدا شود كه اطمينان به قولش پيدا كند و اگر چند نفر باشند يكى اين راه را نشان مىدهد ديگرى راه ديگرى هكذا سومى و چهارمى. انسان متحيّر مىشود كه كدام يك آنها صادق هستند، البته مطالبه دليل و مدرك مىكند و تا بر او ثابت نشود حركت نمىكند. مسئله دين از همين باب است، هر دسته راه سعادت را طريقه خود مىداند: يهود، نصارى، مجوس، مشركين، طبيعى و ساير فِرَق، البته بايد مطالبه دليل كرد. انبيا را خدا فرستاده براى راهنمايى كه راه سعادت را نشان دهند و البته با مدرك و دليل، مثل معجزه و يكى از راهنماهاى خداوندى عقل است كه گفتند عقل رسول باطنى است و رسول عقل خارجى است و مسئله توحيد و نفى شرك را عقل درك مىكند، زيرا امرى واضحتر از توحيد نيست. آثار قدرت الهى آن به آن در جميع مخلوقات واضح و روشن است :
دل هر ذرّه را كه بشكافى آفتابيش در ميان بينى
هر گياهى كه از زمين رويد وحده لا شريك له گويد
برگ درختان سبز در نظر هوشيار هر ورقش دفترى است معرفت كردگار
(تُسَبِّحُ لَهُ السَّمواتُ السَّبْعُ وَ الاَْرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَىْءٍ إِلّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ)[2] . لذا شرك و بتپرستى بالاخص پس از آمدن انبيا و دعوت به توحيد ضلالت آشكار است كه مىگويد: (إِنِّى إِذاً لَفِى ضَلالٍ مُبِينٍ).
[1] . ترجمه ديگر: در آن صورت، من قطعاً در گمراهى آشكار خواهم بود.
[2] . آسمانهاى هفتگانه و زمين و هر كس كه در آنهاست او را تسبيح مىگويند، وهيچ چيزنيست مگر اينكه در حال ستايش، تسبيح او گويد، ولى شما تسبيح آنها را در نمىيابيد. بهراستى كه او همواره بردبار و آمرزنده است. سوره إسراء: آيه 44.
آیه 24 «إِنِّى إِذاً لَفِى ضَلالٍ مُبِينٍ»
- بازدید: 754