اتَّبِعُوا مَنْ لا يَسْئَلُكُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ
ترجمه :
21. متابعت كنيد كسى را كه از شما مطالبه اجر رسالت نمىكند و آنها هدايت شدگان هستند[1] .
مسئله :
]تضاد عدم درخواست اجر رسالت با خمس وانفال[
در شريعت مطهره اجرت بر واجبات و اجرت بر محرّمات حرام است، مثل اينكه اجرت بگيرد بر تعليم احكام واجبه يا بر تحصيل علم واجب يا بر تطهير مساجد و مشاهد و قرآن يا بر جهاد در راه دين يا اقامه صلوة و صوم و امر به معروف و نهى از منكر و ساير واجبات شرعيّه چه واجب عينى باشد يا كفايى، تعيينى يا تخييرى و اوجب واجبات هدايت و ارشاد است؛ بالاخص بر پيغمبران كه مأمور به ابلاغ هستند و همچنين اجرت بر حرام، رقّاص براى رقص و مغنّى براى غنا و بر تعمير آلات لهو و لعب مثل آلات قمار و ساز و صنعت آنها و بسيار ديگر كه امروز معمول بازار اسلامى است. لذا انبيا گوشزد امّت مىكردند كه (لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِنْ أَجْرِىَ إِلّا عَلَى]الّذى فَطَرَنى[)[2] .
اشكال: اولاً، چرا پيغمبر اسلام با تصريحاتى كه در قرآن دارد كه من از شما اجر نمىخواهم، يك سهم از خمس را براى خود قرار داد و همچنين انفال را و قطايع ملوك را؟
و ثانياً، چرا محبّت و مودّت ذى القربى را اجر رسالت خود قرار داده كه فرمود در قرآن: (قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلّا الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبى)[3] .
جواب : امّا مسئله خمس[4] و انفال[5] و قطايع ملوك[6] ، حقّى است كه خداوند براى او قرار داده مثل زكات كه حق فقراست و مثل يك سهم خمس كه حق خود قرار داده، هيچ كدام اينها به عنوان اجر نيست و مثل حق واجب النّفقه و حق ميراث و باب كفّارات و امثال اينها]ست كه [به عنوان اجر نيست.
و اما مودّة ذى القربى براى تحقق ايمان است و نفع آن عايد خود آنها مىشود، چنانچه مىفرمايد: (ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِىَ إِلّا عَلَى اللهِ)[7] .
(اتَّبِعُوا مَنْ لا يَسْئَلُكُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ) اينها هدايت شدگان هستند. خدا آنها را هدايت و ارشاد فرموده و مقام نبوّت و رسالت به آنها عنايت كرده و مأموريت داده، آمدهاند براى هدايت شما.
[1] . ترجمه ديگر: از كسانى كه پاداشى از شما نمىخواهند و خود نيز بر راه راست قرار دارند،پيروى كنيد.
[2] . اى قوم من، براى اين رسالت پاداشى از شما درخواست نمىكنم، پاداش من جز بر عهدهكسى كه مرا آفريده است، نيست. سوره هود: آيه 51.
[3] . بگو: به ازاى آن رسالت، پاداشى از شما خواستار نيستم، مگر دوستى دربارهخويشاوندان. سوره شورى: آيه 23.
[4] . خمس: در اصطلاح به اخراج يك پنجم بعضى از اموال گويند كه به مستحقّان خاص آنداده مىشود. در بحث خمس سه بخش اساسى قابل طرح است: 1) وجوب خمس: دركتاب الهى سه آيه بر وجوب خمس دلالت دارد كه در يكى لفظ خمس به تصريح آمده و درديگرى از آن به «حقّ» تعبير شده و در آيه آخر به اينكه انفال از آن خدا و رسول است،اشاره شده است. الف : «واعلموا أَنَّما غنمتم من شىء فإنّ لله خمسه...» (أنفال،41).ب : «وآت ذاالقربى حقّه و المسكين وابن السبيل». (إسراء،26). ج : «يسئلونک عن الأنفالقل الأنفال لله والرسول...». (أنفال،1). و بنا به تفسير آينده، انفال از موارد خمس است.2) موارد خمس: الف : غنيمت. اين واژه در لغت به معنى چيزى است كه بدون مشقّت بهدست انسان آيد و برخى از پيشوايان لغت آن را به معنى مطلق فائده دانستهاند و دراصطلاح نيز غنيمت به اموالى كه در نتيجه جنگ حاصل مىگردد گفته شده است. در هرصورت به نظر فقهاى اماميه اين واژه گوياى معانى هفتگانه ذيل است: غنائم جنگى، سودانواع كسب، معدن، گنج، مال مختلط به حرام، مالى كه از غوّاصى حاصل آمده و زمينى كهذمّى از مسلمان خريده است. به نظر پارهاى از فقها اگر قيد «بدون مشقّت» در تعريفغنيمت اعتبار گردد، خمس به هدايا تعلق نخواهد گرفت. ب : انفال، اين واژه در لغت بهمعنى غنيمت، هبه و زيادت است و در اصطلاح فقهاى اماميه بر امور نه گانه زير و مانند آناطلاق مىگردد: هر زمينِ بىصاحب: (=اراضى موات)، زمينى كه با صلح گرفته شده،زمين متروكى كه صاحبان آن از بين رفتهاند، جنگلها و بيشهها، قلل كوهها، معادن، مراتع،سيلگاهها و ميراث شخص بى وارث.3) مستحقان خمس: بنا به آيه 41 سوره أنفال، خمس به شش طائفه تعلق مىگيرد كه دراصطلاح اماميه از سهم سه طائفه اول به سهم امام و از سه طائفه دوم به سهم سادات تعبيرمىشود. اين طائفهها عبارتند از: الف : خدا به واسطه بيان«لله»؛ ب : رسول خدا، «للرسول»؛ج : امامان معصوم، «لذي القربى» وهمين حق نيز در إسراء، آيه 26 مورد تأكيد قرار گرفته كهبا توجّه به سوره شورى، :23 «قل لا اسئلكم عليه اجراً إلّا المودّة في القربى» سرّ اين اختصاصظاهر مىگردد. د : يتيمان، «اليتامى». ه : بىچيزان، «المساكين» كه در إسراء، آيه 26 نيز بهتصريح آمده است. و : در راه ماندهها، «ابن السبيل» كه در إسراء، آيه 26 نيز بدان اشاره شدهاست. بنا به نظر فقهاى اماميه سه سهم اخير به يتيمان، مساكين و در راه ماندگان هاشمى تعلّقمىگيرد و زكات به غير هاشمى آنها داده مىشود. ر.ك: دانشنامه قرآن: مدخل «خمس».
[5] . ر.ك: همين تفسير: ج8، ص420، پاورقى(1) مدخل «انفال».
[6] . ر.ك: همين تفسير، ج14، ص377، پاورقى(8).
[7] . هر مزدى كه از شما خواستم، آن از خودتان! مزد من جز بر خدا نيست. سوره سبأ :آيه 47.
آیه 21 «اتَّبِعُوا مَنْ لا يَسْئَلُكُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ»
- بازدید: 5935