آيه 7 «وَإِذا تُتْلى عَلَيْهِ آياتُنا ..»

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

ƒوَإِذا تُتْلى عَلَيْهِ آياتُنا وَلّى مُسْتَكْبِراً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْها كَأَنَّ فِى أُذُنَيْهِ وَقْراً فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلِيمٍ
 
ترجمه :
7. و موقعى كه تلاوت شود بر او آيات قرآنى پشت مى‌كند از روى تكبر و نخوت مثل اينكه نشنيده كه گويا در دو گوش او ثقلى باشد كه مانع از شنيدن است، پس بشارت ده او را به عذاب دردناك[1] .
 
تفسير :
تكبّر، صفتى زشت وناپسند
يكى از صفات خبيثه وملكات رذيله واخلاق قبيحه، صفت تكبّر است كه جايگاه او جهنم است، چنانچه مى‌فرمايد: (أَ لَيْسَ فِى جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْمُتَكَبِّرِينَ)[2] ودر حديث از پيغمبر اكرم است فرمود :
«لاَ يَدْخُلُ الجَنَّةَ مَنْ كَانَ فِي قَلبِهِ حَبَّةُ خَرْدَلٍ مِنْ كِبْرٍ»[3] .
بالاخص تكبّر به دين وبه انبيا وائمه طاهرين ونُوّاب[4]  آن‌ها وعلماى اعلام.
(وَإِذا تُتْلى عَلَيْهِ آياتُنا) چه پيغمبر بر او تلاوت فرمايد يا مومنين (وَلّى مُسْتَكْبِراً) از روى تكبّر[5]  پشت مى‌كند ومى‌رود (كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْها) به  اصطلاح، خودش را به گوش كرى مى‌زند كه من نشنيدم كه تو چه مى‌گويى.
 
معنى وقر ووقار وفرق آن با تكبّر
(كَأَنَّ فِى أُذُنَيْهِ وَقْراً) «وقر» سنگينى، يعنى گوشم سنگين شده يا پرده گوش پاره شده. «وقر» به معناى سنگينى است واز اين ماده است، «وقار» كه مومن بايد با وقار باشد، يعنى خود را سنگين كند واين غير از كبر است. مقابل كبر، صغارت است ]يعنى[ خود را كوچك بشمارد ]و[ بر كسى تكبّر نكند ووقار مقابل خفّت است ]يعنى[ خود را خفيف وسبك نكند، واز همين باب است «توقير» كه به معنى تعظيم وفروتنى ]است[ واين نسبت به اهل ضلالت وبدعت بسيار مذموم است، چنانچه در حديث است :
«مَنْ وَقَّرَ صَاحِبَ بِدْعَةٍ فَقَدْ أعَانَ عَلَى هَدْمِ الاِْسْلاَمِ»[6] .
 و نسبت به دين وبزرگان دين از انبيا وائمّه وعلما وپيرمردان وپيره‌زنان از مومنين بسيار ممدوح است، چنانچه در حديث است :
«وَقِّرُوا كِبَارَكُمْ، وَارْحَمُوا صِغَارَكُمْ»[7] .
 گفتند مراد فقط كِبَر سن نيست، بلكه كبر شأن هم شامل است[8] ، چنانچه مى‌فرمايد: (ما لَكُمْ لاْ تَرْجُونَ للهِِ وَقاراً)[9]  وبه معنى ثبوت ورسوخ هم آمده، چنانچه در حديث است :
«اَلإيمَانُ مَا وَقَرَ فِي القُلُوبِ»[10] .
 (فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلِيمٍ) تعبير به بشارت يك نوع سرزنش است والّا اين انذار است نه بشارت.

[1] .  ترجمه ديگر: وچون آيات ما براو خوانده شود، با نخوت روى برمى‌گرداند، چنانكه گويىآن را نشنيده يا گويى در گوش‌هايش سنگينى است، پس او را از عذابى پُردرد خبر ده.
[2] .  آيا جاى سركشان در جهنم نيست؟ سوره زمر: آيه 60.
[3] .  كسى كه به اندازه دانه خردلى در قلبش كبر وجود داشته باشد، داخل بهشت نمى‌شود.كافى: ج2، ص310، ح7؛ معانى الأخبار: ص241، ح2؛ وسائل الشيعة: ج16، ص5، ح 1وبحارالأنوار: ج2، ص141، ح2.
[4] .  نُوّاب (جمعِ نائِب): جانشين؛ نماينده.
[5] .  استكبار : واژه‌اى است قرآنى كه در قرآن به اشكال مختلفى به كار رفته است. بنا به آيات23 سوره حشر و37 سوره جاثيه، كبريا وصفت متكبّر فقط براى خدا شايسته است. ودرروايتى از پيامبر اكرم  9 آمده است كه كبريا فقط براى پروردگار جهانيان است. در آياتىاز قرآن مجيد سجده نكردن ابليس بر آدم، استكبار ابليس خوانده شده است. از قبيل آيه73 و74 سوره ص وبا واژه تكبّر در آيه 13 سوره اعراف. مستكبرين ومتكبرين مهمترينوعمده گروهى هستند كه هرگاه پيامبران آنان را به خدا دعوت مى‌كردند يا ايماننمى‌آوردند ويا تكذيب رسالت پيامبران كرده ويا آنان را مى‌كشتند. خداوند نيز جايگاهمتكبران را در جهنم بد جايگاهى دانسته (سوره نمل آيه 29). ودر آيه 60 سوره مؤمنونفرموده است: (إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِى سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ )؛ (بى‌گمانكسانى كه از عبادت من استكبار مى‌ورزند، زودا كه به خوارى وزارى وارد دوزخ شوند.همچنين در دو آيه مشابه 37 اسراء وهمين سوره آيه 18 خداوند متعال، با تكبر راه رفتندر روى زمين را نهى كرده است. ملّا محسن فيض كاشانى به نقل از ابو حامد غزالى گفتهاست: كبر بر دو قسم است: ظاهر وباطن، كبر باطن، خُلقى است كه در نفس ريشه داردوكبر ظاهر اعمال وكردار زشتى است كه از جوارح صادر مى‌شود. ر. ك: دانشنامه قرآن :ج1، ص208، مدخل «استكبار».
[6] .  كسى كه بدعتگزارى را تكريم كند وبزرگ دارد، به تحقيق بر انهدام ونابودى اسلام كمككرده است. المعجم الأوسط «طبرانى»: ج7، ص35؛ تفسير القرطبى: ج7، ص13؛ كنز العمال :ج1، ص219 والصوارم المهرقة: ص16.
[7] .  بزرگان را احترام وتكريم كنيد وبه خردسالان رحم نماييد. امالى صدوق: ص154؛ ضمنح4؛ بشارة المصطفى: ص436؛ وسائل الشيعة: ج10، ص313، ضمن ح20 وبحارالأنوار :ج93، ص357، ضمن ح25.
[8] .  ر. ك: تفسير التبيان: ج1، ص149 ومجمع البيان: ج1، ص188.
[9] .  شما را چه شده است كه از شكوه خدا بيم نداريد؟ سوره نوح: آيه 13.
[10] .  ايمان آن است كه در قلب داخل شده ورسوخ كرده است. كافى: ج2، ص26، ضمن ح4؛تفسير الآصفى: ج2، ص993 وبحارالأنوار: ج50، ص208، ضمن ح23.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page