وَمِنَ النّاسِ مَنْ يَشْتَرِى لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ
ترجمه :
6. و بعض ناس هستند كسانى كه مىخرند احاديث لهو و لغو را براى اينكه سايرين را گمراه كنند از راه حق و طريق الى الله بدون علم و مىگيرند آنها را چرند. اينها از براى آنهاست عذاب خوار كننده[1] .
تفسير :
در بعض اخبار دارد كه مىرفتند كنيزهاى مُغنيه[2] خريدارى مىكردند كه براى آنها آوازه ونغمهسرايى كنند ومردم را سوق دهند به طرف آنها وباز دارند از استماع آيات قرآنى و فرمايشات انبيا و فرا گرفتن احكام دين[3] . ودر بعض اخبار دارد كه مىرفتند در بلاد عجم وكتابهاى راجعه به قصص سلاطين ورجال نامى آنها مثل رستم واسفنديار را مىخريدند ومىآوردند در مقابل قرآن كه قصص انبياب سَلَف[4] را بيان مىكند كه اينها هم ]مانند قرآن[ افسانههاست[5] ، ولى مكرر گفتهايم كه اخبار بيان مصداق مىكند ]و[ منافات با عموم آيه ندارد.
معنى «لهو الحديث»
(وَمِنَ النّاسِ مَنْ يَشْتَرِى لَهْوَ الْحَدِيثِ) هر چيزى كه مانع شود از توجه به احكام دين «لهو الحديث» است كه امروز بسيار رواج پيدا كرده[6] كه بسيارى از اين روزنامه]ها[ وكتابهاى قصه مثل كتاب ليلى ومجنون وشيرين وفرهاد ورستم واسفنديار وكتب اشعار وتصنيفات وتعليم رقص وآواز وجعبه ساز وآواز وامثال اينها مثل تلويزيون كه مردم مشغول به اينها باشند ـ اما كتب عقايد، اخلاق، رسائل عمليه، كتب ادعيه اينها را هيچ رغبت ندارند ]بخوانند[ حتى قرآن وكتب اخبار در خانههاى آنها يافت نمىشود ـ ودر هر خانه ومغازه ومجالس فساد حتى در ماشينها وقهوهخانهها واتومبيلها حتى در جيب وبغل از اين انواع[7] بسيار است (لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللهِ) كه مردم را از دين ووظايف دينى غافل كنند وسوق به فساد دهند (بِغَيْرِ عِلْمٍ) تمام از روى جهل وبىمدركى وبدون منطق ودليل است (وَيَتَّخِذَها هُزُواً) ومىگيرد آيات ما را به سخريه واستخفاف واعراض وتهاون[8] ، چنانچه مىفرمايد: (قُلْ أَبِاللهِ وَآياتِهِ وَرَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِوُنَ)[9] .
عذاب دردناك مسخرهكنندگان خدا وپيامبران
(أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ) خداوند هم آنها را فرداى قيامت اهانت واستهزاء مىفرمايد: (اللهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِى طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ)[10] حتى نقل كردند كه درِ بهشت را به روى او باز مىكنند ومىگويند: «هَلُمّ» چون مىآيد بسته مىشود، درب ديگرى باز مىشود وهكذا تا باب هشتم[11] . ودر عذاب هم او را خوار واهانت مىكنند ومنظرهاى پيدا ميكند كه اهل محشر او را مضحكه مىكنند با اينكه تمام عذابها مُهين[12] است.
[1] . ترجمه ديگر: وبرخى از مردم كسانىاند كه سخن بيهوده را خريدارند تا مردم را بىهيچدانشى از راه خدا گمراه كنند وراه خدا را به ريشخند گيرند. براى آنان عذابى خواركنندهخواهد بود.
[2] . مُغَنِّيَة : آواز خوان.
[3] . المحرز الوجيز فى تفسير الكتاب العزيز: ج4، ص345؛ زاد المسير: ج6 ،ص167؛ تفسيرالثعلبى: ج4، ص318 والدرالمنثور: ج5، ص306.
[4] . سَلَف : گذشته.
[5] . ر. ك: تفسير سمرقندى: ج2، ص19؛ مناقب آل ابى طالب: ج1، ص82 ومجمع البيان: ج8،ص490.
[6] . اشاره مؤلف 1 به دوره رژيم محمد رضا پهلوى است.
[7] . يعنى روزنامهها ومجلات وكتابهاى قصه ليلى ومجنون وفرهاد وشيرينوتصنيفهاى ترانهها و... كه مؤلف 1 به آنها اشاره كرد.
[8] . به تعبير ديگر: آيات ما را به ريشخند مىگيرند واز آنها روى برمىگردانند وآنها راخوار وسبك مىشمارند.
[9] . بگو: آيا خدا وآيات او وپيامبرش را ريشخند مىكرديد؟ سوره توبه: آيه 65.
[10] . خداست كه ريشخندشان مىكند، وآنان را در طغيانشان فرو مىگذارد تا سرگردان شوند.سوره بقره: آيه 15.
[11] . ر. ك: الدرالمنثور: ج6، ص544؛ ؛ كنز العمال: ج3، ص650؛ العهود المحمدية: ص 872والتحفة السنيّه: ص323.
[12] . مَهِين : خوار كننده، پست كننده.
آيه 6 : «وَمِنَ النّاسِ مَنْ يَشْتَرِى...»
- بازدید: 904