بزم شبانه :

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

تمام خليفه هاى معاصر امام فريفته و دلبسته سرگرمى ، خنياگرى و لهو و لعب بودند و شب هاى سياهشان با شراب ، آواز و مسخرگى همراه بود و كمترين اثرى از جديت و ياد خدا در آنها وجود نداشت . على بن محمّد تنوخى قاضى بصره خليفه عباسى زمان خود را در شعرى چنين تصوير مى كند:
(( نشا بين طنبور وزق و مزهر
وفى حجر شاد او على صدر ضارب ))
((ميان طنبور، عود، شراب و در دامن خواننده اى يا بر سينه نوازنده اى بزرگ شد و پا گرفت )).
وقتى خليفه اين چنين ميان ساز و آواز رشد كند تكليف درباريان ، وزرا و مردم طبق اصل (( ((الناس على دين ملوكهم )) )) روشن مى گردد. همگان براى دست يافتن به لذاتى از اين دست به رقابت با يكديگر برخاسته خود را هلاك مى كردند و از همه آرمان هاى اسلامى و اصول آن براى پاك زيستى و كارآمدى و سلامت دين و عقل و تن روى گردان شدند.
در اينجا به برخى از مظاهر اين زندگى سراسر مسخره ، فساد و تباهى اشاره اى مى كنيم :