سيد منظور در سال 1950 ميلادى پس از مطالعات و تحقيقات دقيق و گسترده، به مذهب تشيع دوازده ‏امامى گرويد. سيد منظور حسين درسال 1927 ميلادى در اجناله شهر سرگودها در پاكستان غربى به ‏دنيا آمد. وى دبير يكى از مدارس دولتى، نويسنده و مدير مجله المبلغ از سرى انتشارات «دارالعلوم المحمديه» شهر سرگودها بود. وى درباره گرايشش به مذهب جعفرى چنين مى ‏نويسد:
علت اصلى گرويدنم به مذهب جعفرى آن بود كه اشتياق فراوانى براى مطالعه كتاب‏ هاى اسلامى داشتم و رغبتم درخصوص مطالعه اين‏ گونه موارد زياد بود. هنگام مطالعه و بررسى در متن بحث‏ ها، دقت فراوانى مى ‏كردم كه در اثر همين امر، خداوند توفيق داد تا مذهب شيعه دوازده‏ امامى را برگزينم. قضيه فدك از مهم‏ ترين دلايلى بود كه باعث شد تغيير عقيده دهم و مذهب اهل ‏سنت و جماعت را ترك كنم.
درخصوص مسأله فدك تحقيقاتى داشتم و در آن بسيار دقت نمودم و به اين نتيجه رسيدم كه غاصبان ارث فدك به پيامبر ايمان نياورده ‏اند. اگر اين‏ طور بود، آنان قطعا فدك را به حضرت فاطمه عليهاالسلام تنها دختر معصوم پيامبر صلى ‏الله‏ عليه ‏و ‏آله طبق نص قرآن كريم تقديم مى ‏كردند. (1)
حضرت فاطمه عليهاالسلام عزيزترين خلق نزد پيامبر صلى‏ الله ‏عليه ‏و‏ آله بودند (2) وعلاوه بر اين، براى گرفتن حق خويش به آيات قرآن استدلال مى ‏كردند (3) و احاديث پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله را به‏ عنوان دليلى بيان مى‏ داشتند. (4) اگر فرضا خلفا با هر ايده (باطلى)، حق داشتند كه حضرت فاطمه عليهاالسلام را از حق خود منع كنند، بايد با اهل ‏بيت عليهم ‏السلام مهربانى و احترام و تعاملى سزاوارتر روا مى ‏داشتند. سزاوار نبود در خانه حضرت فاطمه عليهاالسلام به آتش كشيده شود و بعد از شش ‏ماه، به پدر خويش بپيوندد و چشم از دنيا فرو بندند، در حالى كه از غاصبان حق خود [ ارث فدك ]ناراضى باشند. (5) جاى بسى تعجب است كه آنان عصمت حضرت زهرا عليهاالسلام را تكذيب كردند؛ در حالى كه قرآن آن را به اثبات رسانيده است، با اين حال، مى‏ بينم مسلمانان به آنها احترام مى ‏گزارند اهل‏ سنت معتقد هستند كه آنان حافظان اسلام به ‏شمار مى ‏آيند و مخالف با آنها، كافر و بدعت ‏گذار است. (6)
اين مسلمانان نمى‏ توانند ادعاى مسلمانى كنند، در حالى كه مخالف با اهل‏ بيت پيامبر صلى ‏الله‏ عليه ‏و ‏آله هستند. پس من در مسلمانى، در اولويت قرار دارم؛ زيرا دوست‏دار و پيرو اهل‏ بيت عصمت عليهم ‏السلام هستم و اين به‏ طور قطع تحقق يافته است. به‏ همين دليل به مذهب تشيع دوازده ‏امامى گرويدم؛ زيرا اين امر احوط و اسلم  است. (7)
ضمن تحقيق و بررسى، دانستم كه يگانه راه نجات همان است كه اهل‏ بيت عليهم ‏السلام درآنند و حديث سفينه و حديث ثقلين كه شيعيان و اهل‏ سنت قبول دارند، بر صحت اين مطلب دلالت دارند. به ‏راستى كه بقيه راه ‏ها و مذاهب چيزى جز هلاكت و گمراهى ندارند. (8) برخى مسلمانان مذهب اهل‏ بيت عليهم ‏السلام را كنار زده يا از گرويدن به آن امتناع كرده ‏اند، در حالى كه ايشان يكى از دو امانت گران‏ بها (ثقلين) (9) هستند.
از دلايل ديگرى كه باعث گرويدنم به مذهب شيعه دوازده ‏امامى شد، اين بود كه دانستم اين مذهب از طريق پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله به ما رسيده است (10) و پيشوايان معصوم آن را به ما ابلاغ كرده ‏اند؛ درصورتى كه ديگر مذاهب، به ‏دليل تسمك به غيراهل‏ بيت عليهم ‏السلام، از ارتباط با خود پيامبر صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏ آله محروم هستند.
همه مذاهب به جز مذهب جعفرى، زاده علل سياسى و حكومت‏ ها هستند كه برخلاف مذهب جعفرى، طبق ميل و اراده به ‏وجود آمده‏ اند. اين بزرگ‏ترين دليلى بود كه مرا تحت ‏الشعاع قرارداد تا به تشيع گرويدم. از خداوند مى‏ خواهم كه ما را با محبت و مهر اهل ‏بيت عليهم ‏السلام بميراند و در قيامت با آنان محشور فرمايد! ناگفته نماند، بنده از روى تقليد و بدون تحقيق به تشيع نگرويدم، بلكه ازطريق هم ‏نشينى با علما و بحث و مناظره به نتيجه رسيدم.
اين پژوهش ‏گر عزيز، پس از گرايش به مذهب تشيع، تأليفات ذيل را به رشته تحرير در آورده است:
1. توثيق فدك كه پاسخى به كتاب تحقيق فدك مولوى احمد شاه است.
2. تازيانه عبرت نيز پاسخى به احمد شاه است، زيرا او مدعى است كه شيعيان ربطى به پيشوايان معصوم عليهم‏ السلام ندارند.
3. الدورالمظلم فى تاريخ ‏الاسلام كه در پاسخ به على محمد احمد عباسى ناصبى است. فرد مذكور كتابى در اثبات خلافت يزيد نوشت.
4. سياست معاويه و يزيد كه در پاسخ به نويسنده پيشين است.
5. عبداللّه‏ بن سبا كه در پاسخ به مدعيان مذهب تشيع از جمله اين فرد مجهول ‏الحال يعنى عبداللّه‏ بن سبأ است.
6. ترجمه كتاب اعتقادات ‏الصدوق.
7. ترجمه و تلخيص حليه‏ المتقين علامه مجلسى.
                                                                                        
************************************************************
1. قرآن مى ‏فرمايد: «خداوند فقط مى‏ خواهد پليدى و گناه را از شما اهل ‏بيت عليهم ‏السلام دور كند و شما را كاملاً پاك سازد» سوره احزاب، آيه33 اين آيه در شأن اهل‏ بيت عليهم ‏السلام نازل شده كه فاطمه زهرا عليهاالسلام يكى از آنهاست.
2. در كتاب فيض ‏القدير، ج 4، ص 422، آمده است: «پيامبر صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله به حضرت على عليه ‏السلام فرمودند: مهر و محبت من به فاطمه از تو بيشتر است و تو از او نزد من عزيزترى.» هيثمى مى‏ گويد: «رجال اين حديث همه موثق و حديث صحيح‏ السند است. در كتاب جامع ‏الصغير، ج2، ص209، آمده كه حديث صحيح ‏السند است.
3. ابابكر با روايتى ساختگى از پيامبر كه «ما پيامبران، چيزى را به ارث نمى ‏گذاريم»، فدك را غصب كرده بود. حضرت زهرا عليهاالسلام با اين آيات با او احتجاج كرد: «و سليمان وارث داوود شد» سوره نمل، آيه16 و نيز آيه «وارث من و دودمان يعقوب باشد» (سوره مريم، آيه6). هركدام از اين دو آيه، حديث ساختگى ابابكر را باطل مى‏ كند و افتراى او به ساحت پيامبر صلى‏ الله‏ عليه ‏و‏ آله را براى ديگران آشكار مى ‏سازد.
4. پيامبر فرمود: «فاطمه پاره تن من است؛ هركس او را خشم‏گين كند، مرا خشم‏گين كرده است.» اين روايت را سيوطى در جامع ‏الصغير، ج2، ص609، نقل كرده و آن را صحيح‏ السند مى‏ داند .
5. حضرت فرمودند كه هيچ ‏يك از كسانى كه در حق ايشان ظلم روا داشتند؛ در تشيع جنازه ايشان حاضر نشود به همين دليل شب هنگام به خاك سپرده شدند و تا اين زمان، قبر حضرت مشخص نيست.  
6. از جهل و نادانى، و از تاريك‏ شدن دل ‏ها كه به گمراهى مى ‏انجامد، به خداوند پناه مى ‏بريم. مالك‏ بن انس يكى از پيشوايان اهل ‏تسنن مى‏ گويد: «رافضى ‏ها شيعيان كافر به‏ شمار مى ‏آيند.» احمد زينى دحلان شافعى، پس از نقل مطلب مالك در تعليق بر آن مى ‏نويسد: «و مذهب شافعى نيز با اين رأى موافق است و جماعتى ديگر نيز همين رأى را دارند.» (نك: الفتوحات ‏الاسلاميه، ج2، ص389، چ مصر، 1356).
7. يعنى اين امر به احتياط نزديك ‏تر است و سالم تر مى ‏باشد.
8. زيرا با مذهب حق اهل ‏بيت عليهم‏ السلام مخالف است. خداوند مى‏ فرمايد: «بعد از حق چيزى جز گمراهى وجود ندارد» سوره يونس، آيه32
9. كسانى كه خداوند امر فرمودند تا به ريسمان آنها چنگ بزنيد. پيامبر صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏ آله مى‏ فرمايد: «من در ميان شما دو چيز گران‏ بها گذاشتم كه اگر بعد از من به آنها متمسك شويد، هرگز گمراه نشويد: يكى كتاب خدا، كه ريسمانى است كه از آسمان به زمين كشيده شده و ديگرى عترت و اهل ‏بيت من هستند كه از هم جدا نشوند تا سر حوض كوثر بر من وارد شوند» نك: ينابيع‏ المودة، ص21 ـ ص32، چ استامبول، 1302 قمرى. در كتاب صحيح مسلم، ج2، ص238، در دنباله حديث آمده است: «شما را درخصوص اهل‏ بيتم به خدا يادآور مى‏ سازم» و اين عبارت را سه مرتبه بيان داشت.
10. پيامبر صلى‏ الله ‏عليه‏ و ‏آله به حضرت على عليه‏ السلام فرمودند: «تو و شيعيانت سر حوض كوثر بر من وارد مى ‏شويد.» و نيز فرمودند: «اى على، درحالى كه شيعيانت راضى و خشنود گرديده ‏اند، به لقاى خدا خواهى آمد.» و نيز فرمودند: «شيعيان على در روز قيامت رستگارند.» و باز احاديثى وجود دارند كه دلالت مى‏ كنند، هركه به پيامبر خدا صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله و آيين اسلام ايمان آورده، بايد از پسرعموى آن حضرت، امام على عليه ‏السلام و فرزندانش پيروى كند. نك: هذه احاديثنا ام احايثكم.

نوشتن دیدگاه