٤٠. سيد خورشيد حسين حنفى پاكستانى

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

اثبات نشدن صحت خلافت خلفا و حمايت عقل و نقل (كتاب و سنت) از عقيده شيعه اماميه در خلافت، دلايلى است كه موجب گشت تا سيد خورشيد به مذهب شيعه اماميه تشرف يابد.
وى در سال 1959 ميلادى در سيالكوت پاكستان چشم به جهان گشود. وى دلايل ترك مذهب خود و قبول مذهب شيعه اماميه را چنين بيان مى‏ كند:
عقيده اهل تسنن در مورد خلافت، افكارم را به هم ريخته بود و نمى‏ توانستم اين مطالب را درست درك كنم تا اين كه بالاخره برايم روشن شد كه اين جانشينى چيزى نيست مگر رياست دنيوى و به نيابت الهى هيچ ربطى ندارد و خلفا شاهانى همچون شاهان ديگر هستند. اما اينك بر اين عقيده ‏ام كه خلافت مانند نبوت، واگذار نمى ‏شود مگر با دستور و انتخاب خداوند متعال. امام بايد با نص خداوند متعال گزينش شود و هيچ‏ كس غير از خداى (عزّ و جل) حق تعيين (1) امام را ندارد و حتى رسول صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله نيز با امر الهى، امام را نصب مى‏ كند نه با سليقه خود. علاوه بر اين عصمت در امام شرط است؛ زيرا او مبلغ رسالت پروردگار خويش و راه‏نماى مردم به شمار مى‏ آيد و غير از امام معصوم، كسى صلاحيت هدايت مردم را ندارد؛ زيرا در معرض خطا و اشتباه است. شرايط امامت تنها به اميرالمؤمنين على بن ابى‏ طالب عليه ‏السلام اختصاص دارد و او همان امام بر حق و خليفه بلافصل پيامبر اكرم صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله است. مذهب شيعه را برگزيدم، زيرا نقاط ضعف و فساد بسيارى را درمذهب اهل تسنن مى‏ ديدم كه نمونه ‏هايى را بيان مى‏ كنم:

1. سلب آزادى فكرى و ممنوعيت سخن گفتن در مورد اصول اين مذهب مگر آن چه علماى سلف آن را نقل كرده باشند؛ به ‏ويژه در موضوعاتى چون خلافت و سيره خلفا. بنابراين بر هيچ ‏كس روا نيست كه با استفاده از عقل، چنين موضوعاتى را با آزادى كامل (2) مطرح كند و با وجودى كه قرآن كريم مردم را به تفكر (3) مى‏ خواند و عقل نيز بر آن صحه مى ‏گذارد، كسى حق ندارد به سيره خلفا و عمل‏كرد آنان انتقاد كند؛ گويى بر زبانشان قفل زده باشند. با توجه به اين مطلب در مى ‏يابيم كه سلب آزادى فكرى و محدوديت در بيان آرا و نظرها، مخالف ايجاد كردن با نقل و عقل است كه از اين محدوديت‏ ها چيزى جز پنهان كردن انحرافات و اشكالات مذهب خود و اشتباهات خلفايشان را دنبال نمى‏ كنند.

2. روايت جعلى و اخبار دروغ همانند «اصحابى كالنجوم بأيهم اقتديتم اهتديتم» و نشر اين روايت بين مردم عوام موجب گشته تا تصوير صحيحى از امامت و خلافت در ذهن آنان شكل نگيرد؛ به‏ طورى كه مجالى براى تفكر و تأمل باقى نگذاشته است. بر اساس چنين رواياتى هر شخصى كه پيامبر صلى‏ الله‏ عليه ‏و‏ آله را درك كرده باشد ـ حتى اگر فاسق يا فاجر بوده ـ فانوس رشد و هدايت قرار مى‏ گيرد و اطاعتش بر امت اسلامى واجب مى‏ شود!! لذا بر كسى جايز نيست كه به سيره صحابه و عمل‏كرد شنيع و رفتار قبيح آنان در چارچوب عقل و قرآن انتقاد كند. با توجه به چنين محدوديت‏ هايى كه در مذهب آنان وجود دارد، امكان ترسيم چارچوب صحيحى از مفهوم خلافت و امامت وشناخت حقيقت امام و صفات و شرايط او از بين رفته است.
برعكس، مذهب شيعه كه در بردارنده آزادى تام و كامل در نقد و بررسى است، اين مذهب پيروى از هر انسان فاسق و فاجرى (4) را روا نمى‏ داند و امامت غير معصوم را نمى‏ پذيرد. امام در نظر آنان بايد از هر خطا و اشتباهى مصون (5) و از طرف خداوند متعال (6) تعيين شده باشد. عقل و آيات قرآنى و احاديث نبوى اين اعتقاد را تأييد مى‏ كنند.

3. خوددارى و نهى از حضور در مجالس عزا و تجمعات شيعيان (7) و گوش فرا دادن به سخنان آنان، (8) در حالى كه اگر دين برحق باشد، نبايد نگران تزلزل آن در برابر عقايد باطل بود و هيچ دليل و برهانى از طرف مخالفان نمى ‏تواند موضع آن را تضعيف كند، بلكه هر چه بيشتر در برابر باطل بايستد و به مخالفت با آن بپردازد، حقانيت چنين دينى نزد اهل حق واضح ‏تر و روشن ‏تر مى‏ گردد. بنابراين اگر اصول مذهبى بر حق باشد، ديگر پيروان خود را از شنيدن نظرهاى ديگران و آگاه شدن از اعتقادات آنان منع نمى ‏كند. پس اين كه علماى اهل تسنن از حضور مردم در مجالس شيعيان و شنيدن گفته‏ هاى آنان جلوگيرى مى ‏كنند، بيان‏ گر فساد مذهب و باطل بودن دينشان است و هراس آنها از روشن شدن حقيقت نزد عوام و آگاهى آنان از عقايد شيعه را نمايان مى‏ كند؛ زيرا در اين صورت مردم به مذهب شيعه گرايش پيدا مى‏ كنند ـ امرى كه شاهد آن هستيم ـ زيرا بسيارى از اهل تسنن، مذاهب خود را پس از درك فساد آنها ترك كردند و به مذهب شيعه اماميه تشرف يافتند.
به همين دليل شاهديم كه روز به‏ روز بر تعداد شيعيان افزوده مى‏ شود، لذا علماى تسنن پس از اين كه دريافتند باطل توان مقابله با حق و حقيقت را ندارد و تاريكى ‏ها با نور حق دريده مى‏ شود، تلاش مى‏ كنند مردم را از هم ‏نشينى با اهل حق و گوش فرا دادن به سخنان آنان منع نمايند تا بدين‏ وسيله از رسيدن بانگ حق به گوش آنها اجتناب كرده باشند و اين تنها شيوه ‏اى است كه بتوان با استفاده از آن باطل را صيانت كرد.

************************************************************
1. چون انتخاب خليفه فقط به خداوند متعال اختصاص دارد؛ همان‏ گونه كه در سوره قصص آيه 68 نيز به آن اشاره مى‏ كند: «وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ...» لذا همان‏ گونه كه انتخاب پيامبر، به اختيار مردم نيست، گزينش و انتخاب شخصى كه جانشين او شود و پيام و رسالت او را براى مردم تفهيم و تبيين كند نيز به اختيار آنها نيست.
2. عبدالملك جوينى كه به او لقب امام حرمين داده ‏اند، مى ‏گويد: «انتقاد صحابه به سبب مطالبى كه از برخى آنها صادر شده است، جايز نيست.» تحذيرالعبقرى من محاضرات ‏الخضرى، ج 1، ص 12، چ بيروت، سال 1404ه  و صاحب ‏الربذ مى ‏گويد: «بر آن چه از صحابه صادر شد، ساكت مى‏ شويم و پاداش اجتهاد را برايشان قائل هستيم.»
و ابن‏ الوردى نيز مى‏ گويد: «هم‏ نشين نص‏ گويان نيكان نشو؛ زيرا لغزش از خوى آن نياكان، نيك نيست.» (تحذيرالعبقرى، ج 1، ص 27) و يحيى بن شرف‏ الدين دمشقى مى‏ گويد: «تمام صحابه عادلند؛ چه آنها كه با يك‏ديگر اختلاف داشتند چه ديگران» (أضواء على ‏السنة المحمدية، ص 342، چ سوم، مصر) شيخ محمد يحيى امان، عضو دادگاه تشريحى وهابى‏ ها در مكه مى‏ گويد: «ناپسند است كه مسلمان‏ ها به جنگ‏ هايى كه بين صحابه اتفاق افتاده است بپردازند و با فكر قاصر خود مطالبى را برداشت كنند و طورى آنها را وصف نمايند كه عدات و صلاحيت و پاكى آنها مخدوش شود و به شخصيت آنها ضربه وارد گردد» (تحذيرالعبقرى، ج 1، ص 31) و ابن عرفه مى‏ گويد: «صحابى بودن، گناه كسانى را كه به جنگ على رفتند، تبرئه مى ‏كند» (تحذيرالعبقرى، ج 1، ص 235) رضوى: «بى ‏ترديد آنها را از ورود به بهشت تبرئه مى‏ كند؛ زيرا پيامبر صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏ آله فرمودند: جنگ با على، جنگ با خداست و دوستى با على دوستى با خداست.» (ينابيع ‏المودة، ص 55، چ استامبول، سال 1302ه )
و اين مطلبى است كه هيچ مسلمانى در آن شك نمى ‏كند. اين بيهوده‏ گويى‏ ها و مبالغه در تعريف و تمجيدها، در ميان افرادى كه مست صحابه شده ‏اند، بسيار است و آن چه از برخى آنها نقل كرديم، كافى است تا سخنان سيد خورشيد حسين كه خدا او را به راه راست هدايت كرد، اثبات كند. براى آگاهى بيشتر از سخنان اين افراطى ‏ها مى‏ توانيد به كتاب صحابه در صحاح اهل‏ تسنن و مسانيد آنها يا درگيرى‏ هاى صحابه رسول اللّه‏ رجوع كنيد.
قرآن كريم در رد اين افراد مى‏ فرمايد: «مَنْ يَعْمَلْ سُوءا يُجْزَ بِهِ وَ لا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللّه‏ِ وَلِيًّا وَ لا نَصِيرا»سوره نساء، آيه 123 در جايى ديگر مى‏ فرمايد: «وَ مَنْ يَعْصِ اللّه‏َ وَ رَسُولَهُ وَ يَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نارا خالِدا فِيها وَ لَهُ عَذابٌ مُهِينٌ» (سوره نساء، آيه 14) درحقيقت كسى كه به كتاب خداوند متعال ايمان آورده باشد، جرأت به زبان آوردن چنين سخنان مسخره و بيهوده‏ اى را كه مخالف با اين كتاب است، نخواهد داشت... .
3. «أَ فَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ» سوره مؤمنون، آيه 68 و آياتى ديگر از قرآن كريم كه بر تدبر و انديشه تأكيد مى‏ كنند.
4. چنان كه در اين آيات آمده است: «وَ اللّه‏ُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ» سوره مائده، آيه 108 و «وَ إِنَّ الْفُجّارَ لَفِي جَحِيمٍ». (سوره انفطار، آيه 14)
5. زيرا غيرمعصوم خطا مى‏ كند و اگر خطا كرد، بر مردم واجب است كه او را به اشتباهش آگاه كنند و بدين صورت برترى خود را نسبت به آنها از دست خواهد داد. اما معصوم خطا نمى‏ كند وبا اين ويژگى بر تمامى مسلمانان برتر مى‏ گردد و اطاعت از او بر همه آنها واجب مى ‏شود.
6. خداوند متعال به ابراهيم عليه‏ السلام فرمود: «اءِنِّي جاعِلُكَ لِلنّاسِ إِماما» سوره بقره، آيه 124 و نيز فرمود: «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً». (سوره بقره، آيه 30)
7. در ادامه از تشيع سخن‏ران و علامه مشهور، حافظ سيف‏ا... صحبت مى‏ كنيم و اين كه چگونه او مردم را از حضور در مجالس شيعه و محافل آنها نهى مى ‏كرد و فتواى تحريم صادر مى‏ نمود تا به دلايل شيعيان و براهين آنان گوش ندهند و مذهب و اعتقاد پيشينيان خود را ترك نكنند و در مذهب شيعه اماميه داخل نشوند.
8. به دليل ناتوانى و ضعف آنها در به ‏كارگيرى دلايل عقلى و يا نقلى مستند و صحيح، در مقابله با تشيع از ورود كتاب‏ هاى شيعه به سرزمين‏ هاى خويش خوددارى مى‏ كنند.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page