خانم تانيا بولينگ آلمانى‏ الاصل مى ‏باشد و به سال 1999 ميلادى به دين اسلام مشرف شد، او از آيين پيشين خود، يعنى مسيحيت در سن 22 سالگى متحول شده و به اسلام گرويد.او مى‏ گويد: پس از مدتى طولانى از جهل و نادانى نسبت به ذات و درون خود، ناگهان خداوند دستم را گرفت و مرا از وادى تاريكى ‏ها نجات داد و به سمت نور و روشنايى هدايت كرد.
 
ارزش ‏هاى والاى اسلام
خانم تانيا مى‏ گويد: آن چه كه اهتمام مرا به اسلام زياد نمود علاقه ميان انسان مسلمان و خالقش بود، و يا علاقه صميمى ميان افراد خانواده است، و نيز وجود هدف و غايتى مشخص نزد آنها از اين صميمت است. همچنان ائتلاف و همبستگى موجود ميان مسلمانان كه حد و مرزى نمى‏ شناسد، خواه در چهارچوب قوميتى يا نژادى و يا پيوستگى جغرافيايى، و نيز چنگ زدنشان به ريسمان دين و باورهاى اعتقادى است.

نقش اهل ‏بيت عليهم ‏السلام در اسلام
خانم تانيا نوعى علاقه نسبت به مطالعه كتاب‏ هاى فكرى و اعتقادى اسلام  پيدا كرده بود. و ابتدا قرآن كريم، سپس روايات پيامبر صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏ آله و اهل‏ بيتش را مورد مطالعه قرار داد. اين مطالعه پشتوانه محكمى براى ايمان او گشت، و باعث شد تا خرد و باطن وى به نور ايمان روشن و منور گردد. زيرا كه اين روايات نمايانگر هرم فكرى پيشوايان اهل ‏بيت عليهم ‏السلام است كه آن را با بينشى عميق و صدق و اخلاص بيان نموده‏ اند، تا مشكلات انسان و جامعه را مورد معالجه قرار دهند.
از سرى اهداف مدرسه پيشوايان اهل‏ بيت عليهم ‏السلام بيدارى ملت به وسيله انديشه اسلامى است، تا فرد بتواند مسئوليت ‏پذير باشد، و از اين‏ رو عهده‏ دار تبيين حقايق قرآن و نشرعلوم بشريت شدند. وبدين‏ وسيله نگهبان ميراث امت اسلام گشته تا از نابودى آن ممانعت كنند و ابعاد منش و طريقت الهى را كه پيامبر صلى ‏الله‏ عليه ‏و ‏آله ثابت‏ كننده آنها بود، به ‏طور عملى و نظرى مشخص ساختند.
اگر تلاش ‏هاى پايان‏ ناپذير آنان نبود خيلى از روايات نابود مى ‏شد، و ابعاد اصلى شريعت از بين مى ‏رفت؛ زيرا كه حاكمان ستم‏ گر خيلى تلاش نموده تا اين روايات را مورد دستبرد قرار دهند، ولى خواست خداوند بود كه اين ميراث عظيم مصون نگه‏ داشته شود و در تمامى ادوار هم ‏چنان دست‏ نخورده و سالم بماند تا به دست نسل ‏هاى آينده برسد. به همين دليل ملاحظه مى ‏كنيم كه ميراث فكرى كه اهل‏ بيت عليهم ‏السلام از آن نگهبانى كردند، در ساختار فرهنگى اسلام سهيم بوده و هيچ ‏گونه اختلافى با فطرت انسان ندارد و باعث شد تا انسان تشنگى درون خويش را از سرچشمه زلال آن سيراب نموده و آنها را به سعادت و تكامل برساند.
او مرحله تشرف به اسلام خود را چنين توصيف مى‏ كند : من به وسيله قرآن و روايات پيامبر و اهل ‏بيت عليهم‏ السلام آنچه را كه انسان به دنبال آن است به دست آوردم. هرچند كه با گرويدن به اسلام خيلى ازچيزها را از دست دادم، ولى در عوض خويش را پيدا كردم، و پيش‏ تر همه‏ چيز را مى‏ يافتم مگر خداوند تعالى. ليكن امروزه و به بركت اسلام چيزهايى را پيدا كردم كه در گذشته آنها را نداشتم.
خانم تانيا در بخشى از سخنان خود مى ‏نويسد: من در محيطى كه در آن زندگى مى ‏كردم مشكلات فراوانى مرا از هر سمت در بر گرفته بودند، زيرا كه در برهه تشرف به اسلام مناقشه و مكاتبات زيادى با پدر و مادرم در اين ‏خصوص داشتم. ولى آنها فهميدند كه من به صورت جدى اسلام را پذيرفته ‏ام، و اين امر باعث شد كه كشمكش ‏ها تا حدودى فروكش كند و آن‏ گاه پدر و مادرم، مرا مورد تحسين قرار دادند، و در حقيقت شخصيت و اخلاق اسلامىِ مرا ستودند؛ زيرا كه از پيش‏ تر خيلى بهتر گشت و رفتارم نيز نيكو تر گرديد.

نوشتن دیدگاه