٤. علامه شيخ احمد امين انطاكى شافعى

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

علامه شيخ احمد امين انطاكى در سال 1360 قمرى، پس از اين كه كتاب المراجعات علامه بزرگ سيد عبدالحسين شرف‏ الدين قدس‏ سره را مطالعه كرد، به مذهب شيعه اماميه پيوست. او در اين كتاب دلايلى قوى وحجت‏ هايى قطعى بر حقانيت مذهب شيعه اماميه يافت و پى برد كه اين مذهب همان اسلام اصيل است كه خداوند آن را توسط رسولش فرستاده است.

«إِن الدِّينَ‏عِنْدَ اللّهِ الإِْسْلامُ» (1) ، «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاْءِسْلامِ دِينا...» .(2)
 اين دانش‏مند بزرگوار در ضمن نوشتارى در حلب به مورخ 1382/11/12 چنين مى ‏نويسد:
با محتواى كتاب المراجعات سيد عبدالحسين شرف ‏الدين كه خداوند او را در درجات رفيع فردوس برين قرار دهد، آشنا شدم وآن را با دقت مطالعه كردم و حق را از آنِ اماميه يافتم.
پيش از اين، مدتى كه در دانشگاه الازهر مصر، علوم را فرا مى‏ گرفتم، در مورد مذاهب مختلف پژوهش و تأمل مى‏ كردم. پس از آن كه به سرزمين خويش، انطاكيه بازگشتم، هنوز هم درجست ‏وجوى عقايد صحيح بودم و خدا گواه است كه تنها، اين مذهب را بر حق يافتم، آن‏چنان كه كميت مى‏ گويد:

جز آل احمد مرا مذهبى نيست    جزمذهب حق، مذهب ديگرى ندارم

اين دانش‏مند بزرگوار پيش از تشرف به مذهب اماميه، در فروع دين شافعى و در اصول دين اشعرى مذهب بود و به راه‏نمايى مردم مى‏ پرداخت و طبق نظرها و آراى منحرف مذهب محمدبن ادريس شافعى براى مردم فتوا مى‏ داد. با بينش دينى كه در اثر بررسى و پژوهش براى او حاصل شده بود، توانست حق را از باطل تشخيص دهد و دريابد كه پيش ازاين خطاكار وگمراه بوده و مذهب حق همان شيعه دوازده ‏امامى است. بنابراين آن را پذيرفت و مذاهب ديگر را ترك كرد. بعد از آن با پشتكار تمام و با حكمت و موعظه حسنه مردم را به اين مذهب دعوت نمود كه در اثر آن خداوند به دست او گروهى را به سعادت و خوش‏بختى هدايت فرمود و آن ها را از تاريكى‏ ها به روشنايى رهنمون ساخت. او اجازه روايت حديث را از برخى اعلام شيعه اماميه دريافت نمود كه اجازه دو عالم و فرزانه بزرگ آيت اللّه العظمى سيد حسين بروجردى و آيت اللّه العظمى سيد شرف‏ الدين موسوى از جمله آن‏هاست.
علامه شيخ احمد امين ، كتابى را پس از گرويدن به مذهب شيعه نوشت به نام «در مسير تشيع». اين كتاب در سال 1380 قمرى در نجف چاپ شد. او در اين كتاب گفت‏ وگويى را آورده كه با برادر بزرگوارش شيخ مرعى امين انطاكى داشته است. شيخ مرعى امين پيش از او در اثر مطالعه كتاب المراجعات شيعه شده بود و برادر خود را تشويق كرد تا اين كتاب ارزش‏مند را مطالعه كند.
شيخ احمد امين در اين كتاب چنين مى‏ نويسد:
وجدان من پس از تمسك به مذهب جعفرى آسوده گشت. بر اين عقيده‏ ام كه با تمسك به ولايت آل رسول صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله از عذاب خداوند متعال رهايى يافتم؛ زيرا نجاتى نيست مگر با تمسك به ولايت ايشان. آن‏چنان كه پيامبر اكرم صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله نيز در روايتى كه شيعه و اهل تسنن همگى بر آن اتفاق ‏نظر دارند، مى‏ فرمايند:
«مثل اهل بيتى كسفينة نوح من ركبها نجا و من تخلّف عنها غرق» .(3)
شيخ احمد امين تلاش ‏هاى خود را در دعوت به مذهب اهل ‏بيت عليهم ‏السلام ادامه داد تا اين كه به بركت اين سعى و تلاش‏ ها، گروهى كه سنجيده ‏ترين و بهترين سخن را از ميان سخنان مى ‏پذيرند و به آن عمل مى‏ كنند، به مذهب شيعه راه يافتند. از ميان اين افراد مى‏ توان شيخ ناجى غفرى را نام برد. او مذهب حنفى داشت و شيخ انطاكى با استفاده از كتاب امامت و سياست ابن‏ قتيبه، به او ثابت كرد كه ابى ‏بكر و عمر از لشكر تحت فرمان‏دهى اسامه تخلف كردند و از رفتن با لشكر وى سر باز زدند؛ در حالى كه رسول خدا صلى ‏الله‏ عليه ‏و ‏آله فرموده بودند: «نفّذوا جيش اسامة، لعن اللّه من تخلّف عن جيش اُسامةٍ».
هم‏چنين خروج عايشه بر على‏ بن ابى‏طالب عليه ‏السلام در شوراندن مردم بر ضد ايشان؛ را براى شيخ ناجى اثبات كرد؛ در حالى كه قرآن مى ‏فرمايد: «وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ» (4)
شيخ ناجى بر اين باور بود كه هركس به مخالفت كلام خدا و رسول او بپردازد، مؤمن نيست.
بعد از اين گفته‏ ها، شيخ انطاكى كتاب ابى‏ هريره را به شيخ ناجى داد و او هم مقدمه كتاب را خوانده و سپس آن را بست و گفت: «دانستم كه حق با توست. خدا جزاى خيرت دهد كه نصيحتم كردى تا به مذهب جعفرى شرف ‏ياب شوم.»

************************************************************
1. سوره آل عمران: آيه 19.
2. سوره آل عمران: آيه 85.
3. ينابيع المودة: ص27.
4. سوره احزاب: آيه 33.