علامه شيخ احمد امين انطاكى در سال 1360 قمرى، پس از اين كه كتاب المراجعات علامه بزرگ سيد عبدالحسين شرف الدين قدس سره را مطالعه كرد، به مذهب شيعه اماميه پيوست. او در اين كتاب دلايلى قوى وحجت هايى قطعى بر حقانيت مذهب شيعه اماميه يافت و پى برد كه اين مذهب همان اسلام اصيل است كه خداوند آن را توسط رسولش فرستاده است.
«إِن الدِّينَعِنْدَ اللّهِ الإِْسْلامُ» (1) ، «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاْءِسْلامِ دِينا...» .(2)
اين دانشمند بزرگوار در ضمن نوشتارى در حلب به مورخ 1382/11/12 چنين مى نويسد:
با محتواى كتاب المراجعات سيد عبدالحسين شرف الدين كه خداوند او را در درجات رفيع فردوس برين قرار دهد، آشنا شدم وآن را با دقت مطالعه كردم و حق را از آنِ اماميه يافتم.
پيش از اين، مدتى كه در دانشگاه الازهر مصر، علوم را فرا مى گرفتم، در مورد مذاهب مختلف پژوهش و تأمل مى كردم. پس از آن كه به سرزمين خويش، انطاكيه بازگشتم، هنوز هم درجست وجوى عقايد صحيح بودم و خدا گواه است كه تنها، اين مذهب را بر حق يافتم، آنچنان كه كميت مى گويد:
جز آل احمد مرا مذهبى نيست جزمذهب حق، مذهب ديگرى ندارم
اين دانشمند بزرگوار پيش از تشرف به مذهب اماميه، در فروع دين شافعى و در اصول دين اشعرى مذهب بود و به راهنمايى مردم مى پرداخت و طبق نظرها و آراى منحرف مذهب محمدبن ادريس شافعى براى مردم فتوا مى داد. با بينش دينى كه در اثر بررسى و پژوهش براى او حاصل شده بود، توانست حق را از باطل تشخيص دهد و دريابد كه پيش ازاين خطاكار وگمراه بوده و مذهب حق همان شيعه دوازده امامى است. بنابراين آن را پذيرفت و مذاهب ديگر را ترك كرد. بعد از آن با پشتكار تمام و با حكمت و موعظه حسنه مردم را به اين مذهب دعوت نمود كه در اثر آن خداوند به دست او گروهى را به سعادت و خوشبختى هدايت فرمود و آن ها را از تاريكى ها به روشنايى رهنمون ساخت. او اجازه روايت حديث را از برخى اعلام شيعه اماميه دريافت نمود كه اجازه دو عالم و فرزانه بزرگ آيت اللّه العظمى سيد حسين بروجردى و آيت اللّه العظمى سيد شرف الدين موسوى از جمله آنهاست.
علامه شيخ احمد امين ، كتابى را پس از گرويدن به مذهب شيعه نوشت به نام «در مسير تشيع». اين كتاب در سال 1380 قمرى در نجف چاپ شد. او در اين كتاب گفت وگويى را آورده كه با برادر بزرگوارش شيخ مرعى امين انطاكى داشته است. شيخ مرعى امين پيش از او در اثر مطالعه كتاب المراجعات شيعه شده بود و برادر خود را تشويق كرد تا اين كتاب ارزشمند را مطالعه كند.
شيخ احمد امين در اين كتاب چنين مى نويسد:
وجدان من پس از تمسك به مذهب جعفرى آسوده گشت. بر اين عقيده ام كه با تمسك به ولايت آل رسول صلى الله عليه و آله از عذاب خداوند متعال رهايى يافتم؛ زيرا نجاتى نيست مگر با تمسك به ولايت ايشان. آنچنان كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نيز در روايتى كه شيعه و اهل تسنن همگى بر آن اتفاق نظر دارند، مى فرمايند:
«مثل اهل بيتى كسفينة نوح من ركبها نجا و من تخلّف عنها غرق» .(3)
شيخ احمد امين تلاش هاى خود را در دعوت به مذهب اهل بيت عليهم السلام ادامه داد تا اين كه به بركت اين سعى و تلاش ها، گروهى كه سنجيده ترين و بهترين سخن را از ميان سخنان مى پذيرند و به آن عمل مى كنند، به مذهب شيعه راه يافتند. از ميان اين افراد مى توان شيخ ناجى غفرى را نام برد. او مذهب حنفى داشت و شيخ انطاكى با استفاده از كتاب امامت و سياست ابن قتيبه، به او ثابت كرد كه ابى بكر و عمر از لشكر تحت فرماندهى اسامه تخلف كردند و از رفتن با لشكر وى سر باز زدند؛ در حالى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده بودند: «نفّذوا جيش اسامة، لعن اللّه من تخلّف عن جيش اُسامةٍ».
همچنين خروج عايشه بر على بن ابىطالب عليه السلام در شوراندن مردم بر ضد ايشان؛ را براى شيخ ناجى اثبات كرد؛ در حالى كه قرآن مى فرمايد: «وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ» (4)
شيخ ناجى بر اين باور بود كه هركس به مخالفت كلام خدا و رسول او بپردازد، مؤمن نيست.
بعد از اين گفته ها، شيخ انطاكى كتاب ابى هريره را به شيخ ناجى داد و او هم مقدمه كتاب را خوانده و سپس آن را بست و گفت: «دانستم كه حق با توست. خدا جزاى خيرت دهد كه نصيحتم كردى تا به مذهب جعفرى شرف ياب شوم.»
************************************************************
1. سوره آل عمران: آيه 19.
2. سوره آل عمران: آيه 85.
3. ينابيع المودة: ص27.
4. سوره احزاب: آيه 33.