شفاى ميرزا

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

ميرزا آقاى سبزوارى در اداره ژاندارمرى توپچى بود. ماءمور مى شود با پنج نفر از توپچيان يك گارى فشنگ و باروت به شهر تربت ببرند و چون از مشهد خارج مى شوند در بين راه يكى از آنها اتفاقا آتش سيگارش بصندوق باروت مى رسد و فورا آتش مى گيرد و بلاتاءمل سه نفر از ايشان هلاك و سه نفر ديگر زخمى مى شوند.
خود ميرزاآقا مى گفت من يكمرتبه ملتفت شدم ديدم قوه باروت مرا حركت داده و ده زراع (5 متر) بخط مستقيم بالا برد و فرود آورد و گوشتهاى رگهاى پاهاى من تا پاشنه پا تمامى سوخت . پس مرا به مشهد به مريضخانه لشكرى بردند و حدود يكماه مشغول معالجه شدند.
سپس مرا از آنجا به مريضخانه حضرتى بردند و مدت هشتماه در آنجا تحت معالجه بودم تا اينكه جراحت و چرك التيام شد ولى ابدا قدرت حركت نداشتم . زيرا كه رگهاى پا بكلى سوخته بود. تا شبى با حالت دل شكستگى گريه بسيارى كردم . آنگاه توجه بحضرت رضا (ع ) نموده عرضه داشتم يابن رسول اللّه ، من كه سيدم و از خانواده شما مى باشم ، آخر نبايد شما بداد من بيچاره برسيد.
از گريه شديد خوابم برد در عالم خواب ديدم كه سيد بزرگوارى نزد من است و مى فرمايد ميرزاآقا حالت چطور است ؟
تا اين اظهار مرحمت را نمود فورا دستش را گرفتم و گفتم شما كيستيد كه احوال مرا مى پرسيد؟ آيا از اهل سبزواريد يا از خويشاوندان من هستيد؟ فرمود مى خواهى چه كنى من هركس هستم آمده ام احوال تو رابپرسم . عرض كردم : نمى شود، مى خواهم بفهمم و شما را بشناسم . چرا كه تاكنون هيچكس احوال مرا نپرسيده است .
فرمود: تو متوسل به كه شدى ؟ عرض كردم بحضرت رضا (ع ). فرمود: من همانم .
تا فرمود: من همانم . گفتم آخر مى بينيد كه من به چه حالى افتاده ام و از هر دو پا شل شده ام و نمى توانم حركت كنم . فرمود ببينم پايت را؟
سپس دست مبارك خود را از بالاى يكپاى من تا پاشنه پا كشيد و بعد از آن پاى ديگر را بهمين قسم مسح فرمود و من در خواب حس كردم كه روح تازه اى بپاى من آمد.
بيدار شدم و فهميدم كه شصت پاى من حركت مى كند تعجب كردم با خود گفتم آيا مى شود كه همه پاى من حركت كند. پس پاهاى خود را حركت دادم حركت كرد. دانستم كه خواب من از رؤ ياهاى صادقه بوده و حضرت رضا (ع ) مرا شفاء مرحمت نموده از شوق شروع به بلند گريه كردن نمودم بطوريكه بيماران آنجا از صداى گريه من بيدار شدند و گفتند اى سيد در اين وقت شب مگر ديوانه شده اى كه گريه مى كنى و نمى گذارى ما بخوابيم . گفتم شما نمى دانيد: امشب امام هشتم (ع ) به بالين من تشريف آورد و مرا شفا داد.
چون صبح شد با كمال صحت از مريضخانه بيرون آمدم و توبه كردم كه ديگر به نوكرى دولت اقدام نكنم و حال بعنوان دست فروشى مشغول كسب شده ام .(1)

روزى بطبيب عشق با صدق و صفا

گفتم كه بگو درد مرا چيست دوا


گفتا كه اگر علاج دردت خواهى

بشتاب بدربار شه طوس رضا


**********************************************************************************
 1- كرامات رضويه .

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page