جامعه پذيري جرياني است كه از طريق آن ارزشها، هنجارها و به طور كلي فرهنگ جامعه در ساختار شخصيت افراد دروني شده و فرد به گونهاي خود انگيخته ايدهها و رفتارهاي خود را در چارچوب قالبها و اشكال مصوب اجتماعي عينيت ميبخشد. حجاب و مطلوبيت آن نيز بايد همچون ديگر الگوهاي مورد نظر فرهنگ ديني از طريق اين فرايند به افراد القا شود و آنها را در التزام به رعايت آن در سنين مقتضي تحريص نمايند و وجدان جمعي را در خصوص تشويق افراد مطيع و تنبيه افراد خاطي، حساس سازند. مجموع دو جريان تعليمي و كنترلي فوق ميتواند جريان يافتن يك ارزش فرهنگي و نيز بقاي آن را از طريق عمل به آن تضمين كند.
عوامل و كارگزاران متعددي رسالت هدايت اين جريان را دارند كه به مهمترين آنها اشاره ميشود:
خانواده: خانواده نخستين و مهمترين حلقه از زنجيره فرايند جامعه پذيري است كه بنيانيترين نقش را در جريان تربيت و شكل دهي به شخصيت فرزندان بر عهده دارد. والدين به عنوان نمايندگان جامعه وظيفه دارند فرزندان خود را مطابق ارزشهاي مصوب و بر طبق الگوهاي مقبول اجتماعي تربيت كرده و جهت ايفاي نقشهاي مهم در جامعه بپرورانند. آثار تربيتي اين محيط به قدري عميق و راسخ است كه برخي رسوبات آن تا پايان عمر در رديف عناصر اصلي شخصيت فرد همچنان فعال و پويا باقي ميماند و ساير عناصر دريافتي را تحت الشعاع قرار داده و در همسويي با خود جرح و تعديل مينمايد. در خصوص الگوي حجاب و التزام عملي به رعايت آن نيز مسئوليت مهمي متوجه خانواده و خصوصا مادر است. مادر در اين حيطه نيز همچون ساير عرصههاي تربيتي وظيفه و رسالت سنگيني به دوش دارد و به عنوان اولين و اصليترين آموزگار كودك، در پي ريزي اين تقيد حرف اول را ميزند.
انتظار به حق جامعه از اين نهاد اين است كه در اين خصوص نيز در راستاي ايجاد همسوئي كامل با ارزشهاي حاكم بر نظام اجتماعي اقدام نمايند و فرزندان خويش را بر اساس تقيد به اين الگوي اصيل ديني پرورش دهند.
بديهي است اين نقش و تأثير آن هنگامي به طور كامل محقق خواهد شد كه ساير نهادهاي اجتماعي نيز در اين خصوص با خانواده همگام شوند و اين فرايند تربيتي را تا تثبيت كامل استمرار خشند و سيستمهاي نظارتي جامعه نيز موظفند در ابقاء اين الگو و رفع عوامل مزاحم آن خصوصا عوامل فرهنگي و تبليغات سويي كه در جهت تخريب يا تضعيف نقش و اهميت آن جريان مييابد با تمام توان مقابله كنند و تنها در پرتو اين هماهنگي است كه فرد و جامعه ميتوانند از ثمرات نيكوي اين تكليف حياب بخش برخوردار شوند.
مدرسه: دومين حلقه از حلقههاي فرايند جامعه پذيري مدرسه است. مدرسه اولين محيطي است كه فرد در آن روابط سازمان يافته را تجربه ميكند و از اين منظر با پيچيدگيهاي نظام اجتماعي تا حدودي آشنا ميشود. محيط مدرسه نيز به خاطر وجود ارتباطات عاطفي چهره به چهره ميان اعضاي همسال و موقعيت مناسب سني جهت الگوگيري تأثير عميقي در شكلدهي به شخصيت افراد از خود به جاي ميگذارد. اگر چه مدت حضور كودك در مدرسه به مراتب كمتر از مدت حضور او در خانه است اما آغاز تربيتي اين محيط بسي گستردهتر از محيط خانواده است؛ زيرا جريان جامعه پذيري در خانواده عمدتا يكسويه و در محيط مدرسه تا حد زيادي دو سويه و تقابلي است. بديهي است دستيابي به آثار مثبت هر دو محيط تنها هنگامي ميسر خواهد بود كه هماهنگي كاملي ميان اين دو نهاد برقرار باشد و هر يك در تكميل فرايند طي شده توسط ديگري گام بردارد و كار خود را به عنوان مقطعي از يك جريان مستمر تلقي كند.
خانواده
جامعه پذيري
- بازدید: 2099