جزء بيستم قرآن
معرفى سوره عنكبوت
[معرفى سوره]
سوره عنكبوت به ترتيب قرآن ، بيست و نهمين سوره و به ترتيب نزول، بعد از سوره روم و قبل از سوره مطففين و هشتاد و پنجمين سورهاى است كه بر پيامبر گرامى نازل شده است و مشتمل بر ششصد و نه آيه مىباشد. اين سوره پانزدهمين سورهاى است كه با حروف مقطعه «الم» شروع مىشود.بيشتر مفسرين عقيده دارند كه اين سوره در مكه معظمه نازل شده ، لكن بعضى معتقدند يازده آيه اول اين سوره در مدينه نازل شده است.وجه تسميه اين سوره به عنكبوت ، نام بردن از اين جانور در قالب يك تمثيل مىباشد(آيه 41) كه كارهاى افرادى را كه جز خدا، معبودى برمىگزينند به خانه عنكبوت تشبيه مىكند كه اين خانه، سست و بىدوام است كه نمىتواند او را از سرما و گرما حفظ نمايدونمىتواند پناهگاه محكمى براى او باشد.مقصود از اين تشبيه اين است كه معبودهاى غير خدا فقط اسمى به نام «الله»بر آنها گذاشته شده است و الّا هيچ سودى و دفع ضررى بر آنها مترتب نخواهد بود.كلمه عنكبوت دوبار در قرآن كريم به كار رفته است كه هر دو بار آن در همين سوره مباركه است. محتواى سوره هماهنگ با سورههاى مكى است كه از مبدأ ومعاد، قيام انبياى بزرگ الهى ومبارزه آنها با مشركان وجباران وستمگران وپيروزى انبيا ونابودى ظالمان سخن مىگويد. وبه طور كلى مباحث اين سوره را مىتوان در چهار بخش كلى خلاصه نمود.
بخش اول آغاز اين سوره است كه درباره مسئله امتحان و وضع منافقان است و اينكه اين دو پيوند ناگسستنى با هم دارند، چرا كه شناخت منافقان جز در طوفان امتحانات ممكن نيست . (أَ حَسِبَ النّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنّا وَهُمْ لايُفْتَنُونَ ) آيه 2.
بخش دوم: براى دلدارى پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ومؤمنانِ اندك صدر اسلام گوشههايى از سرنوشت پيامبران بزرگى همچون نوح، ابراهيم، لوط وشعيب (علیهم السّلام) بيان مىشود. پيامبرانى كه دربرابر گردنكشانى همچون نمرود وثروتمندان خودخواه قرار داشتند. همچنين كيفيت اين مبارزه وپايان آن مشخص شده تا هم دلدارى براى مؤمنان باشد هم هشدارى براى بتپرستان سنگدل وستمگر عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم). (وَإِنْ تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ وَماعَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبينُ ) آيه 18.
بخش سوم : در اين بخش مباحث متنوعى درباره ضعف وناتوانى معبودهاى ساختگى و عابدانِ عنكبوتصفتِ آنها، عظمت قرآن ودلايل حقانيت پيامبر، لجاجت مخالفان و نيز يك سلسله مسائل تربيتى همچون رازقيت خداوند، نماز، نيكى به پدر ومادر و اعمال حسنه مىشود. (مَثَلُ الَّذينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللهِ أَوْلِياءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ ) آيه 41.
بخش چهارم : كه در اواخر سوره قرار گرفته است از توحيد ونشانههاى الهى در عالم آفرينش ومبارزه با شرك سخن مىگويد و وجدان و فطرت انسانها را به داورى مىطلبد. (وَكَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللهُ يَرْزُقُها وَإِيّاكُمْ وَهُوَ السَّميعُ الْعَليمُ )آيه 60.
پيامهاى مهم سوره :
1. دنيا محل آزمايش وامتحان الهى است: (أَنْ يَقُولُوا آمَنّا وَهُمْ لا يُفْتَنُونَ ) آيه 2.
2. اثر ايمان وعمل صالح زدودن اعمال زشت است: (لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ ) آيه 7.
3. مرز اطاعت از پدر ومادر، شرك ومعصيت الهى است: (وَإِنْ جاهَداکَ لِتُشْرِکَ بى ما لَيْس َلَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما) آيه 8.
4. مسافرت در زمين بايد همراه پندپذيرى و عبرتآموزى باشد: (قُلْ سيرُوا فِى الاَْرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ) آيه 20.
5. انكار آيات و لقاى خداوند موجب نوميدى از رحمت اوست: (أُولئِکَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتى )آيه 23.
6. عذاب وتنبيه هر كس مطابق گناه وعمل زشت اوست: (فَكُلّاً أَخَذْنا بِذَنْبِهِ)آيه 40.
7. عبادت غير خدا همانند خانهسازى عنكبوت، سست و بىاساس است: (مَثَلُ الَّذينَ اتَّخَذُوامِنْ دُونِ اللهِ أَوْلِياءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ ) آيه 41.
8. نماز، انسان را از فحشا ومنكر بازمىدارد: (إِنَّ الصَّلوةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْكَرِ) آيه45.
9. مرگ، سرنوشت قطعى انسانهاست: (كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ) آيه 57.
10. محل قرار وزندگى دائمى انسان، سراى آخرت است: (وَإِنَّ الدّارَ الاْخِرَةَ لَهِىَ الْحَيَوانُ )آيه 64.
[فضيلت تلاوت سوره]
اما فضلها: ابن بابويه[1] مسنداً از ابى بصير[2] از حضرت صادق (علیه السّلام) روايت كرده [است] كه فرمود: هر كس سوره عنكبوت وروم را در شب بيست و سوم ماه رمضان تلاوت كند، والله اهل بهشت است واحدى را استثنا نمىكنم ونمىترسم كه بابت اين قَسَم گناهى براى من نوشته شود واين دو سوره در پيشگاه خدا منزلتى عظيم دارند[3] .
همچنين در تفسير برهان از آن حضرت روايت كرده [است] كه فرمود: هر كه اين سوره را [بنويسد] وبشويد واز آن آب بياشامد، كليه دردها از او زايل مىشود و درد نمىكشد مگر درد مرگ كه لابدَّ منه است[4] وقلبش شاد مىشود وشرح صدر پيدا مىكند واگر صورتش را به آن آب بشويد، حرارت وحمره[5] از او زايل مىشود وغير اينها از اخبار كه از خواص القرآن از پيغمبر نقل كرده [است] [6] .
_____________________________________________________
[1] . مختصرى از زندگىنامه وى در همين تفسير: ج1، ص85، پاورقى (1) گذشت.
[2] . مختصرى از زندگىنامه وى در همين تفسير: ج1، ص268، پاورقى (2) گذشت.
[3] . متن روايت: «مَنْ قَرَأَ سُورَةَ العَنْكَبُوتَ والرُّومَ في لَيْلَةِ ثَلاثٍ وَعِشْرينَ فَهُوَ واللهِ يَا أَبَا مُحمَّدٍ مِنْ أهْل ِالجَنَّةِ لاَ أسْتَثنِي فِيه أَبَدَاً، وَلاَ أَخَافُ أَنْ يَكتُبُ اللهُ تَعالى عَليَّ في يَميني إثْماً، وإنّ لِهَاتَينِ السُورَتَيْنِ مِنَ اللهِ تَعالى مَكَاناً». ثواب الأعمال: ص138؛ مجمع البيان: ج8، ص425؛ اقبال الأعمال: ج1،ص381 و بحار الأنوار: ج89، ص287، ح1.
[4] . به تعبير ديگر: مگر دردِ مرگ كه گريزى از آن نيست.
[5] . حُمره: مرضى است كه آن را سرخ باد يا باد سرخ مىگويند. بر اثر اين بيمارى تنوپوست مريض قرمز مىشود.
[6] «مَنْ كَتَبَها وَشَرَبَهَا زَالَ عَنْهُ حُمّى الرِّبْعِ والبَرَصُ والاَلَمُ، وَلَم يَغْتَمَّ مِنْ وَجَع أَبَداً إلّا وَجَعَ المَوتِ الّذيلا بُدَّ مِنهُ، ويَكْثُرُ سُرُورُهُ مَا عَاشَ ، وشُرَبُ مائِها يُفْرِحُ القَلْبَ ، ويَشْرَحُ الصَدْرَ، ومَاؤُها يُغْسَلُ بِهِ الوَجْهُ للحُمْرَةِ والحَرارَةِ، ويُزيلُ ذلِکَ ». ر. ك: تفسير البرهان: ج6، ص108، ح1، 2 و3؛ ر. ك : مجمع البيان: ج8، ص425 و تفسير نور الثقلين: ج4، ص147.