1ـ جعفر بن بشير

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

وي در کوفه مي ‌زيست و از موالي قبيله بجلي به شمار مي‌رفت و فردي پيشه‌ور بود و پارچه‌هاي ابريشمي مي‌فروخت. جعفر از اصحاب امام رضا عليه‌السّلام بود و از حضرتش روايت دارد و سخنانش مورد اعتماد و در پيشگاه شيعيان از منزلت والايي برخوردار بود. چهره‌هاي سرشناسي همچون صفوان بن يحيي و محمد بن خالد برقي از او روايت کرده‌اند و محمد بن حسين بن ابي خطاب روغن فروش يکي ديگر از افراد مشهور شيعه فراوان به حضورش مي‌رسيده و از روايتهاي او بهره مي‌برده است.
ارتباط با صفوان بن يحيي که خود پيشه‌ور بود و ابن ابي خطاب روغن فروش و بجا گذاردن کتابهايي مانند: «مکاسب» و کتاب «صيد» و کتاب «ذبائح» که در موضوع پيشه‌وري است، نشان مي‌دهد که در زمينه فعاليتهاي صنفي تلاش و فعاليت داشته است اما از چگونگي فعاليت و موقعيت وي در اتحاديه‌هاي صنفي کوفه اطلاعي در دست نيست.
جعفر بن بشير گويا به عنوان چهره علني شيعيان کوفه فعاليت مي‌کرده است و براي گسترش و تحت پوشش قرار دادن اين فعاليت ها از مسجد بهره مي‌برده است. مسجد وي در منطقه «بجيله» به طرف راه نجف قرار داشت و آن جا نماز مي‌گذارد که تا نيمه اول قرن پنجم آباد بود.اين تلاش و کوشش ها شکنجه و آسيبهاي فراواني براي اين بزرگوار به همراه داشت که به احتمال قوي بايد در سالهاي ناآرامي عراق (195ـ203 ه) روي داده باشد و سرانجام مأمون پس از شهادت امام رضا عليه‌السّلام و آمدن به بغداد او را نزد خود خواند و از او دلجويي کرد که روشن کننده سياستهاي مأمون نيز مي‌تواند باشد. مأمون با اين حرکت سياسي به يقين مي‌خواسته است، خود را دوستدار شيعه نشان دهد و خود را از انتساب قتل امام رضا عليه السلام، تبرئه کند که بوضوح شخصيت ممتاز و در خور توجه جعفر بن بشير را در کوفه مي‌نماياند.
سرانجام جعفر بن بشير پارچه فروش به سال 208 ه. پس از سالها رنج و تلاش، در راه مکه و در منطقه «ابواء» بدرود زندگي گفت و محضر امام جواد عليه‌السّلام را نتوانست درک کند.