يكى ديگر از مسائل فقهى كه بر ابو بكر و عمر مخفى بود مقدار ارث جد بود. ابو بكر -چنانچه درباره او گفتيم -تا آخر عمر مقدار آن را ندانست با اينكه به نقل ابن ماجه و ابو داود اين افراد مى دانستند كه ارث جد و جدة 61 است.
1 - مغيرة بن شعبة 2 - محمد بن مسلمة 3 - معقل بن يسار 4 - ابن عباس 5 - بريده.
«... خطب عمر على منبر رسول اللّه (ص) فقال... وثلاث وددت أنّ رسول اللّه (ص) لم يفارقنا حتى يعهد الينا عهدا: الجد والكلالة وابواب من ابواب الربا...»(2).
با اين حساب چون به نظر او رسول خدا (ص) درباره جد و كلاله و ربا عهدى نگرفت بنابراين عمر از آن مسائل چيزى بلد نبود. آيا واقعا چنين است؟ آيا معناى كلاله روشن نشد؟ آيا ارث جد معلوم نبود؟ چرا خليفه وقتى خود چيزى را نمىداند آن را تعميم مىدهد كه گوئى رسول خدا (ص) آن مطلب را به كسى نگفت؟
علامه امينى رحمهالله از سنن بيهقى نقل مىكند كه عمر اصحاب را جمع كرد و مىخواست درباره ارث جد مطلبى بگويد كه مارى خارج شد واصحاب فرار كردند(3). (نظير آنچه كه درباره كلاله گذشت).
«سعيد بن مسيب از عمر نقل مىكند كه گفت: از رسول خدا (ص) درباره سهم الارث جد پرسيدم. فرمود: چرا از اين مسأله مىپرسى؟ مىدانم كه تو قبل از آنكه آن را بدانى خواهى مرد، سعيد مىگويد: عمر قبل از دانستن آن از دنيا رفت»(4).
«بيهقى در سنن كبرى از عبيدة روايت مىكند كه گفت: من از عمر يكصد قضيه درباره جد مىدانم كه هر كدام ديگرى را نقض مىكند»(1).
چگونه است مسأله اى را كه بعدها دانشمندان امت فهميدند عمر نتوانست بفهمد؟ آنگاه چگونه عده اى به خود اجازه مى دهند كه بگويند او اعلم اصحاب مى باشد؟! آيا فتوى هاى مختلف عمر، همه موافق شرع و بر طبق سنت بود؟
- پاورقی -
(1) الرياض النضرة، ج 2 ص 322، (ذكر علمه وفهمه).
ترجمه دو جمله متن چنين است: 1 - «همانا عمر داناترين ما به كتاب خدا و دانشمندترين ما به دين خدا بود». 2 - 109 علم با موت عمر رفت».
(2) الف - صحيح بخارى، ج 7 ص 137، كتاب الاشربة، باب ما جاء في أنّ الخمر ما خامر العقل من الشراب.
ب - صحيح مسلم، ج 4 ص 2322، كتاب التفسير، باب 6، ح 32 و 33.
ج - سنن أبي داود، ج 3 ص 324، ابتداى كتاب الاشربة، ح 3669.
ترجمه: عمر بر منبر رسول خدا (ص) خطبه خواند (و در ضمن آن) گفت:... و سه چيز است كه دوست داشتم رسول خدا (ص) درباره آنها از ما عهدى مىگرفت: جد، كلاله و ابوابى از ربا.
(3) الغدير، ج 6 ص 117.
(1) همان، ص 116، به نقل از طبرانى در اوسط و هيثمى در مجمع الزوائد كه گفته سند آن صحيح است و سيوطى در جمع الجوامع به نقل از عبد الرزاق و بيهقى و ابو الشيخ در فرائض.
ط - عمر مقدار ارث جد را نمىدانست
- بازدید: 513