د - تغيير حد شارب الخمر

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

يكى از مواردى كه اهل سنت -از جمله صاحبان صحاح- براى توجيه بدعت عمر دست و پا مى‏كنند مسأله تغيير حد شارب الخمر است. از يك طرف روايت مى‏كنند كه رسول خدا (ص) براى شارب الخمر حدى معين نفرمود و از طرف ديگر روايت مى‏كنند كه سنت در حد شارب الخمر 40 تازيانه بوده است و چون در زمان عمر به خاطر فراوانى ميوه‏ ها از جمله انگور، شرابخوارى زياد شد عمر تصميم گرفت كه آن را زياد كند و لذا با اطرافيانش مشورت كرد و تصميم بر آن شد كه آن رابه 80 ضربه شلاق برسانند.
ما از تعارض بين رواياتى كه مى‏گويد رسول خدا (ص) حدى معين نفرمود و دسته ديگر كه مى‏گويد حد آن را 40 ضربه شلاق معين فرمود، مى‏گذريم و به روايت حد خوردن وليد فاسق مى‏پردازيم. مسلم و ابن ماجه و ابو داود در بعض رواياتشان نوشته‏ اند: آنگاه كه أمير المؤمنين عليه‏ السلام دستور به تازيانه زدن وليد را صادر مى‏فرمايد چون 40 تازيانه زده شد مى‏فرمايد رسول خدا (ص) 40 ضربه زد و ابوبكر هم 40 ضربه و عمر 80 ضربه و همه آنها سنت است!(1) >اگر مراد از سنت، سنت رسول خدا (ص) است - چنانچه در پاورقى ابن ماجه آمده و حق نيز همين است- كه آن حضرت مطابق روايات صحاح يا حدى معين نفرمود و يا حد آن را 40 ضربه شلاق قرار داد نه 80 ضربه و اگر مراد از سنت اعم از سنت آن حضرت و سنت عمر است كه در آن صورت هر امرى كه خلاف سنت رسول خدا (ص) باشد بدعت است نه سنت؛ و بدعت -چنانچه مى‏آيد- هر چه باشد گمراهى است.
آرى سنت عمر -بر خلاف سنت رسول خدا (ص) - 80 ضربه شلاق به عنوان حد شرابخوار معين گرديد و اين سنت بعد از او نيز ثابت ماند و سنت پيامبر (ص) از ميان رفت، و از ميان فقهاى اربعه اهل سنت فقط شافعى است كه  (1) الف - صحيح بخارى، ج 8، ص 196 و 197، كتاب الحدود، باب ما جاء في ضرب شارب الخمر، و چند باب بعد.
ب - صحيح مسلم، ج 3، ص 32 - 1330، كتاب الحدود، باب 8، ح 39 - 35.
ج - سنن ابن ماجه، ج 2، ص 858، كتاب الحدود، باب حد السكران، ح 2571.
د - سنن ترمذي، ج 4، ص 38، كتاب الحدود، باب ما جاء في حد السكران، ح 1443.
ه - سنن أبي داود، ج 4، ص 4 - 163، كتاب الحدود، باب الحد في الخمر، ح 81 - 4479.
در اينجا به روايت شماره 35 از صحيح مسلم توجه مى‏كنيم: «.. إنّ النبى صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم أتى برجل قد شرب الخمر فجلده بجريدتين نحو اربعين. قال: و فعله ابوبكر. فلما كان عمر استشار الناس فقال عبد الرحمن (بن عوف) اخف الحدود ثمانين. فأمر به عمر».
آن را 40 ضربه مى‏داند و مى‏گويد كه آنچه از رسول خدا ثابت است 40 ضربه است(1).
اين مطالب بر مبناى روايات اهل سنت مطرح شده است نه بنا بر عقيده شيعه و اصولا كليه نقدهاى ما مطابق آن چيزى است كه اهل سنت مى‏گويند و بدان اعتقاد دارند. خواه اين اشكالات مطابق عقيده شيعيان باشد يا خير.

- پاورقی -

 (1) الف - صحيح بخارى، ج 8، ص 196 و 197، كتاب الحدود، باب ما جاء في ضرب شارب الخمر، و چند باب بعد.
ب - صحيح مسلم، ج 3، ص 32 - 1330، كتاب الحدود، باب 8، ح 39 - 35.
ج - سنن ابن ماجه، ج 2، ص 858، كتاب الحدود، باب حد السكران، ح 2571.
د - سنن ترمذي، ج 4، ص 38، كتاب الحدود، باب ما جاء في حد السكران، ح 1443.
ه - سنن أبي داود، ج 4، ص 4 - 163، كتاب الحدود، باب الحد في الخمر، ح 81 - 4479.
در اينجا به روايت شماره 35 از صحيح مسلم توجه مى‏كنيم: «.. إنّ النبى (ص)أتى برجل قد شرب الخمر فجلده بجريدتين نحو اربعين. قال: و فعله ابوبكر. فلما كان عمر استشار الناس فقال عبد الرحمن (بن عوف) اخف الحدود ثمانين. فأمر به عمر».