«ابراهيم امام و منصور دوانيقى» ابوالعباس سفاح از نوادگان عباس، عموى پيامبر(ص) است. آنان حركتى سرى را بر ضد بنىاميه سامان دادند. ابراهيم امام، رهبر قيام ابومسلم را انسانى شجاع و كارآمد و با استعداد مى يابد و او را به خراسان اعزام مى كندو به او توصيه مى كند كه بدون نام بردن از فردى، مردم را به«الرضا لال محمد»; برگزيده آل محمد(ص) دعوت كند. امام صادق(ع) ابوسلمه كه بعد به وزير آل محمد شهرت يافت. را به كوفه فرستاد و خود در ناحيه شامات فعاليت م ىكرد. بدين ترتيب آن حضرت نبض حركتهاى ضد اموى را به وسيله كارگزاران خويش در دست گرفته بود. مدتى بعد، ابراهيم امام توسط مروان زندانى و كشته مى شود ورهبرى نهضت طبق وصيت ابراهيم امام، در اختيار سفاح و ديگر برادرانش قرار مى گيرد. (10)
ابوسلمه توسط محمد بن عبدالرحمن، نامه هايى براى امام صادق(ع) وعبدالله محض مى فرستد و به پيك هاى خود دستور مى دهد كه هيچ كدام از آنها از نام هاى كه براى ديگرى فرستاده شده است، اطلاع پيدا نكند. آن حضرت در آن نامه ها حمايت خود را از خلافت آنان اعلام مى دارد. ابومسلم دو نامه به حضور آن حضرت مى فرستد و در نامه دوم مى نويسد: هزار جنگجو در اختيار من است. به انتظار فرمان تو هستيم. (11) امام صادق(ع) به او پاسخى نمى دهد.
سؤال: چرا امام صادق(ع) به اين پيشنهادها جواب مثبت نداد و از زمينه هاى خلافت و نيروها استفاده نكرد؟
- پاورقی -
10- سيرى در سيره ائمه اطهار(ع)، ص119.
11- مروج الذهب، ج3، ص 268.
پيشنهاد ابومسلم و ابوسلمه
- بازدید: 1191