کلمات قصار از 261 تا 280

(زمان خواندن: 7 - 14 دقیقه)

 261
   وَ قَالَ ع :
اَلنَّاسُ فِي الدُّنْيَا عَامِلاَنِ؛ عَامِلٌ عَمِلَ فِي الدُّنْيَا لِلدُّنْيَا قَدْ شَغَلَتْهُ دُنْيَاهُ عَنْ آخِرَتِهِ، يَخْشَى عَلَى مَنْ يَخْلُفُهُ الْفَقْرَ وَ يَأْمَنُهُ عَلَى نَفْسِهِ، فَيُفْنِي عُمُرَهُ فِي مَنْفَعَةِ غَيْرِهِ؛ وَ عَامِلٌ عَمِلَ فِي الدُّنْيَا لِمَا بَعْدَهَا فَجَاءَهُ الَّذِي لَهُ مِنَ الدُّنْيَا بِغَيْرِ عَمَلٍ، فَاءَحْرَزَ الْحَظَّيْنِ مَعا، وَمَلَكَ الدَّارَيْنِ جَمِيعا، فَاءَصْبَحَ وَجِيها عِنْدَ اللَّهِ، لاَ يَسْاءَلُ اللَّهَ حَاجَةً فَيَمْنَعُهُ.
  و فرمود (ع ):
مردم در دنيا دو گونه كار كنند يكى در دنيا، براى دنيا كار مى كند و دنيا چنانش به خود مشغول داشته كه به آخرتش نمى پردازد و مى ترسد كه بازماندگانش گرفتار فقر شوند و حال آنكه ، خود از دنيا در امان است . چنين كسى عمر خود را براى سود ديگران تباه مى كند و آن ديگر در دنيا براى آخرتش كار مى كند، پس بهره او از دنيا بى هيچ رنجى به دستش ‍ مى آيد. چنين كسى نصيب خود از دنيا و آخرت فراهم آورد و مالك دو سراى شود. در نزد خداى هم آبرومند است و هر حاجت ، كه از او خواهد، برآورد.
 262
   ٍُّالْكَعْبَةِ وَ كَثْرَتُهُ فَقَالَ قَوْمٌ: لَوْ اءَخَذْتَهُ فَجَهَّزْتَ بِهِ جُيُوشَ الْمُسْلِمِينَ كَانَ اءَعْظَمَ لِلْاءَجْرِ وَ مَا تَصْنَعُ الْكَعْبَةُ بِالْحَلْيِ؟ فَهَمَّ عُمَرُ بِذَلِكَ وَ سَاءَلَ عَنْهُ اءَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع ، فَقَالَ:
إِنَّ الْقُرْآنَ اءُنْزِلَ عَلَى النَّبِيِّ ص وَ الْاءَمْوَالُ اءَرْبَعَةٌ: اءَمْوَالُ الْمُسْلِمِينَ فَقَسَّمَهَا بَيْنَ الْوَرَثَةِ فِي الْفَرَائِضِ؛ وَ الْفَيْءُ فَقَسَّمَهُ عَلَى مُسْتَحِقِّيهِ؛ وَ الْخُمُسُ فَوَضَعَهُ اللَّهُ حَيْثُ وَضَعَهُ؛ وَ الصَّدَقَاتُ فَجَعَلَهَا اللَّهُ حَيْثُ جَعَلَهَا.
وَ كَانَ حَلْيُ الْكَعْبَةِ فِيهَا يَوْمَئِذٍ فَتَرَكَهُ اللَّهُ عَلَى حَالِهِ وَ لَمْ يَتْرُكْهُ نِسْيَانا وَ لَمْ يَخْفَ عَلَيْهِ مَكَانا فَاءَقِرَّهُ حَيْثُ اءَقَرَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ.
فَقَالَ لَهُ عُمَرُ :
لَوْلاَكَ لاَفْتَضَحْنَا. وَ تَرَكَ الْحَلْيَ بِحَالِهِ.
  گويند در زمان خلافت عمر بن الخطاب و در نزد او سخن از زيورهاى كعبه و فراوانى آنها بهميان آمد. جمعى گفتند كه مى توان آنها را برگرفت و هزينه بسيج سپاهيان اسلام ساخت ثواباين كار بيشتر است . زيرا كعبه زيور مى خواهد چه كند. عمر خواست چنان كند و از اميرالمؤ منين(ع ) پرسيد. آن حضرت در جواب فرمود: 
قرآن بر پيامبر (صلى الله عليه و آله ) نازل شده و اموال را به چهار قسمت كرده است يكى داراييهاى مسلمانان كه پس از آنها به ميان وارثانشان ، به گونه اى كه مقرر شده ، تقسيم مى شود. دو ديگر، فيى ء يا غنايم جنگى است كه به مستحقانش داده شود و سوم ، خمس كه خداوند تقسيم آن را طريقه اى معين كرده و چهارم ، صدقات كه آنها را هم جايى مقرر است . زيورهاى كعبه در آن روزها هم بود ولى پيامبر (صلى الله عليه و آله ) آنها را به حال خود گذاشت ، نه اينكه تقسيم آنها را فراموش كرده باشد يا آنكه مكان آنها را ندانسته باشد. آنها را در همان جاى قرار ده كه خداوند و رسولش قرار داده بودند.
عمر گفت :
اگر تو نبودى ما رسوا مى شديم و زيورهاى كعبه را به حال خود رها كرد.
 263
  وَرُوِيَ اءَنَّهُ ع : رُفِعَ إِلَيْهِ رَجُلاَنِ سَرَقَا مِنْ مَالِ اللَّهِ، اءَحَدُهُمَا عَبْدٌ مِنْ مَالِ اللَّهِ وَ الْآخَرُ مِنْ عُرْضِالنَّاسِ. فَقَالَ: 
اءَمَّا هَذَا فَهُوَ مِنْ مَالِ اللَّهِ وَ لاَ حَدَّ عَلَيْهِ، مَالُ اللَّهِ اءَكَلَ بَعْضُهُ بَعْضا، وَ اءَمَّا الْآخَرُ فَعَلَيْهِ الْحَدُّ، فَقَطَعَ يَدَهُ.
  گويند دو مرد را نزد او آوردند كه از مال خدا دزدى كرده بودند. يكى از آن دو، برده اى بود ازآن بيت المال مسلمانان و ديگرى ، برده اى بود از آن يكى از مردم . فرمود: 
آن كه از بيت المال است ، حدى بر او نيست ، زيرا برخى از مال خدا را برخى از مال خدا خورده است . اما ديگرى را بايد حد زد. و دستش را بريد.
 264
  وَ قَالَ ع :
لَوْ قَدِ اسْتَوَتْ قَدَمَايَ مِنْ هَذِهِ الْمَدَاحِضِ لَغَيَّرْتُ اءَشْيَاءَ.
  و فرمود (ع ):
اگر پاهاى من در اين لغزشگاه استوار بماند، چيزهايى را تغيير دهم .
 265
  وَ قَالَ ع :
اءعْلَمُوا عِلْما يَقِينا اءَنَّ اللَّهَ لَمْ يَجْعَلْ لِلْعَبْدِ وَ إِنْ عَظُمَتْ حِيلَتُهُ، و اشْتَدَّتْ طَلِبَتُهُ، وَقَوِيَتْ مَكِيدَتُهُ - اءكْثر مِمَّا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ، وَ لَمْ يَحُلْ بَيْنَ الْعَبْدِ فِي ضَعْفِهِ وَ قِلَّةِ حِيلَتِهِ، وَ بَيْنَ اءَنْ يَبْلُغَ مَا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ.
وَ الْعَارِفُ لِهَذَا الْعَامِلُ بِهِ اءَعْظَمُ النَّاسِ رَاحَةً فِي مَنْفَعَةٍ، وَ التَّارِكُ لَهُ الشَّاكُّ فِيهِ اءَعْظَمُ النَّاسِ شُغُلاً فِي مَضَرَّةٍ وَ رُبَّ مُنْعَمٍ عَلَيْهِ مُسْتَدْرَجٌ بِالنُّعْمَى وَ رُبَّ مُبْتَلًى مَصْنُوعٌ لَهُ بِالْبَلْوَى ، فَزِدْ اءَيُّهَا الْمُسْتَمِعُ فِي شُكْرِكَ، وَ قَصِّرْ مِنْ عَجَلَتِكَ، وَقِفْ عِنْدَ مُنْتَهَى رِزْقِكَ.
  وفرمود(ع ):
به يقين بدانيد، كه خداى تعالى براى بنده خود، جز آنكه در قرآن حكيم مقرر كرده ، قرار نداده است ، هر چند، بنده در چاره انديشى توانا و در طلب ، پايدار و در حيله گرى ، نيرومند باشد. و ميان بنده و آنچه براى او در قرآن حكيم مقرر كرده ، مانعى پديد نياورد، هر چند، بنده ناتوان و چاره انديشيش اندك باشد. كسى كه به اين امر آگاه بود و بدان عمل كند، بيش از همه از راحت و منفعت برخوردار شود و هر كه در آن ترديد روا دارد، بيش از همه مردم گرفتار زيان گردد. چه بسا صاحب نعمتى كه فريب نعمت خود خورد و اندك اندك راه عذابى الهى پويد و بسا مبتلايى كه خداوند بيازمايدش تا نعمتى دهد. پس ، اى شنونده ، بر سپاسگزاريت بيفزاى و از شتابكارى خود بكاه و به آنچه تو را روزى داده ، خرسند باش و بيش مخواه .
 266
  وَ قَالَ ع :
لاَ تَجْعَلُوا عِلْمَكُمْ جَهْلاً وَ يَقِينَكُمْ شَكّا، إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا، وَ إِذَا تَيَقَّنْتُمْ فَاءَقْدِمُوا.
  و فرمود (ع ):
علم خود را جهل و يقين خود را شك مپنداريد. چون دانستيد، عمل كنيد و چون يقين كرديد، پاى پيش نهيد.
267
  وَ قَالَ ع :
إِنَّ الطَّمَعَ مُورِدٌ غَيْرُ مُصْدِرٍ، وَ ضَامِنٌ غَيْرُ وَفِيِّ، وَ رُبَّمَا شَرِقَ شَارِبُ الْمَاءِ قَبْلَ رِيِّهِ، وَ كُلَّمَا عَظُمَ قَدْرُ الشَّيْءِ الْمُتَنَافَسِ فِيهِ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ لِفَقْدِهِ، وَ الْاءَمَانِيُّ تُعْمِي اءَعْيُنَ الْبَصَائِرِ، وَ الْحَظُّ يَأْتِي مَنْ لاَ يَأْتِيهِ.
  و فرمود (ع ):
طمع تو را بر لب آب برد و سيراب ناشده بيرون آرد. ضمانت مى كند و وفا نمى كند. چه بسا آشامنده اى كه پيش از سيراب شدن ، آب گلوگيرش ‍ شود. هر قدر چيزى كه مايه رقابت است ، ارزشش بيش باشد، اندوه فقدانش بيش باشد.آرزوها ديدگان بصيرت را كور سازند و بهره نصيب كسى شود كه در پى آن نبوده است .
 268
  وَ قَالَ ع :
اللَّهُمَّ إِنِّي اءَعُوذُ بِكَ مِنْ اءَنْ تُحَسِّنَ فِي لاَمِعَةِ الْعُيُونِ عَلاَنِيَتِي ، وَ تُقَبِّحَ فِيمَا اءُبْطِنُ لَكَ سَرِيرَتِي ، مُحَافِظا عَلَى رِئَاءِ النَّاسِ مِنْ نَفْسِي بِجَمِيعِ مَا اءَنْتَ مُطَّلِعٌ عَلَيْهِ مِنِّي ، فَأُبْدِيَ لِلنَّاسِ حُسْنَ ظَاهِرِي ، وَ اءُفْضِيَ إِلَيْكَ بِسُوءِ عَمَلِي ، تَقَرُّبا إِلَى عِبَادِكَ، وَ تَبَاعُدا مِنْ مَرْضَاتِكَ.
  و فرمود (ع ):
بار خدايا، به تو پناه مى برم از اينكه ظاهرم در چشم مردم نيكو جلوه كند و درونم كه پنهانش مى دارم ، زشت باشد، و در نزد مردم از روى ريا خودنمايى كنم ، در كارهايى كه تو از من بدان آگاهترى . و خود را در برابر مردم نيكو جلوه دهم ، ولى اعمال بدم را نزد تو آرم تا به بندگانت تقرب جويم و از خشنودى تو دور گردم .
269
  وَ قَالَ ع :
لاَ وَالَّذِي اءَمْسَيْنَا مِنْهُ فِي غُبْرِ لَيْلَةٍ دَهْمَاءَ تَكْشِرُ عَنْ يَوْمٍ اءَغَرَّ مَا كَانَ كَذَا وَ كَذَا.
  و فرمود (ع ):
نه ، به خداوندى سوگند كه به توانايى او، شبى سياه را كه روزى سپيد در پى داشت ، به پايان برديم ، كه چنين و چنان خواهد شد.
 270
  وَ قَالَ ع :
قَلِيلٌ تَدُومُ عَلَيْهِ اءَرْجَى مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ.
  و فرمود (ع ):
چيز اندكى كه بر آن مداومت كنى ، بهتر است از بسيارى كه از آن ملول گردى .
271
  وَ قَالَ ع :
إِذَا اءَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا.
  و فرمود (ع ):
و فرمود (ع ): اگر مستحبات به واجبات زيان رسانند، مستحبات را ترك گوى .
272
  وَ قَالَ ع :
مَنْ تَذَكَّرَ بُعْدَ السَّفَرِ اسْتَعَدَّ.
  و فرمود (ع ):
هر كه دورى سفر را در نظر آورد، خود را براى آن مهيا دارد.
 273
  وَ قَالَ ع :
لَيْسَتِ الرَّوِيَّةُ مَعَ الْإِبْصَارِ فَقَدْ تَكْذِبُ الْعُيُونُ اءَهْلَهَا وَ لاَ يَغُشُّ الْعَقْلُ مَنِ اسْتَنْصَحَهُ.
  و فرمود (ع ):
انديشيدن همانند ديدن به چشم نيست . چه بسا چشم در ديدن خطا كند و حال آنكه ، عقل به كسى كه از او نصيحت خواهد، خيانت نكند.
 274
  وَ قَالَ ع :
بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ الْغِرَّةِ.
  و فرمود (ع ):
ميان شما و اندرز پرده اى است از غفلت .
 275
  وَ قَالَ ع :
جَاهِلُكُمْ مُزْدَادٌ، وَ عَالِمُكُمْ مُسَوِّفٌ.
  و فرمود (ع ):
نادان شما به عبث در كار بيفزايد و دانايتان كارها را به تاءخير افكند.
276
  وَ قَالَ ع :
قَطَعَ الْعِلْمُ عُذْرَ الْمُتَعَلِّلِينَ.
  و فرمود (ع ):
علم راه بهانه جويان را مى بندد.
 277
  وَ قَالَ ع :
كُلُّ مُعَاجَلٍ يَسْاءَلُ الْإِنْظَارَ وَ كُلُّ مُؤَجَّلٍ يَتَعَلَّلُ بِالتَّسْوِيفِ.
  و فرمود (ع ):
از همه مى خواهند كه شتاب كنند ولى آنها مهلت مى خواهند و براى هر يك مدتى معين نهاده اند و آنها بهانه آورند و كار به تاءخير اندازند.
 278
  وَ قَالَ ع :
پمَا قَالَ النَّاسُ لِشَيْءٍ: طُوبَى لَهُ، إِلا وَ قَدْ خَبَاءَ لَهُ الدَّهْرُ يَوْمَ سَوْءٍ.
  و فرمود (ع ):
مردم چيزى را نگفتند خوشا، مگر آنكه روزگار براى آن روز بدى را پنهان داشته است .
 279
  وَ قَدْ سُئِلَ عَنِ الْقَدَرِ، فَقَالَ ع :
طَرِيقٌ مُظْلِمٌ فَلاَ تَسْلُكُوهُ، وَ بَحْرٌ عَمِيقٌ فَلاَ تَلِجُوهُ، وَ سِرُّ اللَّهِ فَلاَ تَتَكَلَّفُوهُ.
  او را از قدر پرسيدند و فرمود (ع ):
راهى است تاريك ، بدان گام منهيد و دريايى است ژرف ، بدان داخل مشويد. راز خداوند است ، در آشكار كردن آن خود را به رنج ميفكنيد.
280
  وَ قَالَ ع :
إِذَا اءَرْذَلَ اللَّهُ عَبْدا حَظَرَ عَلَيْهِ الْعِلْمَ.
  و فرمود (ع ):
هرگاه خداوند بنده اى را خوار خواهد، او را از فرا گرفتن دانش باز دارد.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page