وقت ظهور و قيام
زمان دقيق ظهور و قيام حضرت مهدى عليه السلام را جز خداوند متعال كسى نمى داند، و خود حضرت هم وقتى زمان قيامش فرا رسد، از طريق الهام الهى آگاه مى شود.(1) در كلام ختمى مرتبت آمده كه هرگاه وقت قيام فرا رسد، پرچم حضرت خود به خود برافراشته مى شود؛ چنان كه مى خوانيم: «لَهُ عَلَمٌ اِذا كانَ وَقْتُ خُرُوجِهِ انْتَشَرَ ذلِكَ الْعَلَمُ مِنْ نَفْسِهِ وَاَنْطَقَهُ اللّهُ تَبارَكَ وَتَعالى فَناداهُ الْعَلَمُ: اخْرُجْ يا وَلِىَّ اللّهِ فَاقْتُلْ اَعْداءَ اللّهِ... فَلا يَحِلُّ لَكَ اَنْ تَقْعُدَ عَنْ اَعْداءِ اللّهِ؛(2) براى او (حضرت مهدى عليهالسلام ) پرچمى است كه وقتى هنگام خروجش فرا رسد، خود به خود باز مى شود و خداوند بزرگ آن را به سخن مىآورد. پس آن حضرت را مورد خطاب قرار مى دهد و مىگويد: خارج شو اى ولى خدا! پس دشمنان خداوند را نابود ساز كه ديگر براى تو نشستن در مقابل دشمنان خدا جايز نيست.»
و يا هنگام فرا رسيدن قيام آن حضرت شمشيرش به امر الهى از غلاف خارج مىشود؛ چنان كه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله مى فرمايد: «لَهُ سَيْفٌ مَغْمَدٌ فَاِذا حانَ وَقْتُ خُرُوجِهِ اقْتَلَعَ ذلِكَ السَّيْفُ مِنْ غِمْدِهِ وَاَنْطَقَهُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ فَناداهُ السَّيْفُ اخْرُجْ يا وَلِىَّ اللّهِ فَلا يَحِلُّ لَكَ اَنْ تَقْعُدَ عَنْ اَعْداءِ اللّهِ فَيَخْرُجُ؛(3) براى او شمشيرى است در غلاف. پس هنگامى كه وقت قيامش فرا رسد، آن شمشير از غلافش خارج مى شود و خداوند آن شمشير را به سخن در مى آورد و شمشير به آن حضرت ندا مىدهد: اى ولى خدا! قيام كن چرا كه براى تو جايز نيست در مقابل دشمنان خدا بنشينى. پس او قيام مى كند.»
علائم ظهور
علائم ظهور بيش از آن است كه در بخشى از يك مقاله بگنجد. ما فقط به برخى از علائم ظهور اشاره مى كنيم كه در كلام خاتم الانبياء صلى الله عليه وآله وسلم بر آنها دست يافته ايم. البته اين موارد، در واقع، نشانه هاى آخر الزمان است كه منتهى به دوران ظهور حضرت مهدى عليه السلام مىشود.
1. «عَنْ اِبْنِ عَباس عَنْ رَسُولِالله صلى الله عليه وآله فى حَديْثٍ اَنَّ اللّهَ اَوْحى اِلَيْهِ لَيْلَةً اَسْرى بِهِ اَنْ يُوْصِىَ اِلى عَلِىٍّ وَاَخْبَرَهُ بِالاَْئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ اِلى اَنْ قالَ وَآخِرُ رَجُلٍ مِنْهُمْ يُصَلّى عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ خَلْفَهُ يَمْلأُ الاَْرْضَ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ جَوْرا وَظُلْما... فَقُلْتُ اِلهى وَسَيِّدى مَتى يَكُونُ ذاكَ؟ فَاَوْحَى اللّهُ عَزَّوَجَلَّ اِلَىَّ يَكُونُ ذلِكَ اِذا رُفِعَ الْعِلْمُ وَظَهَرَ الْجَهْلُ وَكَثُرَ الْقِراءَةُ وَقَلَّ الْعَمَلُ وَكَثُرَ الْقَتْلُ وَقَلَّ الْفُقَهاءُ وَالْهادُونَ وَكَثُرَ فُقَهاءُ الضَّلالْةِ وَالْخَوْنَةِ... وَكَثُرَ الْجَوْرُ وَالْفَسادُ وَظَهَرَ الْمُنْكَرُ وَاَمَرَ اُمَّتُكَ بِهِ وَنَهى عَنِ الْمَعْرُوفِ؛(4) ابن عباس مىگويد از پيامبر خدا صلى الله عليه وآله وسلم در حديثى نقل شده است كه خداوند به او در شب معراج وحى كرد كه به حضرت على عليه السلام سفارش كند و نسبت به امامان از فرزندانش آگاهى داد تا آنجا كه فرمود: آخرين مرد از آنها، كسى است كه عيسى بن مريم عليهماالسلام پشت سرش نماز مىخواند. زمين را پر از عدل و داد مىكند؛ چنان كه ستم فراگير شده است... عرض كردم: خداى من و آقاى من! آن (قيام مهدى(عج)) كى خواهد بود؟ خداوند به من وحى كرد، هرگاه علم از ميان برداشته شود و جهل و نادانى ظاهر شود؛ خواندن [قرآن] زياد، ولى عمل [به قرآن] كم شود، و قتل و كشتار فراوان، و فقها و هدايتگران كم شوند و عالمان گمراهى و خيانتكارى به وفور يافت شوند... جور و فساد زياد شود، و منكر آشكار گردد، و امت تو به منكر امر! و از معروف نهى نمايد.»
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: «يَكُونُ عِنْدَ انْقِطاعٍ مِنَ الزَّمانِ وَظُهُورٍ مِنَ الْفِتَنِ رَجُلٌ يُقالُ لَهُ الْمَهْدِىُّ عَطائُهُ هَنيئا؛(5) هنگام پايان زمان و آشكار شدن فتنه ها، مردى هست، كه به او مهدى گفته مى شود و بخشش او فراوان است.»
اقدامات پس از ظهور
از جمله مسائلى كه درباره خاتم الاوصياء، مهدى موعود عليه السلام در كلام خاتم الانبياء صلى الله عليه وآله وسلم بدان پرداخته شده، تصوير كلّى و روشن و اميدوار كننده اى از دوران پس از ظهور است؛ همان چيزى كه مايه دلخوشى تمام مستضعفان عالم به حساب مىآيد.
در اين خصوص، به نمونه هايى اشاره مىشود:
1. تسخير جهان و تشكيل حكومت واحد:
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمود: «... وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ بَشيرا لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيا اِلاّ يَوْمٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللّهُ ذلِكَ الْيَوْمَ حَتّى يَخْرُجَ فيهِ وَلَدِى الْمَهْدِىُّ... وَتُشْرِقُ الاَْرَضُ بِنُورِ رَبِّها وَيَبْلُغُ سُلْطانُهُ الْمَشْرِقَ وَالْمَغْرِبَ؛(6) سوگند به آنكه مرا به حق، بشارت دهنده برانگيخت! اگر از عمر دنيا جز يك روز نمانده باشد، خداوند آن روز را طولانى مىكند تا كه فرزندم مهدى در آن قيام كند، و زمين به نور پروردگارش روشن شود و حكومت او شرق و غرب را فراگيرد.»
و در روايت ديگرى آن حضرت فرمود: «اَلاَْئِمَّةُ مِنْ بَعْدى اِثْنا عَشَرَ اَوَّلُهُمْ اَنْتَ يا عَلِىُّ وَآخِرُهُمُ الْقائِمُ الَّذى يَفْتَحُ اللّهُ تَعالى ذِكْرُهُ عَلى يَدَيْهِ مَشارِقَ الاَْرْضِ وَمَغارِبَها؛(7) پيشوايان پس از من دوازده نفرند. اولين آنها تو هستى يا على! و آخرين آنها قائم است؛ همو كه خداوند متعال به دست او مشرق ها و مغرب هاى زمين (تمام كره زمين) را فتح خواهد كرد.»
و از همان حضرت نقل شده است كه در شب معراج خداوند در بخشى از سخنان خود فرمود: «وَلاَُطَهِّرَنَّ الاَْرْضَ بِاخِرِهِمْ مِنْ اَعْدائى وَ لاَُمَكِّنَنَّهُ مَشارِقَ الاَْرْضِ وَمَغارِبَها؛(8) و به راستى زمين را به وسيله آخرين آنها (امامان معصوم عليهمالسلام ) از دشمنانم پاك خواهم ساخت و تمام شرق و غرب زمين را در فرمانروايى او قرار خواهم داد.»
2. اقامه شريعت نبوى:
اداره جهان گسترده نياز به قانون جامعى دارد كه در سنت نبوى و كتاب الهى گرد آمده است؛ لذا پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: «اَلْقائِمُ مِنْ وُلْدى... وَسُنَّتُهُ سُنَّتى يُقيمُ النّاسَ عَلى مِلَّتى وَشَريعَتى وَيَدْعُوهُمْ اِلى كِتابِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ؛(9) قائم از فرزندان من است... شيوه و سنت او سنت من است؛ مردم را بر اساس دين و شريعت من بر پاى مى دارد، و آنها را به كتاب خداوند عزيز و جليل دعوت مىكند.»
3. عدالت گسترده:
با اقامه كتاب الهى، قرآن كريم، در جامعه و زنده شدن شريعت نبوى، تمام زمين را عدل و داد فراخواهد گرفت و مردم براى اولين بار شاهد عدالت گسترده و فراگير در تمام كره خاكى خواهند بود. در اين زمينه، پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم سخنان فراوانى دارد كه به حد تواتر مىرسد، و در منابع فريقين جمع آورى شده است كه به نمونه هايى اشاره مىشود:
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: «اِنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبى طالِبٍ اِمامُ اُمَّتى... وَمِنْ وُلْدِهِ الْقائِمُ الْمُنْتَظَرُ الَّذى يَمْلاَءُ اللّهُ بِهِ الاَْرْضَ عَدْلاً وَقِسْطا كَما مُلِئَتْ جَوْرا وَظُلْما؛(10) به راستى كه على بن ابى طالب امام امت من است... و قائم منتظر از نسل اوست؛ آن كس كه زمين را از عدالت و داد پر مىكند، آن گونه كه از ستم و بيداد پر شده است.»
دادگرى امام به گونه اى گسترده و فراگير است كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در سخنى فرمود: «يَمْلاَءُ الاَْرْضَ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ جَوْرا يَرْضى بِخِلافَتِهِ اَهْلُ الاَْرْضِ وَاَهْلُ السَّماءِ وَالطَّيْرُ فِى الْجَوِّ؛(11) [مهدى موعود [زمين را پر از عدل كند، چنان كه پر از ستم گشته است؛ (به گونه اى كه)ساكنان زمين و آسمان و پرندگان هوا از حكومتش خشنود گردند.»(12)
•چهره گل باغ و صحرا را گلستان مىكند مدعى گويد كه با يك گل نمى گردد بهار من گلى دارم كه عالم را گلستان مىكند
•ديدن مهدى هزاران درد درمان مىكند من گلى دارم كه عالم را گلستان مى كند من گلى دارم كه عالم را گلستان مى كند
4. بخشش گسترده:
از ديگر اقدامات حضرت مهدى عليه السلام كه مورد توجه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم قرار گرفته، بخشش و اعطاء گسترده و وسيع آن حضرت است؛ چنان كه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: «اِنَّ فى اُمَّتى الْمَهْدِىَّ... فَيَجىءُ اِلَيْهِ رَجُلٌ فَيَقُولُ يا مَهْدِىُّ اَعْطِنى اَعْطِنى! قالَ فَيَحْثى لَهُ فى ثَوْبِهِ مَا اسْتَطاعَ اَنْ يَحْمِلَهُ؛(13) مهدى در امت من است... مردى نزد او مى آيد و مى گويد: اى مهدى! به من عطايى بفرما! مرا چيزى ببخش! پس آن حضرت به اندازه اى كه او بتواند بردارد و حمل كند، به دامن او مى ريزد.»
شبيه همين روايت را ابو سعيد خدرى نيز از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم نقل كرده است(14).
5. بازپسگيرى حقوق:
از ديگر اقدامات دوران ظهور آن حضرت، بازگرداندن حق به صاحبان حق است؛ چنان كه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: «يَبْلُغُ مِنْ رَدِّ الْمَهْدِىِّ الْمَظالِمَ حَتّى لَو كانَ تَحْتَ ضِرْسِ اِنْسانٍ شَىْءٌ اِنْتَزَعَهُ حَتّى يَرُدَّهُ؛(15) كار امام مهدى(عج) در باز پس گرفتن حقوق بدان جا رسد كه حتى اگر در بُنِ دندان انسانى چيزى باشد، آن را بر مى گيرد تا به (صاحبش) برگرداند.»
6. برخورد با كارگزاران:
از ديگر اقدامات آن حضرت پس از ظهور، برخورد با كارگزاران و سختگيرى نسبت به آنهاست؛ چنان كه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: «عَلامَةُ الْمَهْدِىِّ اَنْ يَكُونَ شَديدا عَلَى الْعُمّالِ جَوادا بِالْمالِ رَحيما بِالْمَساكينِ؛(16) از نشانه هاى مهدى عليه السلام ، سختگيرى بر كارگزاران، بخشندگى مال، و مهربانى با تهي دستان است.»
حسن ختام
اجراى عدالت از يك طرف، در اختيار قرارگرفتن گنج هاى زمين از طرف ديگر، بركت وجود و ظهور آن حضرت و ياران پاكش از طرف سوم، باعث وفور نعمت ها و بارندگى در كره زمين مىشود. به چند نمونه از روايات در زمينه فوق اشاره مىكنيم:
يك. استخراج گنج ها: پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: «يُخْرِجُ لَهُ الاَْرْضُ اَفْلاذَ كَبِدِها وَيَحْثُوا الْمالَ حَثْوا وَلا يَعُدُّهُ عَدّا؛(17) زمين جگرگوشه ها و [گنج هاى] خود را براى آن حضرت ظاهر مىسازد و ثروت چنان فزونى مىيابد كه قابل شمارش نيست.»
در روايت ديگر، در وصف مهدى عليه السلام فرمود: «اِنَّهُ يَسْتَخْرِجُ الْكُنُوزَ وَيُقَسِّمُ الْمالَ؛(18) به راستى او (مهدى عليه السلام ) گنج ها را استخراج مىكند و ثروت ها را تقسيم مى نمايد.»
دو. بارندگى فراوان و محصولات زياد: حضرت ختمى مرتبت صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: «تَنْعُمُ اُمَّتى فى زَمَنِ الْمَهْدِىِّ نِعْمَةً لَمْ يَنْعُمُوا مِثْلَها قَطٌّ تُرْسَلُ السَّماءُ عَلَيْهِمْ مِدْرارا؛(19) امت من در دوران حضرت مهدى عليه السلام از چنان نعمتى برخوردار مى شوند كه تا آن روز، مانندش را نديده اند؛ آسمان برايشان بسيار مى بارد.»
و درباره وفور محصولات كشاورزى فرمود: «وَلا تَدَعُ الاَْرْضُ شَيْئا مِنَ النَّباتِ اِلاّ اَخْرَجَتْهُ؛(20) و زمين چيزى از گياهان خود را فروگذار نمىكند، جز آنكه آن را مىروياند.»
در آخر سخن را با اين شعر به پايان مى بريم:
•گاه گاهى به نگاهى دل ما را درياب اگر از دولت وصل تو مرا نيست نصيب به اميدى به سر كوى تو روى آورديم سنگ ها مىخورم از دست جنون دلِ خويش كاروان رفت و من از همسفران دورم دور راه باريك و بسى پرخطر و تاريك است تا دلم بار غم عشق به منزل فكند تا فغان دل غم ديده ما را شنوى دردمند توام و از تو دوا مى طلبم گو به بيمار غم خود كه دوا را درياب(21)
•جان به لب آمده از درد خدا را درياب گاه گاهى به نگاهى دل ما را درياب شهريارا! به درِ خويش گدا را درياب من ديوانه انگشت نما را درياب منِ از قافله شوق جدا را درياب سببى ساز در اين مهلكه ما را درياب شهسوارا منِ افتاده ز پا را درياب نازنينا سحرى باد صبا را درياب گو به بيمار غم خود كه دوا را درياب(21) گو به بيمار غم خود كه دوا را درياب(21)
سيد جواد حسينى
________________________________________
1. كافى، ج 1، ص 343، كتاب الغيبة، ص 164؛ رجال كشى (دانشگاه مشهد)، ص 192.
2. كمالالدين، ج 1، ص 155؛ الخرايج والجرايح، قطب راوندى، ج 2، ص 550.
3. كمالالدين، ج 1، ص 155، و ر. ك: كفاية الاثر، ص 266.
4. اثبات الهداة، شيخ حرّ عاملى، ج 7، ص 390.
5. كشف الغمة فى معرفة الائمة، الاربلى، دار الاضواء، ج 3، ص 260، ح 24.
6. فرائد السمطين جوينى، ج 2، ص 312.
7. الامالى، ابوجعفر صدوق، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، ص 79، ح 9؛ روضة الواعظين، فتال نيشابورى، ص 102.
8. عيون اخبار الرضا، شيخ صدوق، (كتابفروشى طوس) ج 1، ص 262، ح 22؛ كافى، ج 1، ص 432، ح 91.
9. بحار الانوار، محمد باقر مجلسى، دار الكتب الاسلامية، ج 51، ص 73، ح 19.
10. كشف الغمة، ج 3، ص 328.
11. بحار الانوار، ج 51، ص 95.
12. مضمون روايات فوق «يَمْلاَءُ الاَْرْضَ عَدْلاً وَقِسْطا...» را گروهى از اهل سنت، مانند: شيخ عبدالحق در «لمعات»، و صبّان در «اسعاف الراغبين»، و شبلنجى در «نور الابصار»، و ابن حجر در «صواعق»، و سيد احمد بن السيد زينى دحلان مفتى الشافعيه، در «الفتوحات الاسلامية»، وگنجى شافعى از طريق پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله متواتر و اجماعى مىدانند، و گروهى ديگر روايات فوق و امثال آن را صحيح السند و موثق مىدانند، مانند: ابن حجر شافعى، ابوالسرور احمد بن ضياء الحنفى، و محمد بن محمد المالكى و يحيى بن محمد الحنبلى و مسعود بن عمر التّفتازانى و شيخ محمد الجزرى الدمشقى الشافعى و عبدالرحمن ابن خلدون در مقدمهاش و... .
13. سنن ترمذى، دار الفكر، بيروت، 1408 ه ق، ج 4، ص 439، ح 2232.
14. منتخب الاثر، ص 311.
15. موسوعة احاديث الامام المهدى، كورانى، مؤسسة المعارف، قم، 1411 ق، ج1، ص221.
16. همان، ج 1، ص 246، ح 152.
17. بحار الانوار، ج 51، ص 68.
18. منتخب الاثر، لطفالله صافى، (قم، نشر كتاب، ص 472.
19. عصر الظهور، كورانى، ترجمه عباس جلالى، سازمان تبليغات اسلامى، قم، 1369، ص 325.
20. موسوعة احاديث المهدى، كورانى، مؤسسة المعارف الاسلاميّة، ج 1، ص 221.
21. شعر از محمد على مجاهد.