فدك و امامان اهل بيت

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

از مسائل بسيار قابل توجه اين كه هيچ كدام از امامان اهل بيت بعد از «غصب نخستين»، هرگز در امر فدك دخالت نكردند على عليه السلام در دوران حكومتش و نه امامان ديگر. و افرادى مانند عمر بن عبدالعزيز، و يا حتى مأمون پيشنهاد كردند كه به يكى از ائمه ى اهل بيت عليهم السلام باز گردانده شود و اين واقعاً سؤال برانگيز است كه اين موضع گيرى در برابر مسأله ى فدك به چه علت بود؟ چرا على عليه السلام در زمانى كه تمام كشور اسلامى زير نگين او بود، اين حق را به صاحبان اصلى باز نگردانيد؟ اين سؤال را به طور مكرر از امامان اهل بيت عليهم السلام نيز سؤال كرده اند و هر كدام به اين سؤال مهم تاريخى پاسخ گفته اند اينك در پاسخ اين سؤال مى گوئيم:
1- امام اميرالمؤمنين على عليه السلام در همان كلام كوتاهش همه ى گفتنى ها را گفته است آنجا كه مى فرمايد:
«آرى از آنچه در زير آسمان دنياست تنها «فدك» در دست ما بود، عده اى نسبت به آن بخل ورزيدند ولى در مقابل گروه ديگرى سخاوتمندانه از آن صرف نظر كردند و بهترين داور و حاكم خداست، مرا با فدك و غير فدك چه كار در حالى كه فردا به خاك سپرده خواهيم شد».
آن امام بزرگوار عملاً نشان داد كه فدك را به عنوان يك وسيله ى درآمد و يك منبع اقتصادى نمى خواهد و آن روز هم كه فدك از ناحيه ى او و همسرش مطرح بود، براى تثبيت مسأله ى ولايت و جلوگيرى از خطوط انحرافى در زمينه ى خلافت پيامبر اسلام صلى اللَّه عليه و آله بود اكنون كار از كار گذشته و فدك بيشتر جنبه ى مادى پيدا كرده، گرفتن آن چه فايده اى دارد.
امام پس از رسيدن به خلافت، نخواست عملى انجام دهد كه به خاطر بعضى خطور كند و يا جادستى براى كسى پيدا شود كه: اعلام باز پس گرفتن اموال غصب شده و ردّ به صاحبانش مقدمه براى به دست آوردن چيزى بوده كه در زمان خلفا مورد دعوا و گفتگو بود و او براى اين كه فدك را تصرف كند، مسأله ى باز پس گرفتن زمينها و مزارعى كه وسيله ى عثمان بخشيده شده، عنوان كرده است. لذا على عليه السلام از كنار اين مسأله گذشته و از آن سخنى به ميان نياورده است. تا برساند كه ائمه براى گرفتن حقوق مردم، زمامدارى را مى پذيرند نه براى حقوق شخصى! و طبعاً فرزندان فاطمه عليهاالسلام نيز به اين عمل راضى بوده اند.
مرحوم سيد مرتضى عالم بزرگوار شيعه در اين زمينه سخنى پرمعنى دارد، مى گويد: هنگامى كه امر خلافت به على عليه السلام رسيد درباره ى باز گرداندن فدك خدمتش سخن گفتند، فرمود: «إِنِّى لأسْتَحْيِى مِنَ اللَّهِ أَنْ اَرُدَّ شَيْئاً مَنَعَ اَبُوبَكْرُ وَ أَمْضاعُ عُمَر». [ ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه: ج 16، ص 252. ] «من از خدا شرم دارم چيزى را كه ابوبكر منع كرد، و عمر بر آن صحّه نهاد، به صاحبان اصليش بازگردانم».
در حقيقت با اين سخن هم بزرگوارى و بى اعتنائى خود را نسبت به فدك به عنوان يك سرمايه ى مادى و منبع درآمد، نشان مى دهد و هم مانعين اصلى اين حق را معرفى مى كند!
2- مرحوم صدوق در كتاب «علل الشرايع» (درباره ى علت اين كه چرا اميرالمؤمنين پس از رسيدن به خلافت، فدك را پس نگرفت؟) به سند خود از ابوبصير از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه گفت: به امام صادق عليه السلام گفتم: چرا اميرالمؤمنين پس از آن كه ولىّ امر مسلمين شد، فدك را اخذ نكرد؟ و به چه علت آن را ترك نمود، فرمود: براى اين كه ظالم و مظلوم هر دو به پيشگاه خداوند وارد شدند، خداوند به مظلوم اجر و پاداش داد و ظالم را عقاب نمود، از اين جهت آن حضرت خوش نداشت چيزى را پس بگيرد كه خداوند غاصب آن را عقاب كرده و به مظلوم آن پاداش داده است. [ صدوق، ابن بابويه قمى، علل الشرايع: ج 1، ص 149، طبع قم. ]
3- باز صدوق در همان كتاب به سند خود از «ابراهيم كرخى» از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه گفت: گفتم به چه علت اميرالمؤمنين چون كه بر مردم والى شد، فدك را تصرف نكرد؟ فرمود: به جهت اقتدا به رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله وقتى كه مكه را فتح كرد، عقيل بن ابوطالب خانه ى آن حضرت را فروخته بود، به پيامبر عرض شد كه اى رسول خدا چرا به خانه ى خودت باز نمى گردى؟ فرمود: مگر عقيل براى ما خانه گذاشته؟ ما اهل بيت چيزى را كه از ما به ظلم گرفته شده پس نمى گيريم بدين جهت على عليه السلام نيز فدك را وقتى كه به حكومت رسيد، پس نگرفت. [ صدوق، ابن بابويه قمى، علل الشرايع: ج 1، ص 149، طبع قم. ]
4- و باز در همان باب جواب سومى به سند خود از «على بن فضّال» از پدرش از امام هفتم، امام كاظم عليه السلام ذكر كرده كه گفت: از امام هفتم سؤال كردم چرا على عليه السلام فدك را تصرف نكرد وقتى كه به ولايت مردم رسيد؟ فرمود:
«لأنَّا أَهلُ بَيتٍ لا يَأْخُذُ حُقُوقَنا مِمَّنْ ظَلَمْنا الَّا هُوَ (يعنى الاّ اللّه) و نَحنُ أَولياءُ المُؤْمِنِينَ إِنَّما نحكُمُ لهُم و نَأخذُ حُقوقُهُمْ ممّن ظلَمهُم و لا نأخذ لأنفُسنا». [ صدوق، ابن بابويه قمى، علل الشرايع: ج 1، ص 149، طبع قم. ] «حق ما اهل بيت را از كسانى كه به ما ظلم كرده اند، جز خدا نمى گيرد، ما اولياى مؤمنان هستيم به نفع آنها حكم مى كنيم و حقوق آنها را از كسانى كه به آنان ظلم نموده اند، مى ستانيم و براى خودمان در اينباره تلاش نمى كنيم».
اين فرموده ى امام مى رساند كه ائمه و رهبران الهى همواره در آن طريق در حركت و تلاشند كه حقوق مؤمنان است اما در مورد حقوق شخصى خود كه ربطى با حقوق مؤمنان ندارد، اقدام نمى كنند و مسأله ى فدك از اين قبيل بوده است.
بالاخره ائمه ى اطهار عليهم السلام پيوسته از ابوبكر و عمر به خاطر غصب فدك مادرشان اظهار تألّم مى كردند و هر موقع يادى از مادرشان فاطمه عليهاالسلام مى نمودند، به مظلوميت او اشك مى ريختند و درباره ى جريان فدك و مظلوميت زهراى اطهر عليهاالسلام روايات فراوانى از طريق اهل بيت عليهم السلام رسيده است كه تمام دقايق و خصوصيات اين حادثه را روشن مى سازد.
آرى دفاعيات فاطمه عليهاالسلام در پرونده ى فدك به قدرى محكم و واضح است كه قرنهاست محاكم ذى صلاح بشرى نسبت به اين ظلمى كه ابوبكر و عمر به فاطمه كرده اند، قضاوت عالانه و منصفانه مى كنند.
ائمه ى اطهار عليهم السلام و شيعيان آنها در طول تاريخ سعى مى كردند ماجراى فدك كه سند مظلوميت و به يغما رفتن حقوق اهل بيت عليهم السلام است، در تاريخ زنده بماند و به فراموشى سپرده نشود، و به آن به چشم يك مسأله ى تاريخى نگاه نكنند و لذا پيوسته حد و حدود آن را حفظ مى كردند و همان طورى كه اگر از يك مظلومى زمين و ملكى غصب شود، دقيقاً حد و حدود آن را مراعات مى كنند در نظر ائمه اطهار عليهم السلام فدك به يك معنى ولايت مطلقه و وصايت بوده كه بعد از پيامبر آن را غصب كردند و ارث پيغمبر امامت و حكومت عامه ى اسلامى بود كه به فاطمه عليهاالسلام و على عليه السلام و اولاد منصوص آنها مى رسيد و لذا آنجا كه هارون الرشيد از حضرت موسى بن جعفر عليه السلام خواست كه حدود فدك را شرح دهد، به اين هدف كه آن را به امام عليه السلام پس بدهد، امام از بيان حدود فدك اِبا كرد تا آن كه هارون الرشيد اصرار نمود. فرمود: اگر حدود آن را بگويم به صاحبش رد نمى كنى هارون گفت: «بِحَقِّ جَدِّكَ اِلاَّ فَعَلْتُ».
فقال عليه السلام: «حَدُّها الأوّل عريشُ مِصرَ والحَدُّ الثّانى دَومةُ الجَندل والحَدُّ الثالثُ تيما والحدّ الرّابع جِبالُ اُحُد مِن المدينة». [ طرائف: ج 1، ص 252. ] «حد اول آن عريش مصر و حد دوم دومةالجندل و حدّ سوم تيما (سيف البحر) و حد چهارم كوههاى احد از مدينه».
طبق نقل مرحوم كلينى خليفه عباسى با تعجب گفت: همه ى اينها؟ فرمود: آرى همه ى اينها، زيرا همه از زمينهائى است كه رسول خدا اسب و شتر بر آن نرانده است مهدى گفت: مقدار زيادى است و درباره آن تأمل مى كنم. [ كلينى، اصول كافى، ج 1، ص 456، بنا به نقل كلينى، خليفه عباسى «مهدى» بود نه هارون. ] طبق نقل «ابن شهر اشوب» هارون رنگش دگرگون شد و دستور داد امام كاظم عليه السلام را زندانى كنند، حضرت فرمود: مى دانستم كه اگر حدود فدك را بگويم مرا خواهد كشت.
اين حديث پر معنى دليل روشنى بر پيوستگى مسأله «فدك» با مسأله «خلافت» است و نشان مى دهد آنچه در اين زمينه مطرح بوده غصب مقام خلافت رسول اللّه بوده است و اگر هارون مى خواست فدك را تحويل دهد بايد دست از خلافت بكشد و همين امر او را متوجه ساخت كه امام موسى بن جعفر عليه السلام ممكن است هر زمان قدرت پيدا كند و او را از تخت خلافت پائين بكشد و لذا تصميم به قتل آن حضرت گرفت.
على بن اسباط از امام رضا عليه السلام روايت كرده كه مردى از برامكه با على بن موسى الرضا عليه السلام به مقام معارضه برآمد و گفت درباره ى ابوبكر و عمر چه مى گوئى؟ فرمود: «سبحان اللّه والحمدللّه و لا اله الا اللّه واللّه أكبر» آن مرد در كشف جواب بسيار اصرار كرد امام فرمود: «كانَتْ لَنا اُمُّ صالِحَةٌ ماتَتْ وَ هِىَ عَلَيْهِما ساخِطَةٌ وَ لَمْ يَأتِينا بَعد مَوتها خبرٌ انّها رضيتْ عنهُما».
«ما را مادرى شايسته و نيكوكارى بود فوت نمود در حالى كه از آن دو غضبناك بود و بعد از فوتش هم خبرى به ما نيامده است كه از آن دو راضى شده باشد».

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page